• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4003 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۶ دي

عِطر فلفل دلمه‌اي

رامبد خانلري

صبح امروز لباسي را كه اينترنتي خريده بودم، پست آورد. با هزار ذوق و هزار شوق بسته پستي را دريدم و لباس را به برم كردم، كوچك بود. اينقدر كوچك كه به تنم چسبيد و شبيه بدن‌سازها دست‌هايم از بدنم جدا شد و زاويه گرفت. هميشه براي لباس‌هايي كه اندازه‌ام نيست يك قانون اجرايي دارم؛ سايز باز كردن در اثر كشش بيش از حد لباس از دو طرف، نه تنها لباس اندازه‌ام نشد كه از درز كناري‌اش جر خورد. لباسي كه دوستش داشتم به تنم كه نرفت هيچ، پاره هم شد و همين باعث شد كه صبح اول وقت پيش از آنكه هر اتفاقي بيفتد اخلاقم باروتي بشود. با همان اخلاق باروتي به سمت محل كارم راهي شدم كه ديدم نمي‌شود با اين اخلاق اگر بخواهم تا شب ادامه بدهم فشار خونم اينقدر بالا مي‌رود كه خون‌دماغ مي‌شوم. اين شد كه به جاي محل كار وارد يكي از مراكز خريد شهر شدم و طبقه‌ها را مغازه به مغازه بالا و پايين رفتم. يك لباس پيدا كردم كه هم دوستش داشته باشم و هم به تنم بنشيند. موقع برگشتن هم جلوي مركز خريد يك ذرت مكزيكي براي خودم خريدم و نشستم روي نيمكت فلزي و سرد جلوي مركز خريد ذرت مكزيكي خوردم و مراقب بودم كه سس و پنير و فلان روي لباس نويم نريزد چون لباس را از همان مغازه به تنم كردم و لباس قديمم را چپاندم داخل كيسه. چند ماهي مي‌شود كه تمام خريدهايم را اينترنتي مي‌خرم. از حباب‌گير انژكتور تا لوبياي چشم بلبلي هرچيزي كه بخواهم داخل مستطيل گوگل مي‌نويسم و يك «خريد اينترنتي» پشتش مي‌گذارم. مثلا اگر فلفل دلمه‌اي بخواهم گوگل مي‌كنم: «خريد اينترنتي فلفل دلمه‌اي»، مبلغش را از كارت بانكي‌ام پرداخت مي‌كنم و فلفل دلمه‌اي‌ها را جلوي در خانه تحويل مي‌گيرم. همين چند ماه پيش ازدواج كردم، همه‌چيز اينترنتي به خانه‌ ما آمد؛ همه‌چيز حتي من و همسرم هم در دنياي اينترنت با هم آشنا شديم. امروز صبح كه باروتي شدم به نظرم آمد زندگي‌ام زياد بوي اينترنت مي‌دهد. رفتم و بازار را بو كشيدم. خيلي وقت بود كه بوي بوتيك‌ها به دماغم نخورده بود، بوي آن‌همه لباس نو. دوست داشتم از همان‌جا به بازار سرپوشيده تجريش بروم و ميان سبزي‌ها بچرخم، ميان ميوه‌ها بعد فلفل دلمه بخرم. وقتي عِطر فلفل دلمه‌اي خودش را به زور در دماغم جا مي‌كند و از يك خوار بار فروشي لوبياي چشم بلبلي بخرم و به چشم ببينم كه سرطاس را فرو مي‌كند در گوني لوبيا. حالا كه با شما حرف مي‌زنم حالم بهتر است، حال شما چطور است؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون