الزامات بازآفريني شهري
در نگاهي كلي به بافتهاي فرسوده، تنها فرسودگي كالبدي قابل رويت نيست بلكه فرسودگي امنيتي، اقتصادي، بهداشتي، اجتماعي، فرهنگي نيز قابل رويت است. زيرا جرايم در بافت فرسوده بيشتر از نقاط ديگر است، آسيبپذيري خانههاي بافت فرسوده در برابر زلزله كاملا جدي است، امداد و خدماترساني در مواقع بحران با مشكلات جدي روبهرو است، امكان حفظ حرمت انسانها به حداقل ميرسد، رشد و تربيت در بافت فرسوده با موانع جدي محيطي روبهرو است، زيرساختهاي بافت فرسوده از متوسط شهر بسيار كمتر است، فقر اقتصادي در بافت فرسوده توان مشاركت و نظارت مردم را سلب ميكند. تجديد حيات، بهروزكردن، تبديل و دگرگوني، حفاظت، نو شدن، احيا و تعمير اقدامات بازآفريني هستند كه اين روزها در كشور ما بسيار از آن نام برده ميشود و به عنوان يكي از سياستهاي دولت بيان شده است؛ اقدامي كه ميتواند در زمينه توجه به شهرها بسيار موفق باشد. بازآفريني يا احياي شهري به مفهوم تجديد حيات يا باز زندهسازي بخشهايي از نواحي شهري است كه فاقد استانداردهاي عمومي رايج زندگي شهري هستند. اين نواحي در بخشهاي مختلف شهر شكل ميگيرند اما معمولا در بخش مركزي شهرها قرار دارند و با مسائلي از قبيل كمبود مسكن مناسب، تضادهاي غيرمنطقي كاربري اراضي، مشكلات ترافيك، محدوديت فضايي، مشكلات اجتماعي دست به گريبانند. «احياي شهري» به عنوان يك برنامه طراحي شده براي دستيابي به اهدافي از قبيل رساندن ساختمانهاي موجود به استانداردهاي قابل قبول، نگهداري و حفاظت از ساختمانهاي داراي ارزش تاريخي- فرهنگي، تخريب و پاكسازي ساختمانهاي فرسوده مطرح است. بنابراين احياي شهري با تغيير بناهاي فرسوده و كهنه و جايگزيني آنها توسط سازهها و كاربريهاي جديد شهري از جمله خيابانها و پاركها همراه است. احياي شهري فرآيندي است كه از مراحل متوالي تشكيل شده و با ايجاد زمينه مناسب براي مشاركت شهروندان در برنامههاي توسعه شهري انجام ميشود. جامعه شهري براي اصلاح، توسعه و تكامل شهر بايد برنامه مناسب و مشخصي داشته باشد و آنها را بر اساس چارچوبي شامل سيستم و مقررات قانوني كه بطور كارآمد برنامهها را تهيه و اجرا كند، تدوين برنامههاي جامع براي توسعه اجتماعي و اقتصادي، مبارزه با مشكلات محلي، تشكيلات منظم احياي شهري، توانايي مالي از راه درآمدهاي محلي، طرحهايي براي مسكن خانوارهاي جابهجا شده و مشاركت شهروندان در حل مسائل و مشكلات شهري را دنبال كند. بنابراين بازآفريني شهري را ميتوان جنبهاي از مديريت و برنامهريزي نواحي شهري موجود به جاي برنامهريزي و توسعه نواحي كاملا جديد دانست. همچنين ميتوان بازآفريني شهري را بيش از نوسازي دانست، چرا كه تلاش براي بازگرداندن سرمايهگذاري و افزايش كيفيت زندگي در نواحي شهري است. اما بايد توجه داشت كه فهم نادرست از مشاركت و عدم اعتقاد به آن ميتواند موجب تداوم رويههاي ناكارآمد در حوزه «اسناد فني» و «مديريت» طرحهاي بازآفريني در كشور شود. همچنين «مردمگريزي» در سياستهاي دولتي در ايران ميتواند موجب عدم تحقق باز زندهسازي و در نتيجه حقوق و خواسته ساكنان بافتهاي فرسوده شود. در هر حال بايد به ياد داشت كه ايران كشوري است كه بر خط زلزله قرار گرفته و خطر هر لحظه در كمين است.
رييس گروه تخصصي معماري و نايبرييس كميسيون انرژي سازمان نظام مهندسي ساختمان كشور