• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3173 -
  • ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱۵ بهمن

«اعترافات ذهن خطرناک من» ساخته هومن سیدی

دورخیز برای یک پرش بلند

شاهین شجری‌کهن

«اعترافات ذهن خطرناک من» سومین فیلم سینمایی هومن سیدی یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌های این دوره از جشنواره است و تقریبا نسبت مستقیمی با دو فیلم قبلی این کارگردان جوان ندارد. سیدی در این فیلم سراغ سوژه‌ای رفته که بیشتر یادآور داستان فیلم‌های فرنگی است و در سینمای ایران کمتر تجربه شده است. البته فيلم «سیزده» هم نشانه‌هایی از سینمای مدرن اروپا و آمریکا داشت و از فیلم‌بین بودن سازنده‌اش خبر می‌داد، اما در اعترافات... این ویژگی پررنگ‌تر شده و شکل تازه‌ای به خود گرفته است. داستان فیلم درباره مردی است که در یک بیست‌وچهار ساعت پرالتهاب هیچ چیز به خاطر نمی‌آورد. نه از گذشته‌اش چیزی می‌داند و نه آدم‌های اطرافش را می‌شناسد. او در محاصره کسانی قرار گرفته که هر یک به نوعی مدعی آشنایی و نزدیکی با او هستند، اما هیچ نشانه‌ای برای اثبات ادعای آنها وجود ندارد و البته نشانه‌ای برای نفی واقعیت هم نیست. در واقع فیلم در یک وضعیت بینابینی پیش می‌رود و عامدانه از قطعیت پرهیز می‌کند.نقش اصلی فیلم را سیامک صفری بازی می‌کند که در تئاتر چهره شناخته‌شده و معتبری است ولی هنوز در سینما جایگاهش را پیدا نکرده است. شاید این فیلم برای صفری سکوی پرتابی باشد که در سینما هم پرکارش کند. مثل شرایطی که چند سال پیش با نمایش موفق آسمان زرد کم‌عمق (بهرام توکلی) برای حمیدرضا آذرنگ پیش آمد و تا یکی دو سال او را در مرکز توجه اهالی سینما قرار داد. سیامک صفری در این فیلم نقشی فیزیکی و سنگین را چنان طبیعی بازی می‌کند که نمی‌توان کمتر از نامزدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اصلی را برایش تصور کرد. او مدام خاک‌وخلی و آشفته و کتک‌خورده به نظر می‌رسد و در طول فیلم فشار جسمی زیادی را تحمل می‌کند تا نقش به بهترین شکل اجرا شود. در کنار او نگار جواهریان نقش زنی را بازی می‌کند که مدعی‌است همسر دوم اوست و البته یک دلال خرده‌پای خلافکار با بازی عباس غزالی که وسط این دو می‌پلکد و دنبال سهمش از گنجی می‌گردد که ظاهرا جایی زیر خاک پنهان شده؛ گنجی که البته طلا و جواهر نیست بلکه شامل صد کیلو ماده مخدر اسید است. در طول داستان این سه شخصیت مدام کشمکش دارند که بتوانند سهم بزرگ تری از این گنجینه مخوف را تصاحب کنند. در مسیر این کشمکش‌ها، موضوع‌هایی مثل اصالت و واقعیت، حافظه، توهم و تاثیرات مواد مخدر صنعتی روی ذهن انسان هم بررسی می‌شود.سیدی همه این مفاهیم را در قالب یک دستگاه فلسفی جامع و یکپارچه تعریف کرده و از این جهت فیلمش صرفا روایتگر داستانی ساده درباره توهم ناشی از مصرف مواد مخدر یا فراموشی نیست، بلکه پرسش‌هایی عمیق‌تر درباره واقعیت و خیال مطرح می‌شود که جان‌مایه و اساس فیلم را می‌سازد. کسی نمی‌تواند با قاطعیت بگوید که آیا شخصیت اصلی فیلم یک روان‌پریش فرسوده است که پس از یک فاجعه خانوادگی همه حواس و شعورش را از دست داده و یا صرفا یک قربانی بخت‌برگشته که اسیر نقشه شیطانی اطرافیانش شده و راهی برای رهایی ندارد. اما در هر صورت وضعیتی که کارگردان به تصویر می‌کشد یک برزخ تمام‌عیار است و قهرمان فیلم چاره‌ای ندارد جز اینکه سیزیف‌وار بار زندگی نکبتی‌اش را به دوش بکشد و در دایره بسته و تکراری سرنوشتش دور خودش بچرخد. در پایان گره‌گشایی درستی انجام می‌شود و قصه به فرجام مشخصی می‌رسد، اما پس از فاش شدن زوایای پنهان موضوع هم نمی‌توان با قاطعیت گفت که کدام خوانش از حقیقت درست است و کدام خوانش غلط. گرچه همین فرجام درست و روایت آشکار سیدی از فصل پایانی داستانش جزو امتیازهای مهم اعترافات... است و باعث می‌شود مثل خیلی از فیلم‌های مشابه، این فیلم روی هوا رها نشود و به سرمنزل مشخصی برسد. معمولا در درام‌های روانی و فیلم‌های مرتبط با فراموشی و توهم، ابهام و دوگانگی واقعیت به عنوان یک الگوی بنیادی به کار گرفته می‌شود و همین ویژگی به دور شدن مخاطب عام از این گونه فیلم‌ها منجر می‌شود  ولی فیلم سیدی نقطه مبهمی ندارد و داستان را بدون خساست و حذف اطلاعات و انتقال مفاهیم دوپهلو، به پایان درستی می‌رساند. به همین دلیل شاید بتوان برای اعترافات... در اکران عمومی هم شانس قابل توجهی قایل شد که در حد خودش گیشه نسبتا موفقی داشته باشد.کیفیت بصری فیلم بسیار خوب است و سیدی با وسواس زیاد به طراحی و اجرای هر نما پرداخته است. فیلم‑برداری پیمان شادمان‌فر با حرکت‌های حساب‌شده دوربین و تصویرسازی دقیق و طیف رنگی کارشده، یکی از جلوه‌های چشمگیر پیشرفت فیلمبرداری در سینمای ایران است و باعث می‌شود به آینده فیلمبرداران جوان این سینما امیدوار بمانیم. فیلم نماهای سختی دارد که با صرف زمان و کوشش زیاد فیلمبرداری شده و پیداست که برای اجرایش انرژی زیادی از گروه گرفته شده است. بازی‌ها هم همگی در سطح قابل قبولی هستند و به‌خصوص عباس غزالی در کنار سیامک صفری حضور چشمگیری دارد؛ گرچه باز هم به سبک همیشگی‌اش با همان مدل دیالوگ گفتن و اکت‌های انفجاری (که گاه یادآور شیوه بازی حامد بهداد است) بازی می‌کند اما در مجموع برای این نقش انتخاب بسیار مناسبی بوده و از عهده جان‌بخشی به شخصیت پیچیده یک خلافکار حراف و دودره‌باز برمی‌آید. چکامه چمن‌ماه هم در یک نقش کوتاه تک‌سکانسی بازی غافلگیرکننده‌ای دارد، چون این نقش کاملا با نقش‌های عروسکی‌اش در فیلم‌های عاشقانه و پرزرق‌وبرق تجاری فرق می‌کند و بخش تازه‌ای از توانایی‌هایش را بروز می‌دهد.
در کل هومن سیدی با ساخت اعترافات... نشان می‌دهد که اولا ترسی از آزمودن مسیرهای تازه و رفتن سراغ سوژه‌های سخت و نامعمول ندارد و ثانیا کارگردان جاه‌طلب و کمال‌گرایی است که دنبال جایگاه خودش در سینمای ایران می‌گردد و تا به نقطه دلخواهش نرسد، دست‌بردار نیست. در شرایطی که ویترین سینمای ایران پر شده از فیلم‌های مشابه و آثار اجتماعی و تلخ به سبک اصغر فرهادی، فیلمی مثل اعترافات... با مایه‌های دراماتیک جدیدش و با ساختار بصری فکرشده و پرجزییاتش یک پیشنهاد قابل تأمل و البته اورجینال است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون