• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3745 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۵ بهمن

به بهانه داربي هشتاد و چهارم و آنچه از زمين سبز فوتبال ديده مي‌شود

نمايشي از اخلاق دسته جمعي ما

سال دو هزار، داور جشنواره فيلم‌هاي ورزشي در سويل اسپانيا بود. روز يكشنبه ما داورها را بردند استاديوم تا بازي بارسا و سويل را ببينيم. چنين تجربه‌اي از استاديوم نداشتم؛ از اينكه در محيطي بسيار خانوادگي و سالم، آدم‌ها شاد و هيجان‌زده دورهم جمع شده بودند و رقابت را از نزديك مي‌ديدند و در كنار هم با همه طرفداري‌ها و هيجان‌ها، راحت و محترم بودند. كمي بعد از يكي از همراهان اسپانيايي پرسيدم كه چطور چنين جو همراه و خانوادگي را درست كردند و اين‌چنين زن و مرد و بچه دورهم در استاديوم فوتبال جمع‌ شده‌اند؟! جواب داد كه فوتبال ديدن در استاديوم براي اسپانيايي‌ها يك آيين است. يك رسم و سنت خوب براي آخر هفته و تخليه انرژي و رسيدن به حال خوب. همين است كه در استاديوم جمع مي‌شويم و سعي مي‌كنيم لذت ببريم و انرژي‌هاي خسته را تخليه كرده و براي شروع هفته‌اي ديگر خود را آماده مي‌كنيم. بچه‌ها هم از همين حالا اين رسم را ياد مي‌گيرند و بعدتر، همان كاري را مي‌كنند كه بزرگ‌ترها انجام دادند و آيين را حفظ مي‌كنند...  
به نظر من سينماگر هم، فوتبال يك آيين است. يك نمايش نود دقيقه‌اي سرشار از هيجان و دوست‌داشتني كه مي‌تواند درست شبيه سينما، بهانه‌اي براي جمع شدن آدم‌ها، همراهي، حال خوب و لذت بردن باشد. ذات فوتبال ذاتي نمايشي است و مي‌شود از آن براي رسيدن به حال خوب در جامعه استفاده كرد. اما اگر به همين داربي كه ديروز اتفاق افتاد و من هنوز براي نتيجه‌اش خوشحال هستم نگاه كنيم، انگار فوتبال در جامعه ما بخش زشت و ناخوشايندي هم دارد كه هيچ‌وقت نمي‌توانيم از آن دوري كنيم. بخش بدي كه عصبيت و پرخاشگري و دعوا را نشان ما مي‌دهد و همه آن لذت و درستي اين آيين و نمايش را مي‌گيرد. انگار نه انگار كه سال‌هاي سال به داشتن بهترين تماشاگران فوتبالي افتخار كرديم. حالا بخش عصبيت هم در فوتبال ما جايي براي نمايش دارد؛ بازيكن‌ها در زمين با يكديگر درگير مي‌شوند، كمي آن‌طرف‌تر در استاديوم طرفداران جنگ و نزاع و رفتارهاي ناخوشايند دارند و دورتر از اين حلقه، در جمع‌هاي كوچك و خودماني هم گاهي تعصب و غيرت روي يك تيم و طرفداري مي‌تواند باعث دعوا و درگيري و ناخوشايندي‌هاي ديگر شود.  به عنوان سينماگر اينها را مي‌بينم و هميشه به اين فكر مي‌كنم كه چطور به اينجا رسيديم؟! فكر مي‌كنم كه قدرت تحمل ما نسبت به يكديگر كم شده است. جامعه، عصبي، ملتهب و پرخاشگر شده و آن اخلاقي كه مي‌تواند نويدبخش آرامش، تحمل و صبوري در كنار يكديگر باشد گم شده است. جامعه ما، جامعه‌اي بي‌تحمل شده است. ديگر آن جامعه‌اي نيستيم كه با گفت‌وگو، مدارا و سازش نسبت به يكديگر رفتار كنيم و اين‌را نه فقط در روابط اجتماعي كه حتي در سرگرمي و آييني مثل فوتبال هم از خود نشان مي‌دهيم. انگار به همان اندازه كه فوتبال مانند سينما نمايش است و سينما نمايشگر دغدغه‌هاي يك جامعه، فوتبال هم نمايشگر اخلاق دسته‌جمعي ما. آرامش و لذت از فوتبال زماني به دست مي‌آيد كه جامعه آرام باشد و آنهايي كه به صحنه نمايش آمده‌اند، چهره‌اي خوشايند نشان دهند و نه اينكه ببينيم چطور تعصب‌ها و درگيري‌ها و عصبيت‌ها از زمين سبز فوتبال شروع مي‌شود و به حلقه‌هاي خودماني اجتماعي مي‌رسد. واقعيت اين است كه ديدن اين نشانه‌ها وظيفه من سينماگر و روايت‌گري ما است، اما رسيدن به چرا و چطور آن، كار كارشناسان و پژوهشگران اجتماعي و در نهايت حل اين معضل، به دست مديران اجتماعي. ما مي‌بينيم و به موقع هشدار مي‌دهيم و اميدواريم اين هشدار هم ديده شود و روزي روزگاري فوتبال ايران و استاديوم‌ها، دقيقا همان نقش محلي براي جمع شدن، تخليه انرژي، لذت بردن و رسيدن به حال خوب و خوش باشد و نه دعوا و درگيري و اتفاق‌هايي كه اين روزها شاهد آن هستيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون