پوست اندازي موتلفه
بادامچيان: موتلفه به اهداف انتخاباتياش رسيد
گروه احزاب| حزب موتلفه اسلامي، پس از دوازده سالي كه همه عِده و عُده خود را براي موفقيت جناح راست به ميدان آورده بود و پس از آنكه به اين ادراك رسيدند كه گذشت از همه مطالبات حزبي براي اتحاد و انسجام اصولگرايان از سوي جريانهاي تندرو اين جريان سياسي دستمريزاد و پاداشي ندارد به اين نتيجه رسيد كه ديگر ضرورتي ندارد تا اعضاي حزب پرسابقه خود در سراسر كشور را پياده نظام كساني كند كه نه متعهد به اصول انقلاب بودند، نه زحمتي براي انقلاب كشيده بودند و نه به اصول اخلاق اسلامي پايبند بودند.
دوري مرزهاي موتلفه از گروههاي اصولگرا بزرگان اين حزب شناسنامهدار را به اين تصميم راهبردي رساند كه در پيچ تند انتخابات 96، حساب خود را از كساني مانند قاليباف و جمنا و پايداري و نهادهاي غير سياسي موثر در سياست و بازي سياسي اصولگرايان سوا كنند و با يك دنده معكوس به موقع، «اصولگرايان بدلي» را جا بگذارند. تماسهاي مكرر ذوالقدر در مقام عنصر اصلي جمنا و توصيههاي بزرگان قم و جامعتين مانند آيات نوري همداني، شيخ محمد يزدي، احمد جنتي و موحدي كرماني، اينبار نتوانست مجموعه بزرگان موتلفه را از راهي كه انتخاب كرده بودند پشيمان كند.
گزينه انتخاب شده براي اين كار نيز، داراي ظرفيتهاي بالايي بود. هم وزير كابينه مرحوم هاشمي بود و هم محبوبيت و قدرت لازم در درون حزب موتلفه را داشت. «سيد مصطفي آقا ميرسليم» از تنها حزب ساختارمند در سراسر كشور آمده بود كه بيش از نيم قرن سابقه فعاليت دارد و پتانسيلهاي فوقالعادهاي درون خود داشت:
- در سالهاي اخير جوانگرايي قابل اعتنايي در بدنه خود داشته است.
- مهمترين اتاقهاي بازرگاني كشور، مانند اتاق پكن، مسكو و لندن، تحت مديريت آنها اداره ميشود.
- مديران ارشد دانشگاه آزاد در ادوار مختلف عضو شوراي مركزي حزب بودند.
- چندين نفر از اعضاي حزب موتلفه سابقه همكاري با كارگزاران سازندگي و دولت مرحوم هاشميرفسنجاني (كه نقش عمدهاي در دولت روحاني دارند) به عنوان وزير و مشاور داشتهاند.
- و مهمتر از همه، داراي چهره برجستهاي مانند مرحوم حبيبالله عسگراولادي بودند كه تنها كسي در بين اصولگرايان بود كه در روزهاي بعد از 88، ميرحسين موسوي و مهدي كروبي را برادران خود ناميد و تمام آبروي سياسي خود را در دفاع از حقوق آنها خرج كرد. روح بلندش شاد!
متاسفانه اين ظرفيت عظيم و انتخاب راهبردي صحيح در حوزه عمل دچار تزلزلهايي شد كه برخي ناشي از ضعف تدبير سيد مصطفي ميرسليم بود و بخشي نيز ناشي از نيروهايي كه در شوراي مركزي موتلفه بودند اما ضربان فكر و قلبشان هماهنگ با اصولگريان بدلي در جمنا بود.
متاسفانه مجموعه موتلفه نتوانست كجدار و مريز اين تدبير صحيح را به منزل برساند و در آخرين ساعات چهارشنبه قبل از انتخابات، با وجود مخالفت اكثر اعضاي شوراي مركزي، دبيركل حزب با انتشار بيانيهاي خبر انصراف ميرسليم به نفع رييسي را اعلام كرد كه اگرچه دقايقي بعد ميرسليم در توييتر خود آن را تكذيب كرد، اما ساختار تصميم درست موتلفه ترك برداشت و نتوانستند تا انتها با توان اوليه پيش بروند. با اين وجود، باز هم اقدام آگاهانه آنها در جدا كردن خود از اصولگرايي رو به اضمحلال، جان تازهاي به حزب موتلفه بخشيده و در صورت امتداد يافتن اين تصميم راهبردي در انتخاباتهاي پيش رو، حتي ممكن است به احياي مجدد اين پيرمردان محافظهكار در عرصه سياسي كشور بينجامد. هرچند از فرداي انتخابات برخي خبرها و گزارشها حكايت از اختلاف دروني حزب موتلفه دارد تا جايي كه برخي مدعي شدند نامه انصراف ميرسليم از انتخابات با امضاي محمد نبي حبيبي و اسدالله بادامچيان صورت گرفته اما با تكذيبيه حزب موتلفه تا حدودي اين پروژه خنثي شد. به نظر ميآيد موتلفهايها در حال حاضر در حال هزينه دادن بابت ماندن ميرسليم در انتخاباتاند و گويي مديران اين حزب هم به خوبي پروژه فوق را شناختهاند تا جايي كه روز گذشته اسدالله بادامچيان در گفتوگويي با خبرآنلاين اعلام كرد كه موتلفه اسلامي با معرفي نامزد حزبي، به بخش عمده و اساسي اهداف خود در اين انتخابات دست يافت. بادامچيان در روزهايي كه خبرهايي از اختلاف بين مديران و جوانان موتلفه بالا گرفته است، اين موضوع را انكار كرده و تاكيد دارد اين زمزمهها جزو «گفته ميشود»ها است نه واقعيتها. بادامچيان در اين مصاحبه ميرسليم را نامزد اصلح تشكل متبوعش و ستاره مناظرهها دانسته اما در عين حال گفته است: موتلفه اسلامي در اين انتخابات، نامزدي حزبي معرفي كرد كه به تعبير موافق و مخالف، ستاره مناظره بود. با مشورت علما و صاحبنظران در آخرين فرصت قانوني، با تذكر اينكه جناب آقاي ميرسليم از نگاه موتلفه اسلامي نامزد اصلح بود لكن حزب بنا بر وظيفه، از آيتالله رييسي حمايت كرد.
موتلفه اسلامي در حالي تا پايان پاي انتخابات باقيمانده كه به نظر ميآيد روزهاي سختي را در حلقه اصولگرايان خواهد داشت اما با توجه به سابقه مديران اين حزب بعيد است كه شكاف و انشعابي در درون موتلفه رخ دهد؛ همان چيزي كه گروههاي تندرو اصولگرا انتظارش را ميكشند. موتلفه راهي را هرچند با اشكالات آغاز كرده كه در صورت پافشاري و استمرار ميتواند ثمرات و تبعات مثبتي براي اين حزب پر سابقه جناح راست داشته باشد و آنها را به روزهايي بازگرداند كه محور تصميمگيريها و تصميمسازيهاي جناح راست بودند.