• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3976 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۵ آذر

سهم جوانان از بودجه

محمدمهدي تندگويان

فرزانه قبادي

از ميان مفاهيمي كه براي پاسخ به سوالات انتخاب مي‌كند، مي‌شود دريافت كه فاصله چنداني با حوزه‌اي كه مديريتش را به او سپرده‌اند ندارد و با جوانان و دنياي‌شان آشناست. در ميان حرف‌هايش مي‌شود رد پايي از حرف دل جوانان را پيدا كرد؛ آنجا كه مي‌گويد: «در اين سال‌ها با جوانان برخورد ابزاري شده است» و شايد در پس اين حرف اين روياي ديرين مستتر است كه ديگر با جوانان برخورد ابزاري نشود. با دنياي مجازي ارتباط خوبي دارد و همين حسن رابطه به نوعي او را تا رد صلاحيتش در انتخابات شوراي شهر هم برده؛ محمد مهدي تندگويان متولد سال 53 است و تجربه يك دوره نمايندگي شوراي شهر تهران را در كارنامه دارد. مي‌گويد مهم‌ترين گلايه‌هايي كه از سوي جوانان سراسر كشور با او مطرح مي‌شود اين است كه مي‌گويند مديران ما را ناديده مي‌گيرند. هر چند كه معتقد است دولت در چند سال اخير نشان داد كه به جوانان اعتماد دارد، اما اين را هم مي‌گويد كه اين ميزان اعتماد كافي نيست، مي‌گويد اهل شعار نيست، شايد به همين دليل هم هست كه جلسات هفتگي با جوانان فعال در سمن‌هاي سراسر كشور با حضور او و سلطاني‌فر به طور منظم برگزار مي‌شود. جلساتي كه مي‌شود گفت يكي از بهترين اتفاقات سال‌هاي اخير اين حوزه است. جوانان بي‌واسطه، ساده و صميمي مي‌نشينند و از مشكلات‌شان با بالاترين مسوولان حوزه‌اي مي‌گويند كه به آنها تعلق دارد، حتي در مقابل معاونان استاني حاضر در جلسه از عملكردشان انتقاد مي‌كنند و پيشنهادات‌شان را شجاعانه مطرح مي‌كنند. تريبوني كه در اين جلسات به جوانان داده مي‌شود تا بي‌واسطه با وزير و معاون او سخن بگويند، لازم است اما كافي نيست، شايد در بازه‌هاي مختلف بد نباشد كه جواناني كه از ايلام و سيستان و بلوچستان و شيراز و هرمزگان به پايتخت مي‌آيند تا در سالن كوچك طبقه دوازدهم وزارت ورزش و جوانان صداي‌شان را به گوش مسوولان حوزه جوانان برسانند، گزارشي از نتايج اين جلسات هم منتشر كنند و دستاورد انتقادات و طرح مشكلات‌شان در حضور وزير را هم به گوش هم‌سالان‌شان برسانند. در حاشيه يكي از همين جلسات با بالاترين مقام مسوول در حوزه جوانان به گفت‌وگو نشستيم تا بعد از حدود دو ماه سكانداري اين حوزه در كشور، از چالش‌ها و فرصت‌ها و تجاربش در معاونت ساماندهي امور جوانان بگويد.

 

يكي از مشكلاتي كه در حوزه جوانان وجود دارد اين است كه برنامه‌هايي كه ارايه مي‌شود، انتزاعي است. شايد اين موضوع بر مي‌گردد به تعريفي كه مسوولان اين حوزه از جوانان دارند، تعريف شما به عنوان معاون ساماندهي جوانان از مفهوم «جوان» چيست؟

تعريف جوان همان تعريفي كه شوراي عالي از دوره سني جواني ارايه داده و ما هم پذيرفته‌ايم. مساله اين است كه در حوزه جوانان ما يك مدل سياستگذاري مشخص با نام و محور جوان در كشور نداريم. همه شعار مي‌دهند، در همه وزارتخانه‌ها يك بخش تحت عنوان اعتبارات مربوط به جوانان اختصاص پيدا كرده است. وزارتخانه‌هاي كار و رفاه و مسكن به طور مشخص و بر اساس مصوبات برنامه ششم و در راستاي سرفصل‌هاي ابلاغي، اعتبارات بودجه و تعاريفي را در حوزه جوان دارند. اما تا به حال جايگاهي وجود نداشته تا يك سياستگذاري جامع در حوزه جوانان انجام دهد و چشم‌انداز را تعريف كند و بر اساس اين چشم‌انداز تصميم‌گيري انجام شود. بنابراين با جوانان تا به امروز برخوردهاي ابزاري و مقطعي و كوتاه‌مدت شده است. در همايش‌هاي مختلف از قشر خاصي از جوانان متناسب با فضاي همايش استفاده مي‌شود. در انتخابات به شكل ديگري با جوانان برخورد مي‌شود. در فضاهاي علمي و پژوهشي هم همين‌طور. اين يك مشكل سراسري است كه بخشي از آن به اين معاونت بر مي‌گردد اما بخشي از آن فراتر از اين معاونت است. در اين معاونت در 15 سال گذشته ساختار مدام تغيير كرده است. از طرفي موضوع تفكيك جوانان از حوزه ورزش كه همواره مطرح بوده، باعث شده اين معاونت هيچ‌وقت به يك ساختار مشخص و مستقل نرسد. اگر اين حوزه ساختار داشت و برنامه‌ريزي و سياستگذاري مشخصي در آن شكل مي‌گرفت، ما امروز خيلي جلوتر بوديم و من راحت‌تر به شما مي‌گفتم كه در اين حوزه چه كارهايي بايد و مي‌تواند انجام شود. اما از آنجا كه اهل شعار نيستم، فكر مي‌كنم يكي از نخستين كارهاي ما به وجود آوردن زمينه‌اي براي سياستگذاري درست در حوزه جوانان است. تا زماني كه اين سياستگذاري انجام مي‌شود در حوزه عملكردي هم به فعاليت ادامه دهيم. نمي‌توانيم معاونت را تعطيل كنيم. همين است كه شايد بعضي بگويند هنوز كارهاي شعاري مي‌شود و كارهاي بي‌هدف انجام مي‌شود، اما به اجبار كارهاي روتين اجرايي حوزه جوانان را بايد ادامه دهيم، البته ممكن است بعد از سياستگذاري در اين حوزه به اين نتيجه برسيم كه ادامه دادن يك سري از كارها اصلا درست نيست و متوقف‌شان كنيم.

در مورد تشكل‌ها چه حمايت‌هايي از فعالان در استان‌ها از جانب شما صورت مي‌گيرد؟

در سفرهايي كه داشتم متوجه شدم كه تشكل‌هاي ما در استان‌ها از جوانان با استعداد با روحيه و با انگيزه و پرنشاط تشكيل شده‌اند. كار خوبي كه در اين دولت انجام شده است اين بوده كه در حوزه جوانان تعداد تشكل‌ها از صفر به 1600 تشكل رسيده كه وابسته به دولت هم نيستند. در بعضي از طرح‌هايي كه داشتند از ما اعتبار گرفته‌اند و رقم اين اعتبارات هم خيلي پايين است. سقف كمك ما به تشكل‌هاي جوانان 7 ميليون تومان است. گسترش فعاليت جوانان در تشكل‌ها نشان مي‌دهد كه اگر دولت جوانان را جدي نگيرد خود جوانان اقداماتي انجام مي‌دهند و دولت است كه در اين حوزه عقب مي‌ماند. جوانان ما به رشد و بلوغ خوبي رسيده‌اند، اطلاعات و آگاهي جهاني پيدا كرده‌اند و خودشان شروع به اقدام كرده‌اند و فعاليت‌هاي خوبي را انجام مي‌دهند. از اينجا به بعد وظيفه دولت اين است كه ساماندهي مناسبي در اين حوزه انجام دهيم كه اين شبكه به خطا نرود.

به استان‌هاي مختلف سفر كرده‌ايد، چقدر با جوانان خارج از چارچوب تشكل‌ها ديدار داشته ايد؟ مثلا جوانان روستاها و حاشيه شهرها و جواناني كه مجال و فضاي فعاليت در تشكل‌ها را ندارند؟

نتونسته‌ايم هنوز با اين دسته از جوانان ديدار داشته باشيم، ما به دنبال اين هستيم كه فعلا تكليف تشكل‌ها را روشن كنيم. اين تشكل‌ها در آينده سفيران ما خواهند بود در روستاها، خودشان بايد به توانمندي برسند و يك درك واقعي از حوزه رسالت‌هاي خود داشته باشند. تشكل‌ها شكل گرفته‌اند و در آينده بايد اين توانمندي را پيدا كنند كه حوزه فعاليت‌شان را به حوزه‌هاي مختلف در شهرستان‌ها و روستاها توسعه دهند و پايگاه‌ها را محلي‌تر و بومي‌تر كنند. من از جوانان اين را مي‌خواهم و در ديدارهايي كه با آنها دارم مي‌گويم كه من سال آينده اين پايش را انجام مي‌دهم كه ببينم چقدر حوزه نفوذتان گسترش پيدا كرده و حوزه سمن‌ها در حوزه‌هاي محلي و بومي تا چه ميزان افزايش پيدا كرده است.

مهم‌ترين گلايه‌اي كه جوانان با شما مطرح مي‌كنند چيست؟

بي توجهي به حضور جوانان در همه عرصه‌ها، از سوي مسوولان استاني و كشوري، ناديده گرفتن جوانان و بي‌توجهي به حضور آنها در همه حوزه‌ها، اين موارد جزو بزرگ‌ترين مشكلاتي است كه جوانان به من منتقل مي‌كنند. موضوع اشتغال يا اعتبارات مالي در اولويت‌هاي بعدي است كه مطرح مي‌شود. همه جوانان درخواست‌شان اين است كه مسوولان ما را ببينند و ما را بپذيرند، ما خودمان بلديم كارمان را انجام دهيم. چرا ما را نمي‌بينند و تشكيلات ما را جدي نمي‌گيرند.

اين جوانان دولت‌يار هستند، من نه بحث مشاوران جوان را مطرح مي‌كنم، نه بحث انتصابات در حوزه جوانان را، اينها بحث‌هاي دولتي است. اما بيشتر از آن مي‌خواهم به اين بپردازم كه شبكه جوان كشور يك شبكه جدي است، سهم مشخصي از جمعيت كشور را دارد كه يك چهارم از كل جمعيت كشور است. خودشان هم دغدغه‌ها را دارند و آن را كشف كرده‌اند و راه توسعه و پيشرفت را هم خودشان پيدا كرده‌اند. در استارت‌آپ‌هاي كل كشور اگر پايش كنيد به جز جوانان كس ديگري وجود ندارد، شبكه استارت‌آپي كشور نخبگان جوان در حوزه‌هاي مختلف هستند.

اما خيلي از مسوولان دلخور هستند.

حتما همين طور است، به دليل اينكه دركي از آنها وجود ندارد. من اتفاقا مي‌خواهم دولت به اينها به چشم رقيب نگاه كند. مسوولان بايد به جوانان به چشم رقيب نگاه كنند و بدانند اگر رقابت با جوانان را جدي نگيرند، كسي كه كنار مي‌رود، دولت است نه جوانان. چون جوانان وارد اين حوزه شده‌اند و ثابت كرده‌اند كه مي‌توانند از پس كارها بربيابند. نمونه مشخص آن را هم در تهران شاهد بوديم. ما تاكسيراني داشتيم، من هم آن زمان عضو شوراي شهر بودم، شهرداري هم تاكسيراني و اتوبوسراني و مترو هم داشت. چند استارت‌آپ جوان آمدند شبكه تاكسيراني و آژانس‌ها و حمل و نقل عمومي تهران را زير سوال بردند. حالا واقعا دولت است كه بايد اين استارت‌آپ‌ها را جدي بگيرد يا اين جوانان هستند كه بايد دولت را جدي بگيرند.

اما ديديم كه چه برخوردي با اين استارت‌آپ‌ها شد.

بايد ببينيم مردم چه برخوردي مي‌كنند. مردم جوانان را پذيرفته‌اند و به آنها اعتماد كرده‌اند و در همه حوزه‌ها هم كنارشان هستند. يك پايش انجام دهيد و ببينيد در انتخابات شوراي شهر در كل كشور چند جوان وارد شوراها شدند. مردم در انتخابات شوراها و مجلس به جوانان راي داده‌اند. فراكسيون جوانان در مجلس تشكيل شده است. اينها همه نشان‌دهنده اين است كه مردم به اين قشر از جامعه اعتماد كرده‌اند. بنابراين درخواستم اين است كه همان اعتمادي كه مردم به جوانان دارند دولت هم داشته باشد. دولت هم بايد يك تغيير نگرش بدهد، البته با اين روند شاهد اين تغيير نگرش در بدنه دولت هستيم. رييس‌جمهور به جوانان اعتماد كرده، وزير جوان انتخاب كرده، در حوزه‌هاي مختلف معاونان جوان انتخاب كرده است. در همين وزارت ورزش سن مديريت در چند ماه اخير 10 سال پايين آمده است. در وزارتخانه‌هاي ديگر هم همين اتفاق افتاده است. در حوزه استخدامي هم ابلاغ‌هايي در كل كشور شده است، در بسياري از وزارتخانه‌ها كنار گذاشتن بازنشسته‌ها شروع شده، و نيروهاي جوان جايگزين آنها مي‌شوند. بنابراين مي‌شود گفت كه جوانان مي‌توانند همفكر دولت باشند.

شما بيش از مديران پيشين پيگير موضوع تفكيك حوزه جوانان هستيد، اين طرح در حال حاضر در چه وضعيتي است؟ پيش‌بيني‌تان اين است كه كي اين اتفاق بيفتد؟‌

يك مشكلي كه ما داريم اين است كه لايحه‌اي كه دولت به مجلس ارايه كرده است، يك لايحه كلي است كه بخشي از آن برمي‌گردد به سازمان ملي جوانان، چون دو موضوع ديگر هم در اين لايحه مطرح شده، كه تفكيك دو وزارتخانه وتبديل‌شان به چهار وزارتخانه است. فكر مي‌كنم زمان مي‌برد تا كليات لايحه به نتيجه برسد و يكي از نگراني‌هايم اين است كه ما قرباني بقيه موضوعات شويم؛ به اين معني كه اگر مجلس باقي موضوعات را نپذيرد، موضوع جوانان قرباني موضوعات ديگر مي‌شود. درخواستم اين است كه اگر مجلس با موضوع سازمان ملي جوانان موافق است، به عنوان يك اصلاحيه روي لايحه‌اي كه دولت ارايه داده است، حداقل اين موضوع را تفكيك كند و به دولت ارايه كند. ما در حال حاضر زيرمجموعه يك لايحه كلي هستيم و اگر زير مجموعه اين لايحه نبوديم شايد خيلي زودتر از اينها به نتيجه مي‌رسيديم. انتظار ما اين است كه وقتي لايحه تفكيك حوزه جوانان از ورزش در مجلس مطرح است، با همين ديدگاه مجلس هم كمك‌مان كند و بپذيرد كه يك چهارم جمعيت اين كشور نياز به يك نماينده در دولت دارند. علاوه بر اينكه مشكلات ديگري هم در حوزه اجرا داريم كه تا زماني كه معاونت جوانان تبديل به سازمان نشود، مشكلات را نمي‌توانيم مرتفع كنيم.

بعضي از مخالفان تفكيك موضوع بزرگ شدن ساختار دولت را مطرح مي‌كنند، چقدر با اين انتقاد موافقيد؟

به نظر من با تفكيك اين دو حوزه ساختار دولت تغيير چنداني نمي‌كند. در مورد رديف بودجه هم همين حالا هم اعتبارات بخش جوانان كاملا از حوزه ورزش و موضوعات ديگر دولت جداست. همه حرف اين است كه همان اعتبار در زيرمجموعه سازمان تعريف شود. اعتبار مضاعف نمي‌خواهيم. همه اينها در معاونت رييس‌جمهور و سازمان ملي جوانان تجميع شود كه ما بتوانيم در همان حوزه فعاليت كنيم. مشكلي كه ما داريم اين است كه اعتبارات ما زيرمجموعه يك وزارتخانه است و مستقل نيستيم. بنابراين ما با تفكيك حوزه جوانان هزينه‌اي را به دولت اضافه نمي‌كنيم. بودجه همان بودجه قبل است، اعتبار هم به همان ميزان است، تشكيلات هم همان تشكيلات است. نيرو و بدنه انساني ما اگر از ورزش تفكيك شويم، همين نيروهايي كه در حال حاضر در اين حوزه فعاليت مي‌كنند. موضع اعتباري و بزرگسازي در دولت نداريم.

نظرتان در مورد بودجه‌اي كه براي سال 97 در لايحه به معاونت ساماندهي امور جوانان اختصاص پيدا كرده است، چيست؟

در رديف و اعتباراتي كه اين حوزه داشته نسبت به سال گذشته افزايش 10 ميلياردي داشتيم. اما حرف ما اين است كه كل اين مبلغ ناچيز است. از 46 ميلياردي كه براي حوزه جوانان در كل كشور در نظر گرفته شده است، حدود 19 ميليارد حقوق و دستمزدي است كه بايد به كاركنان پرداخت شود. مابقي هم با توجه به طرح‌هاي ملي و اقتصادي تقسيم مي‌شود و مبلغي حدود 500 ميليون تومان به استان‌ها تعلق مي‌گيرد كه در اين صورت ما در بحث اجرايي دچار مشكل مي‌شويم. خانه‌هاي جوان در اكثر شهرها استيجاري است و يك رقمي از بودجه استان‌ها به اجاره‌بها و نگهداري و خدمات خانه‌هاي جوان اختصاص پيدا مي‌كند. با مبلغ باقيمانده مديركل استان چطور مي‌تواند در حوزه جوانان سرمايه‌گذاري كلان كند؟ براي استان‌ها اين رقم با تمام هزينه‌هايي كه دارند رقم بسيار پاييني است. از يك‌هزار و 400 ميلياردي كه براي وزارت ورزش و جوانان در نظر گرفته شده است، 900 ميليارد اعتبار حوزه ورزش است، يك رقمي حدود 27 صدم درصد هم به طور مشترك بين ورزش و جوانان هزينه مي‌شود. البته اين رقم اعتباري نيست كه مستقيما در اختيار معاونت ساماندهي قرار گيرد، بلكه از محل ماليات بر ارزش افزوده و دخانيات در اختيار بانك‌هاي عامل قرار مي‌گيرد تا به صورت وام در اختيار جوانان قرار گيرد. وام ازدواج و وام به سمن‌ها از اين محل تامين مي‌شود. اين بخش در واقع بودجه برنامه‌اي نيست كه دخل و تصرفي بتوانيم در آن داشته باشيم. سهم معاونت ساماندهي امور جوانان 46 ميليارد از مجموع اعتباري است كه دولت براي وزارت ورزش و جوانان در نظر گرفته است. اين ميزان در تقسيم‌بندي بودجه در سازمان برنامه و بودجه تعيين مي‌شود و متاسفانه تناسب در اين تقسيم‌بندي رعايت نشده است. دليل هم اين است كه از ابتداي شكل‌گيري اين معاونت ميزان كمي را به حوزه جوانان اختصاص داده‌اند هر چند اين ميزان با ضريب رشد پاييني افزايش پيدا مي‌كند. سال گذشته مبلغ بودجه معاونت 36 ميليارد بود كه امسال به 46 ميليارد افزايش پيدا كرده است، اما حرف ما اين است كه كل اين مبلغ بايد يك رقم معقول باشد و با 900 ميلياردي كه به حوزه ورزش اختصاص پيدا مي‌كند تناسب داشته باشد كه ما به جوانان بگوييم چه ميزان از بودجه اين وزارتخانه به شما اختصاص پيدا كرده است.

اگر تفكيك اتفاق بيفتد در وضعيت بودجه حوزه جوانان چه تغييري اتفاق مي‌افتد؟‌

در 27 صدم درصدي كه به طور مشترك به حوزه جوانان و ورزش اختصاص دارد، اين ميزان مستقيم به سازمان ملي جوانان اختصاص پيدا خواهد كرد. در نتيجه بودجه حوزه جوانان افزايش پيدا خواهد كرد. بخشي از اعتباراتي كه به صورت مشترك بين ورزش و جوانان تعيين شده است، تحت‌عنوان ساخت خانه‌هاي جوان براي پروژه‌هاي عمراني در نظر گرفته مي‌شود و سرفصل‌هاي آن تغيير كرده است. در صورت تفكيك اين دو حوزه، تمام اين مبالغ تجميع مي‌شود و به سازمان ملي جوانان اختصاص پيدا خواهد كرد. در صورت تفكيك اين دو حوزه اعتبار حوزه جوانان در حدود 400 تا 500 ميليارد تومان افزايش پيدا مي‌كند يعني 10 برابر مبلغ فعلي. موضوع ديگري كه وجود دارد، اين است كه ممكن است دولت در مورد اين مبالغي كه به آنها اشاره شد، بگويد اعتبارات حوزه جوانان در كل كشور به طور مثال هزار ميليارد تومان است و استناد كند به مبالغي كه در وزارتخانه‌ها براي اين منظور در‌نظر گرفته شده است. اما بايد به اين نكته توجه كنيد كه درست است كه در كل كشور و در وزارتخانه‌هاي ديگر، اعتباري كه به حوزه جوانان اختصاص پيدا مي‌كند، بيشتر از ميزان بودجه معاونت جوانان است، اما مساله اين است كه در مورد اعتباري كه به وزارت كار و مسكن براي حوزه جوانان اختصاص پيدا مي‌كند، ما به عنوان معاونت جوانان هيچ گونه اعمال نظري نمي‌توانيم درزمينه سرفصل هزينه‌كرد اين اعتبار داشته باشيم به اين معني كه اگر وزارتخانه‌اي سرفصل مربوط به حوزه جوانان را در اين بخش هزينه نكند، ما هيچ جايگاه حقوقي نداريم كه بخواهيم اين اعتبار را اخذ كنيم يا مانع هزينه كردن آن در بخش‌هاي ديگر شويم.

در مورد نظارت بر اين سازمان چه تدبيري شده است، در حال حاضر بعضي نمايندگان به بهانه همين نبود نظارت مي‌خواهند محيط‌زيست و ميراث فرهنگي را تبديل به وزارتخانه كنند، چون معتقدند معاون رييس‌جمهور به مجلس پاسخگو نيست.

ما تابع مجلس هستيم و مجلس تشخيص مي‌دهد. اما من اين انتقاد را اصالتا قبول ندارم و فكر مي‌كنم مجلس هر كجا كه بخواهد از طريق كميسيون‌هايي كه دارد و تحقيق و تفحص مي‌تواند به موضوع ورود كند. مگر شهرداري زيرمجموعه دولت است كه مجلس طرح تحقيق و تفحص از آن را ارايه داده است. مجلس مي‌تواند يك نماينده رسمي در سازمان ملي جوانان معرفي كند. اين بحث به نظر من منطقي نيست.

بحث پارلمان جوانان هم اخيرا بعد از سال‌ها دوباره مطرح شده است، زمينه تشكيل پارلمان جوانان تا چه حد آماده است؟

تشكيل مجلس جوانان جزو مصوبات شوراي عالي جوانان است. سال‌هاست بحث شكل‌گيري آن وجود دارد، اما ساختارش هنوز شكل نگرفته است. ما در حال حاضر چون موضوع مجمع ملي تشكل‌هاي مردم‌نهاد به ثمربخشي خوبي رسيده است، از اين مجمع به عنوان يكي از مواردي كه مي‌تواند زمينه‌ساز تشكيل مجلس جوانان باشد، ياد مي‌كنيم. تشكل‌هاي مردم نهاد ما در كل كشور به صورت استاني انتخابات را برگزار كرده‌اند، مجامع استاني تشكيل شده است. تمام استان‌ها در حال حاضر يك مجمع استاني دارند، اين مجمع يك دبير مشخص دارد و خودشان يك هيات هشت نفره را از كل كشور انتخاب كرده‌اند كه اساسنامه مجمع ملي را تدوين كنند. كارشناسان حقوقي از ابعاد حقوقي و جايگاه‌هاي نظارتي نظرات‌شان را ارايه كنند و دي ماه يك همايشي برگزار مي‌شود همه مجامع كشوري دعوت مي‌شوند و اساسنامه را بند به بند بررسي كنند و به يك جمع‌بندي برسند و از اين اساسنامه رونمايي مي‌شود. اين اتفاق به تنهايي يكي از موضوعاتي است كه نشان مي‌دهد جوانان پايگاه رسمي را در كشور دارند كه مي‌توانند به سمت تشكيل مجلس جوانان گام بردارند. بخشي از ساختار مجلس جوانان را همين تشكل‌هاي مردم نهاد شكل مي‌دهند. سعي مان بر اين است كه كارگروه مشتركي از نهادهايي كه در حوزه جوانان صاحب تشكيلات رسمي هستند تشكيل دهيم و به يك جمع‌بندي در مدل تشكيل مجلس جوانان برسيم. اين كار زمان مي‌برد، همسو كردن نهادها با هم كار ساده‌اي نيست، پيش‌بيني من اين است كه خوشبينانه بايد يك سالي را وقت بگذاريم كه شاكله را بين نهادها هماهنگ كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون