اسلام مورد نظر امام راحل، اسلامي براي فرداست
گروه سياسي| يادگار امام در روزهايي كه در آنسوي مرزهاي غربي كشور خبرهايي از آخرين جنايات گروههاي تروريستي ميرسد، از اسلام واقعي مدنظر حضرت امام(ره) ميگويد. گروههايي كه با نام اسلام دست به هر جنايتي ميزنند، از نظر يادگار امام، ديدگاه اسلامي كه در گذشته زندگي كرده است را با خود به همراه دارند. سيد حسن خميني معتقد است از ديدگاه امام راحل اسلام مورد نظر، اسلامي براي فرداست، در آرمان امام نگاه سلفي وجود ندارد و تلاش براي بازگرداندن نظامهاي اجتماعي قديم ديده نميشود. سيدحسن خميني اما غير از اسلام دغدغههاي ديگري هم دارد. آنجا كه از استقلال، آزادي و معنويت به عنوان سه خواسته ملت ايران در انقلاب اسلامي ياد ميكند و ميگويد: در حركتهاي مختلف اجتماعي و سياسي 200 سال گذشته، همواره بر يكي از اين سه آرمان پافشاري شده و ديگر آرمانها به فراموشي سپرده شده يا كمتر ديده شده است. آنجا كه يادگار امام با مروري بر تاريخ سياسي ايران يادآور ميشود كه مشكل آزادي را با وامدار شدن به ديگران نميتوان حل كرد، اگر در دورهاي استقلال پررنگ ميشود نبايد فراموش كرد كه استقلال بدون آزادي ممكن نيست. آنجا كه متذكر ميشود ممكن است دينداران به سمت دينداري بروند و فراموش كنند كه بدون آزادي دينداري هم ممكن نيست. به گزارش جماران، حجتالاسلام والمسلمين سيد حسن خميني در مراسم اختتاميه شصت و نهمين اجلاس شوراي مركزي دانشگاه آزاد اسلامي، با اشاره به آغاز ركود و عقب ماندگي علمي از دوره قاجاريه بدينسو، يادآور شد: در دوره صفويه همان كارخانههايي كه در اتريش توپ جنگي ميساختند وجود داشت و تكنولوژي روز در اختيار ما بود، اما پس از آن كمكم به سوي ركود رفته و از غرب عقب مانديم؛ اين در حالي بود كه اكثر علماي جهان اسلام، اعم از فقيه و غيرفقيه، ايراني بوده يا مهاجراني بودند كه انديشه آنان در ايران بارور شده بود. سيد حسن خميني با اشاره به پيشرفت شتابان غرب در زمينههاي علمي پس از انقلاب صنعتي، گفت: جوامع اسلامي ابتدا اين پيشرفتها را نفي كرده و سپس آنها را پذيرفتند؛ اما در پي اين پذيرش سرخوردگي شكل ميگيرد و كار به جايي ميرسد كه در اواخر دوره قاجار يك سياستمدار ميگويد كه فرق سر تا نوك پا بايد غربي شود. از همين نقطه آرزوي پيشرفت در جامعه ايران شكل گرفت كه در دل خود آرمان استقلال را به همراه داشت، زيرا كشور بخشهاي زيادي از سرزمينهاي خود را از دست داده بود. يادگار امام با اشاره به تحولات دوران قاجار همچون تحميل قرارداد 1919، تشكيل كابينه در تبعيد و... تصريح كرد: بر هر ايراني واجب است كه تاريخ صد ساله اخير يعني از مشروطه به بعد را بخواند تا همه بدانيم كه از كجا به كجا رسيدهايم و اشتباهات پيشينيان را تكرار نكنيم؛ زيرا ضعف حافظه تاريخي، براي يك ملت بسيار تلخ است. ما بايد حافظه تاريخي مان را توسعه دهيم و در ياد داشته باشيم روزهايي بر كشور گذشته است كه حتي تصميمات بسيار كوچك جز با مجوز سفارتخانههاي خارجي، به خصوص روسيه و انگلستان، گرفته نميشد و شاهان اختياري براي اداره كشور نداشتند. وي همچنين به آزادي به عنوان ديگر آرمان ملت ايران اشاره كرد و يادآور شد: حكومتها طوري رفتار كرده بودند كه آزادي به عنوان ايستادن در مقابل استبداد، تبديل به يكي از آرمانهاي ملت ايران شد؛ زيرا استبداد روزهاي تلخي را بر كشور ما تحميل كرده بود. سيد حسن خميني تاكيد كرد: هيچ وقت نبايد به امروز بسنده كنيم زيرا آن دولت كريمه كه هميشه از آن ياد ميكنيم، پيش روي ماست؛ اما اين به معناي فراموشي گذشته نيست. وي از دينداري به عنوان ديگر خواسته ملت ايران ياد كرد و افزود: مشكل آزادي را با وامدار شدن به ديگران نميتوان حل كرد، از سوي ديگر اگر در دورهاي استقلال پررنگ ميشود نبايد فراموش كرد كه استقلال بدون آزادي ممكن نيست. همچنين ممكن است دينداران به سمت دينداري بروند و فراموش كنند كه بدون آزادي دينداري هم ممكن نيست. يادگار امام با بيان اينكه جامعه ديندار لاجرم بايد آزاد، مستقل و پيشرفته باشد، يادآور شد: انقلاب اسلامي نقطه تلاقي اين خواستههاست و رمز توفيق آن نيز پيگيري همين آرمانهاست. اين انقلاب از يك سو بهشدت استقلالخواه است و وقتي در جهان دوقطبي هم به آمريكا و هم به شوروي نه ميگويد، يك التهاب سياسي است؛ اما از سوي ديگر انقلابي آزاديخواهانه و بهشدت ضداستبداد است. اصولا روح انقلاب اسلامي استبدادستيز و ديني است و نگاه به آينده دارد. وي در خصوص تفاوت ميان اسلام امام خميني و اسلام سلفيها گفت: اسلام مورد نظر امام اسلامي براي فرداست نه اسلامي كه در گذشته زندگي كرده است؛ لذا به هيچ عنوان در آرمان امام نگاه سلفي وجود ندارد و تلاش براي بازگرداندن نظامهاي اجتماعي قديم ديده نميشود؛ زيرا امام و متفكرين انقلاب متحجر نبودند.
امام همان زمان كه بحث جنگ ميان فقر و غنا را مطرح كردند بيشترين تاكيد را بر مقابله با تحجر نيز كردند و در دوسال آخر عمر بيشترين تلاش را در اين راه از خود نشان دادند كه اين تلاش خود را در قالب فتاواي مربوط به شطرنج، موسيقي و... نشان ميدهد و بدينترتيب بت تحجر را شكستند. در كنار اين بحثها امام نسبت به موضوع اسلام آمريكايي و مقابله با نظامهاي طبقاتي نيز موضعگيري كردند؛ در اينجا اگر فقط به بعد دينداري نگاه كنيم و به مقوله پيشرفت توجه نكنيم، يا بالعكس، به خطا رفتهايم. همچنين اگر استقلالخواهي را در نظر بگيريم و آزاديخواهي را فراموش كنيم يا آزادي را بالا ببريم و استقلال از ياد برود، يك جامعه درون تهي و از بين رفته را تحويل ميدهيم.