نشست مروري بر دوسالانههاي مجسمهسازي برگزار شد
قول برگزاري بيينال هشتم در سال 98
گروه فرهنگ و هنر
تلاش براي برگزاري منظم دوسالانههاي هنري موضوع تازهاي نيست، اما اينبار برگزاري هفتمين دوسالانه مجسمهسازي در موزه هنرهاي معاصر تهران آن هم با شش سال تاخير باعث شده تا بار ديگر از لزوم برگزاري دوسالانههاي هنري و نظم دادن به آنها صحبت شود. اينبار اما نوبت برگزاركنندگان هفتمين دوسالانه مجسمهسازي بود تا در نشستي كه با حضور نگار نادريپور، رييس انجمن هنرمندان مجسمهساز ايران، كوروش گلناري، دبير هفتمين دوسالانه مجسمهسازي و حميد شانس در موزه هنرهاي معاصر تهران برگزار شد، درباره بيينالها صحبت كنند. نگار نادريپور نخستين سخنران اين نشست در صحبتهايش از لزوم تداوم و هماهنگي در برگزاري بيينالهاي مجسمهسازي گفت. او در بخش ديگري از صحبتهايش به تفاوت هفتمين دوسالانه مجسمهسازي با دورههاي قبلي هم اشاره كرد. به گفته او شرايط مجسمه و مجسمهسازان در چند سال اخير تغيير كرده و براي همين لازم است برخوردي كه تا قبل از اين، با بيينال مجسمهسازي ميشد تغيير كند. او در پايان صحبتهايش از آغاز جلسات شوراي برنامهريزي هشتمين دوسالانه مجسمهسازي هم گفت تا در نهايت قول برگزاري هشتمين دوسالانه مجسمهسازي را در سال 98 بدهد: «هفتمين دوسالانه مجسمهسازي تهران حركت رو به جلويي بود و براي هشتمين دوسالانه مجسمهسازي تهران جلسات شوراي برنامهريزي آغاز شده تا با نقد و بررسي دوسالانه هفتم براي دوره آينده برنامهريزي شود و قطعا هشتمين دوسالانه مجسمهسازي دو سال ديگر برگزار خواهد شد.»
حميد شانس ديگر سخنران اين مراسم هم ترجيح داد تا در صحبتهايش به دوسالانههايي اشاره كند كه پيش از اين در ايران برگزار شده است: «بيينالها در بستر عمومي مجسمهسازي ايران رخ ميدهد و هرگونه بررسي آنها در اين چارچوب معنا پيدا ميكند. در حدود يكصد سال اخير كه از جريان مجسمهسازي معاصر ايران ميگذرد، هيچ كار تحقيقي و نوشتاري مدوني وجود ندارد. اگر بيينالها را در چارچوب چهار دهه اخير بررسي كنيم، ميتوان گفت شاخصه اصلي مجسمهسازي معاصر ايران رشد كمي، تغييرات كيفي بارز با وجود گرههاي هنوز بازنشده، چالشهاي پيش رو و كاستيهاي فرارو است. اينها ويژگيهاي دوگانهاي هستند كه ناشي از رشد هر جريان نوپا در جامعه معاصر است. » اما حاشيههاي برگزاري هفتمين دوره دوسالانه مجمسهسازي از انتخاب تم «وضعيت» گرفته تا نحوه انتخاب آثار حاضر در اين رويداد باعث شد تا كورش گلناري، دبير اين دوسالانه در اين نشست بار ديگر در مورد آن توضيح دهد: «به كار برگزاركنندگان هفتمين دوسالانه مجسمهسازي هم انتقاد هست اما در اين دوره اتفاقهاي مهمي افتاد. براي برنامهريزي و انتخاب تم، جلسات متعددي برگزار شد و تم براي نخستينبار بر اساس آراي يك انديشمند ايراني مباحث نظري را مورد توجه قرار داد. در اين دوسالانه فضاي تعاملي براي مخاطبان با دوسالانه و آثار دوسالانه فراهم شد و از حد و مرز ارتباط بصري فراتر رفت. » گلناري در بخش ديگري از صحبتهايش به مشكلات برگزاري منظم دوسالانهها هم در ايران اشاره كرد؛ مشكلاتي كه به گفته او تنها با برنامهريزي منظم و تعيين دبيرخانه دايمي براي دوسالانهها قابل حل است: «يكي از ضعفهاي اصلي نبود يك سيستم و برنامه مشخص براي دوسالانههاست. بنابراين تدوين يك برنامه منظم و دبيرخانه دايمي براي دوسالانه لازم است. تقويم زماني معين، مكان مناسب براي دوسالانه، ايجاد زمينه رشد تئوريك مفروض در دوسالانه و تغيير روش برگزاركنندگان در كيفيت بخشي هرچه بيشتر از مواردي است كه در چشمانداز دوسالانهها بايد مورد توجه قرار گيرد. »