يكي از آزمونهاي بزرگ ولي شكست خورده
فساد گستردهاي در بانكها شكل گرفت. اعتبارات با سود پايين پرداخت ميشد و افراد وامگيرنده، ثروتمند ميشدند بدون اينكه كاري كنند. بخشي از آن را رشوه ميدادند و با اين كار خود نظام بانكي را فاسد كرديم. تا اينكه از دو دهه پيش سروصداي تاسيس بانكهاي خصوصي بلند شد. اين بانكها نيز بيش از اينكه خصوصي باشند وابسته به نهادهاي قدرتمند بودند. به همين علت نظارتپذيري آنان كم بود و بانك مركزي هم قدرت نظارت بر آنان را نداشت. ابتدا كارشان سكه شد. در يك خيابان كه قبلا 5 بانك بود الان 15 شعبه بزرگ بانكي وجود دارد! در سالهاي اخير با ركود مسكن، آنان وارد دوران سراشيبي شدند. براي پرهيز از اين وضع اقدام به پرداخت سود بيشتر كردند تا سپرده بيشتري را جذب كنند. اين كار فقط قرص مسكني بود كه درد را تخفيف ميداد ولي بيماري را عميقتر ميكرد. سروصداي خيليها درآمد كه اين بانكداري اسلامي نيست، زيرا سود دريافتي آن در همه دنيا از بالاترين ارقام است. قرار بود در بانكداري جديد سود و ربا از ميان برود ولي بيشتر شد. معترضين به سود بانكي نيز سپردههاي خود را در بانكي ميگذاشتند كه همين سود از نظر آنان حرام را، بيشتر ميپرداخت! خلاصه روز بانكداري اسلامي تبديل به آزموني بزرگ براي ارزيابي ادعاهايي شده است كه هيچكس حاضر نيست به صورت ريشهاي آن را تحليل كند. و اين فقط يكي از آزمونهاي شكست خورده در جامعه ما است!