پل ارتباطي با دولت
محمود ميرلوحي
راي آقاي روحاني در سال 96 پر رنگتر از رايش در سال 92 بود و دليل آن را ميتوان دو قطبي برجستهاي دانست كه در جريان انتخابات رخ داد و مواضع آقاي روحاني نيز اصلاحطلبانهتر شد. به طوري كه ميتوان گفت در برخي موارد حتي از مواضع اصلاحطلبان هم فراتر رفته و مباحث جديدي را در حوزه زنان، جوانان و اقوام مطرح كرد. امروز اين انتظار از جريان اصلاحات وجود دارد كه به روز بوده و مطالبات مردم را در شرايط كنوني شناخته و بيان كند. آقاي روحاني نيز در فضاي انتخابات بر اين اساس مواضع اصلاحطلبانهتري را اتخاذ كرد. زمان انتخاب وزرا و معرفي كابينه شاهد بوديم كه مسائلي پيش آمد و بخشي از افكار عمومي دچار دلسردي شدند اما جريان اصلاحات از آنجا كه پيشتر از آقاي روحاني حمايت كرده و در تشكيل دولت نقش داشته، به دولت پايبند و وفادار ماند. اگرچه بخشي از كابينه انتظارات اصلاحطلبان را تامين نميكرد اما جريان اصلاحات حمايت خود را از دولت ادامه داد. مشخصا رفتار دولت در حوزه سياست داخلي جريان اصلاحات را راضي نكرد. جريان اصلاحطلب به عنوان متحد منتقد دولت راهبردهاي پيشيني خود را پيگيري كرد و مادامي كه دولت در مواضع، ديدگاهها و عملكردش پا برجا باشد، چنانكه تاكنون بوده است، اين خط مشي امتداد پيدا خواهد كرد. به هر حال جريان اصلاحات در رابطه با منتخبين خود بايد خط مشي مشخصي داشته باشد و نقد و نظرهاي متفاوتي هم در اين باب بيان شود. نميتوان انكار كرد كه مشكلاتي در حوزه ارتباط جريان اصلاحطلب با منتخبينش وجود دارد و بايد در سال جاري گامهايي در حل اين مشكل برداشته شود. آقاي خاتمي به عنوان فردي با محدوديتهاي فراوان در اين سالها، در عين حال نقش پررنگي در حركت اين جريان سياسي بازي ميكند. اما چندان نميتواند به طور مستقيم پل ارتباطي اصلاحطلبان با دولت باشد. اگر چه او در تبيين نقشه راه اثر دارد. شوراي عالي سياستگذاري به عنوان پل ارتباطي اين جريان با دولت ميتواند نقش مهمي بازي كند اما در اين راستا لازم است كه به يك راهبرد موثر برسيم. اين ارتباط بايد نظم بيشتري پيدا كند. نبايد اين ارتباط به صورت موردي و مقطعي باشد. گرچه در دورهاي بعد از انتخابات برخي تصور ميكردند...
آقاي روحاني تغييري در ديدگاهها و رويكردهايش نسبت به اصلاحطلبان داده اما در ماههاي اخير مشخص شد كه چنين چيزي درست نيست و ثابت شد كه دولت بر مواضع و رويكردهايش مصمم است.
مساله مهم ديگري كه بايد در آينده مورد توجه قرار بگيرد، جلب رضايت افكار عمومي است. بررسي رفتار رقباي دولت در ايام انتخابات و پس از آن و با توجه به تريبونهاي پرشمار اين جريان، ثابت ميكند كماكان حراست از پايگاه اجتماعي دولت، مساله بسيار مهمي است. سهم جريان مقابل در سبد راي مردم محدود است اما به دليل حضور در جايگاههاي اثرگذار قدرت، به اين سادگي ميدان را به رقيب واگذار نميكند؛ لذا آقاي روحاني به عقبه راي مردم نياز دارد. بعد از حوادث دي ماه سال 96 اين مباحث به صورت جدي مطرح شده و از دولت انتظار ميرود كه در اين راستا اقدامات موثري انجام شود. هنوز شوراي عالي سياستگذاري و ساير تشكلهاي اصلاحطلب چنين تصميمي را به صورت رسمي نگرفتهاند اما از گفتههاي سياستمداران اصلاحطلب اين مساله بر ميآيد كه بايد به صورت جديتر در جهت ارتباط و راضي كردن افكار عمومي برآمد. به خصوص در حوزه اقتصادي و بخشهاي ديگر بايد پيامهاي معترضان را دريافت كرد. اين مساله به همه مسوولان مرتبط است. كسي نبايد خود را استثنا كند. در راستاي اينكه گفته ميشود بايد صداي مردم را شنيد، هر كدام از نهادهاي كشور بايد سهم خود را معلوم كنند. بايد متناسب با اين شنيدن واكنش داشته باشند و اقداماتشان را براي مردم تشريح كنند.