اگر بخواهيم يادي از شاعران اهل بيت آذري زبان بكنيم، حتماعزيز صبوري يكي از آنهاست. شاگرد اساتيدي چون مرحوم منزوي و انور. شاعري كه اعتقاداتش را در اشعارش گنجانيده است. اشعاري كه تاكنون بارها توسط مداحان بزرگ آذريزبان اجرا شده است. وي معتقد است كه شاعر ميتواند در نقش يك تاريخنويس يا حتي شايد يك نقاش ظاهر شود. همچنان كه استاد يحيوي و منزوي اينچنين بودند. روايتهاي مختلف از قيام امام حسين(ع) دارد كه در پاسخ هر يك از سوالات ما به نقل چندين داستان از حوادث قيام عاشورا ميپردازد. گفتوگوي زير، شايد نخستين گفتوگو با مردي باشد كه همهچيزش را مديون حسين (ع) ميداند.
شما شاگرد اساتيد بزرگي چون استاد منزوي و انور بودهايد. فكر ميكنيد اين عزيزان چه نقشي در رشد و رونق مداحي ايران داشتهاند.
شعر از شعور ميآيد. اينها مروج و مبلغ انقلاب عاشورا هستند. با نوشتار و قلمشان. اگر اينها نبودند قيام عاشورا كمكم به فراموشي سپرده ميشد. خطبههاي امام زينالعابدين و زينب (سلامالله عليهها) اگر نبود حقيقت قيام عاشورا را چه كسي ميشناخت؟ كتابها و اشعار اين بزرگان همين نقش را داشته و دارد. يعني مروج و انتشاردهنده پيام عاشورا هستند.
سبك شعرسرايي شما، بيشتر به كداميك از اين بزرگان نزديكتر است؟
فكر ميكنم به استاد انور نزديكتر باشد. حاج انور به نوعي شاعر تاريخنويس بودند، به نحوي كه ميتوان استاد يحيوي را سهراب سپهري شعر عاشورايي ناميد. چرا؟ چون وقايع عاشورا را مانند تابلوي نقاشي در اشعارش تعريف ميكند. ولي در نهايت همه در خدمت ترويج فرهنگ عاشورا قدم برداشتهاند.
تا جايي كه با اشعار شما آشنا هستم بيشتر اشعار شما حماسي هستند. چرا شما اين همه به حماسه سرايي علاقهمنديد و مثلا به سراغ مرثيهسرايي و... نرفتهايد؟
هدف همه شاعران اهل بيت يك چيز است. هدف تمام ما ترويج عاشوراست. حالا هركس به تناسب علاقه خود به نوعي اين مسير را طي ميكند ولي در نهايت مقصد همه يكي است. ما هر چه از حماسه ياران امام در كربلا بگوييم كم است و هنوز در سرخط حماسه آفريده شده در كربلا هستيم.
خيلي از شعرا و مداحان بزرگ امروز معتقدند، امروز كمتر شاهد اشعار ناب و قدرتمند شاعراني چون استاد منزوي يا يحيوي و... هستيم. شما هم با اين نظريه موافقيد؟
بله. كاملا. دليل هم دارد. دليلش اين است كه آنها به عشق امام حسين (ع) و به طور خاص، ترويج اهداف قيام او شعر ميسرودند. اماحالا چطور؟! چند وقت پيش يكي از دوستان شاعرم را كه اتفاقا اردبيلي هم نبود، به اردبيل دعوت كرده بودند. وي در اشعاري كه سروده بود، شعارهايي هم در محكوميت آلسعود سروده بود. ما هم حادثه منا را محكوم ميكنيم ولي نبايد حادثه عاشورا را با چنين مسائلي قاطي كرد. من خودم شعري در مورد زلزلهاي كه در اردبيل آمده بود، گفتهام كه خيلي گل كرده بود ولي با مرور زمان از يادها رفت ولي شعرهاي واقعي عاشورايي هيچگاه از بين نميرود.
فكر ميكنيد چه عاملي باعث شده تا قيام عاشورا بعد از 1400 سال هنوز اين گونه زنده باشد و مردم عاشقانه برايش عزاداري كنند؟
خداوند ميگويد ما هر كسي را كه دوست داشته باشيم و بخواهيم وي را محبوب كنيم، مهرش را در دل تمامي مردم روي زمين مياندازيم. دليل محبوبيت امام حسين(ع) نيز همين مساله است. اينكه خدا وي را دوست داشته و كاري كرده كه محبوب قلوب مردم شود. الان شما نگاه كنيد، در طول محرم تمامي كوي و برزنها چگونه سياهپوش ميشوند و چگونه از كوچك وبزرگ به عزاداري امام سوم خود مينشينند. شما ممكن است براي فوت پدرتان هم گريه نكنيد ولي براي شهادت امام حسين(ع) و آنچه براو و خانوادهاش رفته، ضجه ميزنيد. ميخواهم بگويم، قيام امام حسين(ع)، قيامي خاص بود. براي همين هم جاودانه شده است. قيام عاشورا قيامي واقعا خاص و عجيب بود. اوسجه در شب عاشورا بلند شد و گفت: اگر من را 70 بار بكشند و دوباره زنده كنند باز هم از شما اطاعت خواهم كرد. اين نشان از اعتقاد بيچون و چراي 70 يار همراه امام به وي دارد. عاشورا ملغمهاي از عشق و مردانگي و عظمت مردان خدا بود. يا به حضرت ابوالفضل ابول قربه، يعني پدر مشك، ميگويند وقتي ايشان دستهايش را از دست داد خودش را روي مشك خم كرد تا تيرها به مشك نخورد. مانند پدري كه حاضر است خودش تشنگي بكشد ولي فرزندش سيراب باشد. براي همين هم بود كه در طول 14 قرن ماندگار شده است.
با توجه به شناختي كه از عاشورا و حادثه كربلا داريد، هنگام سرودن اشعارتان، كدام صحنه براي اين واقعه براي شما از همه دردناكتر بوده و هست؟
البته دراين زمينه عقايد افراد متفاوت است ولي به نظر من صحنههاي «غارت» بعد از شهادت امام حسين (ع) و يارانش از جمله دردناكترين صحنههاي قيام عاشوراست. آن سپاه عظيم كفر به يكباره از همه طرف به كاروان اهل بيت امام حسين و يارانش كه گفته ميشود 84 نفر بودهاند حمله ميكنند و به غارت كاروان ميپردازند. حتي بر سر گوشوارههاي دختران با هم دعوا ميكنند.
اين صحنه هر شيعه متعصب و دينداري را متاثر ميكند.
فكر ميكنيد در بين شعراي آذري زبان اهل بيت، كداميك موفق شدهاند بهتر به توصيف و تشريح حادثه عاشورا بپردازند؟
شايد اين مقايسه، قياس درستي نباشد. چون همه شاعران اهل بيت، تلاششان همين معرفي حادثه عاشورا و قهرمانان اين قيام است. به نظر من هر كسي كه براي اهل بيت و به خصوص امام حسين(ع) شعر ميگويد قابل احترام و ستايش است.