تازهترين تحليل ايپياس از انتخابات و فرصتهاي پيشرو
ايران، فرصتي طلايي براي اروپا است
گروه جهان| نتيجه انتخابات در ايران بسيار واضحتر و با فاصلهتر از چيزي بود كه طرفداران حسن روحاني تصور ميكردند: رييسجمهور مستقر 23 و نيم ميليون راي از مجموع 41 ميليون راي به دست آمده را در سبد خود جا داد. آراي حسن روحاني براي يكسره كردن كار انتخابات در دور نخست كافي بود. پيروزي وي در اين انتخابات به او اين فرصت را ميدهد تا سياست تعامل با جهان را كه از سال 2013 آغاز كرد و در سال 2015 به توافق هستهاي منتهي شد را ادامه دهد. با توجه به ترديدهايي كه از جانب دولت امريكا با آن روبه رو هستيم، اتحاديه اروپا اكنون يك نقش جدي براي بازي كردن دارد. با اتخاذ سياستي مستقل و جدي، اتحاديه اروپا اكنون ميتواند از امريكا در عرصه سياست جهاني فاصله بگيرد و با استقلال عمل بيشتري وارد صحنه شود. كمپينهاي انتخاباتي كوتاهمدت اما پرهيجان و نفس گير در ايران نشان داد كه جروبحثهاي سياسي در اين كشور هنوز زنده است. حسن روحاني در نتيجه اين انتخابات جديد توانست 5 ميليون راي بيشتر را در سبد خود به نسبت چهارسال قبل بيندازد. هر دو طرف اصولگرا و اصلاحطلب در دقيقههاي پاياني ديگر نامزدهاي خود در انتخابات را بيرون كشيدند تا صحنه براي رقابت دو روحاني فراهم شود: حسن روحاني، رييسجمهور مستقر ايران و ابراهيم رييسي محافظهكاري كه رياست توليت آستان قدس را برعهده دارد. با مشاركت 73 درصدي مردم، ميتوان اين انتخابات را يك پيروزي براي سيستم سياسي در ايران دانست. در حقيقت ميتوان 5 ميليون راي بيشتر را هم تقويت جريان اعتدال در ايران دانست. البته نكته حايز اهميت ديگر اين است كه رييسجمهور هم در ايران بايد تحت نظر رهبري عمل كند و قدرت مانور چنداني ندارد. اما براي اروپا و جامعه جهاني اين نتيجه به معناي نوعي تداوم در حوزه سياست خارجي است. برخي تحليلگران اين انتخابات را رفراندومي ميدانند در مورد اينكه آيا ايران به توافق هستهاي پايبند خواهد بود يا خير؟ اين تعبير را ميتوان در ادبيات فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا هم ديد كه اندكي پس از برگزاري انتخابات در ايران به توييتر خود رجوع كرد و به حسن روحاني، رييسجمهور ايران اين پيروزي قوي و بزرگ را تبريك گفت. وي همچنين تاكيد كرد كه اتحاديه اروپا آماده ادامه اجراي تمام عيار برنامه جامع اقدام مشترك، همكاري منطقهاي با ايران براي رسيدن به صلح و تحقق خواستههاي مردم ايران است. در حالي كه واشنگتن قرار نيست در حوزه تحريمها قدم جدي بردارد، اتحاديه اروپا بايد نقش پيش رو را داشته باشد. فدريكا موگريني هم در توييتر خود با بيان اينكه آمادهايم به برآورده شدن خواستههاي اقتصادي مردم ايران كمك كنيم در حقيقت به همين نكته اشاره كرد. منتقدان دولت از زمان اجراي برجام تاكيد دارند كه احياي اقتصادي صورت نگرفته است. با وجود آنكه اقتصاد ايران تقريبا 5 درصد رشد داشته و دولت روحاني هم توانسته تورم
40 درصدي را به كمتر از 10 درصد برساند، اما مردم عادي چندان بهبود اوضاع اقتصادي را احساس نكردهاند. به نظر ميرسد در غيبت امريكا براي كمك به بهبود اوضاع اقتصادي در ايران، اتحاديه اروپا ميتواند ابتكار عمل را در دست بگيرد و به عنوان مثال با باز كردن كانالهاي تامين اعتبار و كانالهاي پرداخت به شركاي اقتصادي ايران به بهبود اوضاع اقتصادي اين كشور كمك كند. مساله دومي كه موگريني در توييت خود به آن اشاره كرد: همكاري بيشتر ميان اتحاديه اروپا و ايران بود كه كاملا در تطبيق با اصول سياست خارجي اتحاديه اروپا در همكاريهاي وسيعتر با كشورهاي غيرعضو اين اتحاديه است. اين اظهارنظر نشان ميدهد كه اتحاديه اروپا عزم خود را براي گستردهتر كردن همكاريها با ايران، فراتر از مساله هستهاي جزم كرده است. پرونده هستهاي ايران از 12 سال پيش به بحراني در رابطه ايران و اتحاديه اروپا بدل شده بود تا اينكه توافق هستهاي به ثمر رسيد. در هر دو اين مسائل از همكاريهاي وسيعتر با تهران تا بهبود وضع اقتصادي اين كشور اختلافهاي جدي ميان واشنگتن و اتحاديه اروپا وجود دارد. هم دولت ترامپ و هم كنگره امريكا اعتقاد دارند كه تجارت با ايران به تقويت اوضاع اقتصادي اين كشور منتهي ميشود. ايالات متحده علاقه دارد كه با ايران در حوزههاي محدودتري همكاري كند. حوزههايي مانند مبارزه با داعش در عراق. اعضاي كنگره چه از جانب دموكراتها و چه از جانب جمهوريخواهان علاقهمند هستند كه ايران را وادار به زانو زدن در برابر تحريمهايي كنند كه به بهانه برنامه موشكي اين كشور و فعاليتهاي منطقهاياش در يمن و سوريه دنبال ميكنند. توسعه رابطه دو جانبه با ايران از سوي اروپا در حالي كه امريكا مخالف اين روند است به جرات و سري نترس نياز دارد. مساله سومي كه فدريكا موگريني در نخستين توييت خود پس از پيروزي حسن روحاني به آن اشاره كرد همين نكته بود: به صلح رساندن منطقه خاورميانه. موگريني در حالي از همكاري با ايران براي برقراري صلح در منطقه سخن ميگويد كه اسراييل و كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس، تهران را به فعاليتهاي ثبات زداي در سوريه، لبنان، عراق و يمن تهديد ميكنند. آنها اعتقاد دارند كه مشكل توافق هستهاي در محدوديتهاي موقتي نيست كه بر برنامه هستهاي ايران گذاشته است بلكه در بلندتر كردن دست تهران در سياستهاي منطقهاي پس از مذاكره موفقيتآميز با دولت اوباما است. از منظر برخي اعراب و اسراييل، سفر ترامپ به رياض و بيت المقدس نشاندهنده بازگشتي مهم و نه سمبليك به خطوط قديمي مناقشهها در منطقه است. اين مساله چالشي جدي براي اتحاديه اروپا و اعضاي آن فراهم ميكند. هرچند كه انتخاب دوباره روحاني به معناي اين است كه نزديكي ايران و اروپا ادامه پيدا ميكند، اما تنشها با امريكا احتمالا افزايش پيدا خواهد كرد. در حالي كه بسيار بعيد است كه امريكا از توافق هستهاي با ايران بيرون بكشد اما اين كشور توافق هستهاي را با اقدامهاي تحريككننده و تحريمهاي غيرهستهاي خود تهديد ميكند. در حالي كه توافق هستهاي در داخل ايران هم مخالفاني دارد نميتوان احتمال تنش در اين زمينه را بسيار دور از ذهن دانست. هرچند كه گفته ميشود توسعه رابطه دوجانبه با ايران از سوي اتحاديه اروپا در مقابل چشمان و مقاومت امريكا كار آساني نيست اما اروپا زماني كه به تنهايي مذاكرات هستهاي با ايران را در سال 2003 آغاز كرد نشان داد كه جسارت و شجاعت لازم براي اين كار را دارد. اگر اتحاديه اروپا و كشورهاي عضو اين اتحاديه بتوانند روي موفقيتهاي ديپلماتيك خود سرمايهگذاري كنند ميتوانند پيشرفت حياتي به سمت محقق كردن يك هدف ديگر بردارند: فاصله انداختن ميان امريكا و خود در مسائل مهم امنيتي و به تصوير كشيدن توان خود براي عملكرد مستقل در حوزه سياست بينالمللي.
منبع: International Politics and Society