• 1404 چهارشنبه 9 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3821 -
  • 1396 چهارشنبه 10 خرداد

اقدام‌هاي يكجانبه امريكا در مورد كره شمالي و ضرورت پيشگيري از يك فاجعه بين‌المللي

الگوي برجام

محسن بهاروند تحليلگر مسائل سياست خارجي

 


وضعيت كره شمالي و افزايش تنش توسط امريكا امنيت جامعه بين‌المللي را به خطر انداخته است. اين وضعيت اكنون يك مناقشه دوجانبه بين امريكا و كره نيست بلكه تهديدي عليه صلح و امنيت بين‌المللي است كه همه اعضاي جامعه بين‌المللي در قبال آن مسووليت دارند و بايد نگران آن باشند. يك انفجار هسته‌اي مي‌تواند همه كره زمين را با خطر جدي روبه‌رو كند. آيا بايد در رابطه با وضعيت كره شمالي و رفتار امريكا سكوت كرد؟ ممكن است رفتار رهبران كره شمالي و تصويري كه از آنها ساخته شده است مطلوب نباشد. اما كره شمالي يك كشور است و در آنجا مردمي زندگي مي‌كنند كه الزاما نقشي در اين قضايا ندارند. آنجا زنان، كودكان، پير و جوان، دانشجو و استاد، كارگر و كشاورز زندگي مي‌كنند. آيا بايد در قبال رنج‌هاي آنها، ترس و نگراني آنها، گرسنگي و نابودي‌شان بي‌تفاوت بود؟ الگوي رفتاري ايالات متحده امريكا در قبال دشمنان خود از يك منطق پوسيده بي‌رحمانه پيروي مي‌كند. آنها ابتدا كشوري را هدف تبليغات روزمره منفي قرار مي‌دهند. سپس تحريم آن را آغاز مي‌كنند. به تدريج تحريم‌ها را افزايش داده و آن را منزوي مي‌كنند به گونه‌اي كه آن كشور از ذهن افكار عمومي پاك مي‌شود.پس از آن شروع به تهديد نظامي آن مي‌كنند و اگر فرصت يابند به آن حمله نظامي انجام مي‌دهند. تجربه عراق، افغانستان، ليبي و حتي تا حدي سوريه همه از اين الگو پيروي كرده‌اند. و اكنون كره شمالي. در رفتار بين‌المللي امريكا همه‌چيز تابعي از زور و قدرت محض است. و اين تاسف‌بار است. در نظام بين‌الملل اصل بر حل و فصل مسالمت‌آميز اختلافات است و به‌كارگيري زور يك استثنا محسوب مي‌شود. ولي در منطق امريكايي اصل بر به‌كارگيري زور است و احترام متقابل يك استثنا است. اصولا اختلافات موقتي هستند و زندگي مسالمت‌آميز با ساير كشورها اصل پايدار محسوب مي‌شود ولي در نظام سياسي و حقوقي امريكا روشي شكل گرفته است كه مي‌توان آن را «تقابل نهادينه»
(institutionalized confrontation) ناميد. قانونگذاران امريكايي با دخالت بيش از حد در سياست خارجي و ديپلماسي كشورشان هنگام بروز اختلاف با يك كشور با تصويب قوانين و احاله غيرقانوني يك حاكميت مستقل به قوه قضاييه امريكا اختلاف كشور خود با ساير كشورها را نهادينه مي‌كنند به نحوي كه حل اختلاف با آن كشور توسط دستگاه سياست خارجي يا غيرممكن مي‌شود يا بسيار دشوار و زمانبر. اين بدترين و غيرمسوولانه‌ترين روش برخورد با اختلافات بين‌المللي توسط يك كشور است كه مي‌توان تصور كرد. زيرا نهادينه كردن اختلافات بين‌المللي علاوه بر پيچيده كردن حل و فصل آنها ساير كشورها را در موضعي قرار مي‌دهد كه يا بايد تسليم سياست‌هاي امريكا شوند يا اختلاف را به صورت فزاينده‌اي افزايش دهند كه نهايتا ممكن است منجر به يك تقابل نظامي و تخريب و كشتار مردم بيگناه و از بين رفتن زيرساخت‌هاي كشورها خواهد شد. متاسفانه اين «نهادينگي تقابل» بنحوي در فصل هفتم منشور ملل متحد نيز يافت مي‌شود. روند پيش‌بيني شده در منشور براي حفظ صلح و امنيت بين‌المللي از ماده 39 شروع و به مواد 41 و 42 ختم مي‌شود. شوراي امنيت در طبق ماده 39 مي‌تواند براي حل و فصل اختلاف «توصيه‌هايي» را مطرح سازد. در صورت عدم حل اختلاف كه معمولا هم در اين مرحله اختلاف حل نمي‌شود طبق ماده 41 و 42 ابزار شديد مانند تحريم و سپس محاصره و نهايتا جنگ و به‌كارگيري زور مورد استناد واقع مي‌شوند. در رويه شورا در اجراي ماده 41 و 42 در واقع از روش‌هاي مسالمت‌آميز عبور مي‌شود. در اين مرحله باز هم كشورهاي مستقل بين دو انتخاب مخير مي‌شوند يا تسليم در مقابل شورا، كه باز اعمال زور كشورهاي قدرتمند در قالب شورا است، يا تحريم و نهايتا تقابل نظامي. فصل هفتم شوراي امنيت مانند يك تور ماهيگيري عمل مي‌كند. يك ماهي ممكن است به راحتي حتي بر اثر اشتباه در آن وارد شود ولي خروج از اين تور در واقع براي او غيرممكن مي‌شود. به عبارت ديگر رويه شوراي امنيت بر خلاف اهداف و اصول سازمان ملل متحد براي حفظ صلح و امنيت بين‌المللي منجر به نهادينه شدن خصومت و نهايتا نقض صلح و امنيت بين‌المللي مي‌شود. شوراي امنيت نيازمند اصلاح رويه خود است به نحوي كه در هر مرحله از اقدامات خود بايد به جاي فشار، تهديد و تحقير كشورها همواره روش مسالمت‌آميز خروج از بحران را به صورت آبرومند را براي كشورها پيش بيني كند تا عملكرد آن مطابق با اهداف منشور و حقوق بين‌الملل شود. برجام يك تجربه منحصربه‌فرد در حل و فصل اختلافات بود. اين توافق يك نمايش تمدني بود. براي نخستين بار كشوري كه ذيل ماده 41 تحت شديدترين تحريم‌هاي تاريخ بود طي روندي بسيار هوشمندانه ابتدا درگير مذاكره با امريكا به عنوان عضو موثر شوراي امنيت شد. پس از ايجاد يك تفاهم نسبي و فهماندن خط قرمزهاي خود با ساير اعضاي شوراي امنيت مذاكره كرد و در نهايت شوراي امنيت را به عنوان يك نهاد درگير كرد تا قطعنامه‌هاي تحريمي خود در رابطه با موضوع هسته‌اي را لغو كند. مجموعه‌اي از عوامل از جمله مقاومت مردم بزرگ ايران در مقابل تحريم‌ها، اراده سياسي طرف‌هاي مقابل، ايستادگي و حفظ يكپارچگي مردم و مسوولان و مهارت ديپلماتيك اين مساله را ممكن ساخت. برجام مي‌تواند الگوي مناسبي براي حل و فصل اختلافات در اين سطح باشد. تجربه‌اي كه جهان بايد قدر آن را بداند و به آن احترام بگذارد. اكنون بحران كره شمالي. امريكا در قبال بحران كره نسبت به حقوق بين‌الملل و حل و فصل مسالمت‌آميز اختلافات و رفع تهديدات عليه صلح و امنيت بين‌المللي بي‌توجه است. از طرفي كره شمالي نيز در مسيري قرار گرفته است كه با منطق سازگار نيست. همه در قبال چنين بحراني مسووليت دارند و نبايد در قبال آن سكوت كنند. اين بحران نيازمند يك اقدام فوري جامعه بين‌المللي است تا از بروز يك فاجعه جلوگيري كنند. جامعه بين‌المللي به صورت روز افزوني بهم پيوسته و وابسته است. در چنين وضعيتي بي‌تفاوتي بدترين گزينه جامعه بين‌المللي است. هيچكس از بروز درگيري نظامي و فجايع ناشي از آن مصون نيست. تلاش براي حل اين بحران دفاع از رهبران كره و نظامي‌گري آنان نيست بلكه دفاع از اصولي است كه زندگي مشترك جامعه بين‌المللي بر آن بنا شده است. اقدامات يكجانبه امريكا در شرق و غرب عالم صلح، امنيت و حسن همجواري اعضاي جامعه بين‌المللي را با مخاطره روبه‌رو كرده است و چنين اقداماتي بايد تقبيح شود. گرچه هيچ قرابتي بين ايران و كره شمالي از نظر نظام حكومتي، مردم سالاري، سابقه تمدني و... وجود ندارد اما الگوي برجام در كليات و روش مي‌تواند در همه اختلافات بين‌المللي و از جمله در اين بحران هم مورد استفاده قرار گيرد. امريكا به جاي اقدامات يك‌جانبه و تهديد و ارعاب، طبق حقوق بين‌الملل بايد به شوراي امنيت به عنوان يك نهاد متوسل شود. شورا هم ضمن حفظ ترتيبات و ابزار خود از جمله قطعنامه‌هاي خود در قبال كره شمالي نيازمند تعريف يك راه‌حل خروج آبرومندانه براي اين بحران است تا وظيفه خود را در قبال حفظ صلح و امنيت انجام داده باشد. حفظ صلح و امنيت يك اصل است و بايد نتيجه اقدامات شوراي امنيت باشد. بهترين روش رسيدن به اين نتيجه همواره كم هزينه‌ترين و ساده‌ترين راه رسيدن به آن است. براي جلوگيري از يك فاجعه جهاني يك اقدام فوري جهاني نياز است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون