يادداشت كريستوفر هيل، سفير سابق امريكا در عراق
آيا ايران در حال تغيير است؟
سفر دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده به عربستان سعودي دريچه كوچكي بود براي رونمايي از سياست خارجي ايالات متحده كه بايد منتظر آن باشيم. اكنون مشخص شده است كه دولت ترامپ قرار نيست رهبران كشورهاي خارجي را در مورد نقصهاي دموكراتيك در كشورهايشان موعظه كند يا در مورد اين نقصها با آنها صحبت كند. مساله مشخص ديگر اين است كه ترويج حقوق بشر به اولويتهاي دست چندمي دولت امريكا تبديل شده است. تلاشها براي ترويج دموكراسي در برخي كشورها و احترام گذاشتن به ارزشهاي حقوق بشري به امري نادر بدل شده است و انعقاد قراردادهاي چندصد ميليارد دلاري براي فروش تسليحات به يك اولويت بدل شده است. اين مساله در دوره رياستجمهوري ترامپ هم پررنگتر خواهد بود.
اينكه يك شريك تجاري به نرمهاي حقوق بشري بينالمللي پايبند باشد يا خير ظاهرا به مسالهاي بيربط يا خارج از زمره تمايلهاي دولت ترامپ بدل شده است. اما خبر مهم و اساسي برآمده از سفر ترامپ اين است كه وي با تمام قوا عربستان سعودي را در آغوش كشيده است و شايد هم بخش عمدهاي از دليل اين رويكرد ترامپ، مخالفتهاي عربستان با ايران باشد. ترامپ در سخنراني خود در جمع رهبران كشورهاي مسلمان با اكثريت سني در رياض تا آنجا كه ميتوانست از ايران انتقاد كرد. سخنان وي براي سعوديها خوشايند بود. سعوديهايي كه ايران را پايه و اساس هر مشكلي در منطقه ميدانند و البته منبع شكلگيري جريانهاي شيعه مذهبي در عراق را هم ايران ميدانند. در اسراييل هم ترامپ روند متهم كردن ايران را ادامه داد و توضيح داد كه چرا ايرانيها تا اين اندازه ذهن وي را به خود مشغول كردهاند. رييسجمهور امريكا اعتقاد دارد كه كشورهاي عربي با حكومتهاي سني و اسراييل در مبارزه با ايران و قدرت هژموني اين كشور، متحد به حساب ميآيند و بايد حول محور ايرانستيزي با هم متحد شوند و اجازه ندهند كه مسائلي مانند مناقشه صلح خاورميانه آنها را هم از دور نگاه دارد. ترامپ تصور ميكند كه اين مساله و احتمال اتحاد ميان اعراب و اسراييل در مواجهه با ايران ميتواند يك دستاورد ديگر هم داشته باشد و آن هم فراهم كردن بستر لازم براي رسيدن به صلح در خاورميانه است يا اينكه حداقل شكلگيري عملي چنين اتحادي ميتواند به مهار قدرت ايران در منطقه منتهي شود. در ساعاتي كه ترامپ در راه عربستان سعودي بود. رايدهندگان ايراني به باقي ماندن رييسجمهور مستقر اعتدالگرا در مسند قدرت براي چهار سال ديگر راي مثبت دادند. آنها به حسن روحاني براي پيشبرد فوري اصلاحات مورد نياز ماموريت جديدي دادند. در حالي كه هميشه ادعاهايي درباره صحت و سقم انتخابات در ايران مطرح ميشود اما به نظر ميرسدكه اين انتخابات سالم برگزار شده است. رايدهندگان ايراني ميان روحاني و رييسي در مقابل انتخاب سختي قرار گرفته بودند. رييسي در اذهان عمومي به عنوان چهرهاي اصولگرا و دادستان سابق شناخته ميشود كه ديدگاههاي ضدغربي هم دارد. بسياري از تحليلگران ميگويند كه اگر رييسي انتخاب شده بود آينده توافق هستهاي ايران با 1+5 در هالهاي از ابهام قرار داشت. ميزان بالاي شركتكنندگان در اين انتخابات كه رقمي حدود 75 درصد بود، نشان داد كه ايرانيها نميخواهند از توافق هستهاي فاصله بگيرند.
درحالي كه بسياري از مردم از برداشته شدن تحريمهاي بينالمللي در بعد اقتصادي منتفع نشدهاند و نرخ بيكاري هنوز هم بالا است اما به نظر ميرسد كه اكثريت قاطع رايدهندگان تصميم گرفتند به روحاني براي عمل به وعدههايش براي بهبود وضعيت اقتصادي خود اطمينان كنند. با اينهمه هرگونه اصلاحاتي در ايران به خود ايرانيها ارتباط دارد. كاملا مشخص است كه نه كشورهاي عربي و نه دولت فعلي ايالات متحده روي موفقيت روحاني شرطبندي نكرده بودند. در تاريخ معاصر رابطه ايران و ايالات متحده همواره بر مختصات پر فراز و نشيبي در حال حركت بوده است. در 1979، انقلاب ايران رخ داد و پس از آن هم ماجراي تسخير سفارتخانه امريكا در تهران به وقوع پيوست. ايرانيها ديپلماتهاي امريكايي را به جاسوسي و خرابكاري متهم كردند و آنها به مدت 444 روز در اختيار ايرانيها بودند. پس از مذاكراتي بسيار سخت و فشرده، ديپلماتهاي امريكايي درست در روز تحليف رونالد ريگان آزاد شدند. از همان زمان تاكنون تنش ميان ايران و امريكا ادامه دارد. زماني كه امريكا به عراق در سال 2003 ميلادي حمله كرد، ناظران بسياري به خصوص در جهان عرب اعتقاد داشتند كه برداشته شدن صدام حسين از اريكه قدرت در عراق ميتواند به تقويت جايگاه منطقهاي ايران منتهي شود. پس از اين حمله دامنه فعاليتهاي نظامي و سياسي ايران در عراق گسترش پيدا كرد. نيروهاي سپاه قدس و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در عراق فعاليتهاي بسياري داشتند. چهرههايي مانند وزير دفاع اين روزهاي ايالات متحده جيمز متيس روزهاي رويارويي ايرانيها و امريكاييها در عراق را به خوبي به ياد دارند. پس از آن سالها نيز نوبت به رياستجمهوري محمود احمدينژاد رسيد كه هم موجوديت (رژيم) اسراييل را زير سوال برد و هم در مورد واقعه هولوكاست اما و اگرهايي را مطرح كرد. در مرحله بعدي تشديد اختلاف ميان ايران و امريكا، تهران از بشار اسد حمايت كرد و امريكا از نيروهاي مقابل وي.
اكنون كه اين پرونده بر روي ميز دونالد ترامپ قرار گرفته است وي بايد بداند كه توافق هستهاي با ايران به راحتي قابل تغيير نيست. در حالي كه ترامپ در خاورميانه بود، كنگره ايالات متحده بررسي دور جديدي از تحريمها عليه ايران را به دليل فعاليتهاي منطقهاي و دفاع از حزبالله لبنان آغاز كرد. با اينهمه وضعيت سياست داخلي در ايران نشان ميدهد كه برخي چيزها در داخل اين كشور در حال تغيير است. با اينهمه اختلافهايي كه ميان ايران و امريكا وجود دارد به راحتي فراموش نميشوند. در نهايت اين ايرانيها هستند كه بايد در مورد آينده خود تصميمگيري كنند. آنها با انتخاب حسن روحاني گام بلندي برداشتند و اكنون هم به حمايت از وي براي پيشبرد اصلاحات ادامه ميدهند. ايران همچنان براي بهبود كامل رابطه با غرب بايد گامهاي بلندتري بردارد اما اگر اصلاحات پيش برود و حفظ هم بشود و اگر بتوان توافق هستهاي را همچنان مصون نگاه داشت، ايران به عضوي نرمال از جامعه جهاني بدل خواهد شد.
(توضيح روزنامه: انتشار اين مطلب به معناي تاييد محتواي آن نيست. صرفا براي آشنايي مخاطب با ديدگاههاي غربي در مورد مسائل منطقهاي منتشر شده است)