• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3976 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۵ آذر

زلزله كرمانشاه و بازتوليد هيجاني اعتماد افقي

سيدرضا هاشمي‌زاده

زلزله اخير كرمانشاه در سطح اجتماعي و مردمي با بازتاب‌ها و بازخوردهاي متنوعي همراه بود. سلبريتي‌ها، خرده‌سلبريتي‌ها، كاراكترهاي اجتماعي و فرهنگي و ورزشي به ميدان امدادرساني وارد شدند و مردم با اعتماد به آنها، شماره حساب‌هاي اعلامي شان را چنان از واريزي‌هاي خود انباشتند كه موجب شگفتي و غافلگيري خود آنان نيز شد، از منظر جامعه‌شناسي اجتماعي اين زلزله پيامدهاو بازنمايي‌هايي قابل تاملي را در پي داشت. گسست و گسلي كه پيش ازاين ميان بخش‌هاي دولتي (به معناي عمومي آن و دربرگير تمامي سازمان‌هاي اداري و اجرايي) و مردم به وجود آمده بود به روشني و وضوح عيان شد. سرمايه اجتماعي نهادي سازمان‌هاي دولتي درطول ساليان گذشته با فرسودگي و افول مواجه شده است. بحران بي‌اعتمادي و ناهم پيوندي دامن آنها را گرفته و ديگر امين و همراه و يارمردم محسوب نمي‌شوند و رابطه و علقه مردم با آنان ترك خورده است. درحالي كه سازمان‌هاي امدادي معروف و شناخته شده و موظف با اعتنا و مهري ازسوي كافه ناس مواجه نشدند. در مساله كاهش محبوبيت و اعتبار نهادهاي مسوول كه با فرونشست و ريزش اعتماد، همدلي و همسويي مردم مواجه شده بودند، شهروند خبرنگاران نقش تغليظ‌كننده و آتش توپخانه را برعهده داشتند، آنان با نشر و بازنمايي مويرگي صدها فيلم و كليپ به ابعاد بي‌اعتمادي و كم باوري مردم افزودند و روايت‌هايي را به بازگويي نشستند كه حكايت از فرياد دادخواهي و كمك‌طلبي مصيبت‌ديدگان حادثه در اقصي نقاط مناطق زلزله‌زده داشت. مجموعه اين فيلم‌ها و عكس‌ها از يك طرف چنين بازنمود مي‌كرد كه سازمان‌ها و نهادهاي دولتي ناتوان‌تر از آن هستند كه به فرياد و امداد حادثه‌ديدگان برسند و از سوي ديگر مردم درگير آسيب‌هاي ناشي از زلزله هم اميد چنداني به فريادرسي نهادهاي دولتي ندارند و جمع اين برآيند علاوه بر تاراج اندك اعتبارو ارزش نهادها و سازمان‌هاي دولتي، عواطف و هيجان مردم شهرها و مناطق ديگر را به‌شدت تحريك كرده و خون هم خويي آنها را به جنبش و غليان مي‌آورد. غيبت و نبود سرمايه اجتماعي نهادي براي سازمان‌ها و نهادهاي امدادي دولتي، بحران اعتماد و ترديد شديد بخش‌هايي از جامعه ايراني در يافتن مجرايي درست براي حواله كمك‌ها و ياري‌رساني به زلزله‌زدگان، سلبريتي‌ها و چهره‌هاي ورزشي و دانشگاهي و خيريه‌اي شهره، ميانه‌دار و ميدان گردان شدند و به مدد و پشتگرمي رسانه‌هاي شهروندي و بازيگري فعال فضاي مجازي بركشتي اعتماد مردم نشستند و همبستگي و وفاق، نوع دوستي و ارزش‌هاي اخلاقي ديگر روي ديوارهاي مهر و مهرباني كه آنان بناكرده بودند با همراهي مردم، تجلي پيداكرد. تاملي بر ميزان دامنه‌دار كمك‌هاي نقدي مردم به حساب‌هاي اعلامي سلبريتي‌ها، نشان مي‌دهد كه سطح اعتماد مردمي به اين افراد با وسعت و گستره پرپهنه‌اي برخورداربوده و محدود به چند روز خاص نبوده است. از سوي ديگر برخي از اين سلبريتي‌ها توانسته‌اند با استفاده از فضاي مجازي و باتكيه بر فناوري‌هاي ارتباطي شبكه قوي و منسجمي را براي اطلاع‌رساني از اقدامات و كارهاي خود پديد آورند و به طور مستقيم و بي‌واسطه با كاربران و كمك‌كنندگان گفت‌وگو كنند. اين شبكه‌سازي و درميان‌گذاري برميزان سرمايه اجتماعي آنان افزود. درحالي كه نهادهاي رسمي تلاش كردند تا از طريق مراجع رسمي اطلاع‌رساني مثل صدا و سيما به اين امر مبادرت كنند؛ موضوعي كه در سايه فرسودگي سرمايه اجتماعي نهادي همان سازمان‌هاي اطلاع‌رساني مخاطب چنداني هم نداشت يا با علامت سوال جدي در مقبوليت روبه‌رو مي‌شد.
در زلزله اخير تمام پيشداوري‌ها و قضاوت‌هاي پيشين و منقول درباره وضعيت جامعه و مردم درخصوص زوال سطح اعتماد مردم به يكديگر، ظهور فرديت خودخواهانه و بي‌توجه به همنوع، سرخوشي و ولنگاري اجتماعي و بي‌حسي در برابر آلام ديگري و... به گوشه‌اي رانده مي‌شود و روح جمعي حساس و ملتهبي نمود مي‌يابد كه نه تنها به سرنوشت ديگران بي‌اعتنا نيست و خروس بيدارباش عاطفه‌اش را نكشته بلكه بسيارهم مضطرب، احوال پرس، مسووليت پذير، دل نگران و درصحنه عمل است. چنانچه كالا و كمك خود را ازكيلومترها دور بردوش مي‌كشد تا با وسايل شخصي و با تحمل رنج و تعب خود به دست هموطن آسيب زده خود برساند و اطمينان حاصل كند كه اين ياري او به نيازمند واقعي خواهد رسيد. اين وضعيت نشان نماي آن است كه جامعه اگرچه درسطح عمودي، اعتماد و باور خود رانسبت به نهادهاي رسمي و دولتي طي ساليان گذشته بنا به علت‌هاي متفاوت سياسي و فرهنگي و... از دست داده اما در سطح افقي توان بازيابي و توليد دوباره آن در شرايط اقتضايي و هيجاني را داراست. اعتماد افقي بين عموم مردم به صورت كلان يا جزيي و فردافرد رخ مي‌دهد، هنگامي كه چهره‌هاي سلبريتي، نامدار، خيريه‌اي، فعالان اينستاگرامي و... با وثوق و باورمندي مردم قرارمي گيرند هيجان اجتماعي هم آميخته با احساس مختلف درهم تنيده شده و اين آميزه ملي قدرت آن رادارد تا بيرق همبستگي ملي و انسجام اجتماعي را با وجود همه شكاف‌ها و گسل‌هاي پيشين برافرازد و به يكباره سيل خروشاني از مهرباني، همدلي، ديگرپرستي، هموطن‌گرايي و امدادگري را بيافريند كه درمواقع عادي امكان چنين خيزش و تحركي چندان ممكن نيست. اعتماد افقي بازتوليد شده حول چهره‌هاي معتمد مردم كه عمده‌ترين خصيصه آنان عدم وابستگي و نسبت رسمي با بدنه دولت است درحين فرصت تلقي شدن از حيث توانگري در رونق روند جلب امداد و ياري مردمي، خطر به حاشيه رانده شدن نهادهاي موظف، آموزش ديده و مهارتمند را نيز درپي دارد كه در درازمدت مي‌تواند به گسيختگي نظام امدادي كشور منجر شده و برخي سوءاستفاده‌ها و شهرت‌طلبي‌ها رانيز در پي بياورد.  
دكتراي ارتباطات و استاد دانشگاه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون