زندگي و موفقيت امروزش در مداحي را مديون پدربزرگش ميداند؛ پدر بزرگي كه يكي از عاشقان اهلبيت بود. از زمانيكه به تهران آمد و مداحي را به شكل حرفهاي ادامه داد تا امروز، درشهرهاي مختلفي مداحي كرده است. معتقد است كه عزاداريهاي شهرستانيها خيلي بيرياتر از تهرانيهاست. در زير گفتوگوي «اعتماد» با جعفر ايمان نژاد، مداح صاحبنام آذري زبان را تقديمتان ميكنيم.
حاج آقا فكر كنم خوانندگان ما قبل از هر چيز دوست دارند بيشتر از شما و گذشتهتان بدانند. حاج جعفر مداحي را از چه زماني آغاز كرده است و از كجا؟
از كودكي همراه با پدربزرگم كه از مسجديها و هياتيهاي قديمي اردبيل بود به مسجد و پاي منبر علما ميرفتم. پدربزرگم نوههايش را جمع ميكرد و سعي ميكرد به آنها آداب مسجد رفتن و هياتي بودن را ياد بدهد. از همان زمان بود كه پاي من به تكايا و دستههاي عزاداري محرم باز شد. در واقع همان پدربزرگم بود كه من را تشويق به خواندن كرد و كمكم شروع كردم به تمرين مداحي. بعد از مدتي هم شروع كردم به خواندن در مراسم عزاداري سيدالشهدا. اما نخستين مداحي رسميام را در تكيه محله اوچ دكان اردبيل در سن 12 سالگي انجام دادم. خوب يادم هست كه سال 58 بود.بعد هم ازدواج كردم و به تهران آمدم.
چه سالي بود؟
اواخر 66. ولي با اين حال محرمها به اردبيل ميرفتم و مداحي ميكردم. در اردبيل مراسمي داريم به نام... كه از عيد قربان شروع ميشود تا سوم امام. اينجا هم به خاطر اسم و رسمي كه در كرده بودم براي مداحي در مجالس عزاداري دعوت ميشدم. بعد از چند سال ديدم اين طوري نميشود كه نيمي از محرم را آنجا باشم و نيمي را اينجا، اين بود كه همين جا قرارداد بستم و ماندگار شدم. شدم مداح اهل بيت در پايتخت. براي همشهريان آذريزبان ميخواندم تا اينكه توسط يكي از دوستان به مرند دعوت شدم و از آن زمان تا امروز، محرمها در مرند مداحي ميكنم. يعني دهه اول محرم را در ابرغان ميخوانم.
در تهران نخستين بار كجا مداحي كرديد؟
درست يادم نيست. ولي فكر ميكنم در تكيه فاروغيها و مسجد امام رضاي خيابان منوچهري بود. بعد هم درمسجد اردبيليها خواندم.
گفتيد دهه اول محرم را در مرند مداحي ميكنيد. بقيه دههها را كجا هستيد؟
در تهران.
غير از محرم، بيشتر در چه ايامي و كجاها مداحي ميكنيد؟
بستگي به ايام و مراسمها دارد. در بازگشت حجاج از مكه و كربلا، در ولادتها، شهادتها، مراسمهاي ختم و...
شما كه سالها هم در تهران مداحي كردهايد و هم در شهرستانها، تفاوت مراسمهاي عزاداري در پايتخت با شهرستانها را چطور ميبينيد؟
در شهرستانها واقعا مجالس عزاداري بيرياست. حاشيه ندارد. اصلا من به همين دليل است كه ترجيح ميدهم در مرند بخوانم تا تهران. آنجا مردم عاشقانه عزاداري ميكنند و با عشق در مراسمها شركت ميكنند. آنجا مثل تهران مراسمهاي شلوغ و پرزرق و برق و پرهياهو ندارند. مثل تهرانيها بلند بلند گريه نميكنند. سرشان پايين است و فقط وقتي صورتشان را بالا ميگيرند تازه از سرخي چشمانشان ميفهميد كه گريه كردهاند. در مرند متولي هياتي به آن بزرگي مثل بقيه، ساده و بيريا در مجلس مينشيند و عزاداري ميكند. اگر وي را نشناسي، اصلا نميفهمي كه وي باني چنين دستگاه باشكوهي است. اما در تهران...
در تهران چطور؟ يعني عزاداريهاي تهرانيها از مسير واقعي خود خارج شده است؟
دقيقا. فرقي هم نميكند كه آذري باشند يا فارسي. البته دستههاي آذري بهترند. هنوز يكسري اصول و اصالتها و تعصبها را حفظ ميكنند. مثلا در مراسمهاي مولودي تهرانيها، مداح ميتواند همراه با صدا و شيوه بياني كه دارد از حركات دست خود هم براي گرم كردن مجلس استفاده كند و حتي دست بزند ولي در مراسمهاي آذري دست زدن را بد ميدانند و مداح فقط بايد با نفوذ نگاه و صداي خود مجلس را اداره كند. الان مراسمهاي عزاداري دست جوانهايي افتاده است كه متاسفانه خيليهايشان بزرگ و كوچكي نميشناسند، ولي قبلا هر دستهاي، يك پيرو پيشكسوت داشت كه همه تابع وي بودند. در مجموع اخلاق در مراسمهاي قديم خيلي بيشتر ديده ميشد تا امروز. متاسفانه الان بسياري از هياتهاي تهراني را افرادي اداره ميكنند كه در بيرون از هيات مرام و رفتار و كردارشان به هيچ عنوان حسيني و ديني نيست.
يعني اگر چنين بانياني كه ميگوييد از شما دعوت كنند كه در هياتهايشان مداحي كنيد، قبول نميكنيد و نميرويد؟
چرا. ميروم، چون طرف حساب ما امام حسين(ع) است و لاغير. نميشود به خاطر يك نفر يك جمعي را از مجلس عزاداري و فيض آن محروم كرد.
شما از انحراف عزاداريها گفتيد. ولي فكر نميكنيد بخشي از اين انحرافها از سوي خود مداحها باشد؟ به نظر ميرسد خيلي از مداحهاي هياتها نيز با سبكهاي مداحي و شيوههاي بيان مصيبت، در تغيير اصالت مراسمها دخيل باشند.
بله. درست است. مداحهاي قديمي آهنگ و ساز و آواز نداشتند. از همان سبكهاي قديمي و سنتي استفاده ميكردند. پروبال شعر و موسيقي را ميشكستيم و آهنگهايي را انتخاب ميكرديم كه به حال و هواي سوز و ماتمزده محرم بيايد. اما الان، مداحان جوان با چنان آهنگ و اشعاري مداحي ميكنند و شعر ميخوانند كه آدم ياد آهنگهاي آن ور مرزها ميافتد. مسلم است كه چنين رفتاري در تغيير ماهيت هياتها نيز تاثير دارد.
مساله بعدي، بحث مادي شدن مداحي است. الان شاهديم كه برخي مداحان مشهور بدون دريافت پاكتهاي آنچناني حاضر نيستند در هياتي بخوانند. شما هم جزو همين دستهها هستيد؟
نه والله. همه كه اين طور نيستند. من از همان 9 سالگي پيشنهادهاي وسوسهانگيزي داشتم. به من موذنزاده كوچك ميگفتند ولي من به خاطر درس و مدرسه همه را رد كردم. الان هم همين طور است.
يعني اگر يك هياتي نتواند پولهاي قابل توجهي بدهد، باز هم حاضريد برايشان مداحي كنيد؟
صددرصد. حتي بارها پيش آمده كه رفتهام جايي و خواندهام، ولي وقتي ديدم وضعشان خوب نيست سرم را پايين انداختم و بدون دريافت كمترين مبلغي بيرون آمدهام. بارها هم پيش آمده كه بانيان هياتهايي گفتهاند: ما پول چنداني نداريم تا از خجالت شما دربياييم. اما من با همان مبالغ اندك هم رفتهام و كارم را انجام دادهام.
بيشتر از چه سبك موسيقايي در مداحيهاي خود استفاده ميكنيد؟
بستگي دارد. بايد شعر با موسيقي و صدا و حالوهواي مجلس هماهنگ باشد.تنهادراينصورت است كه نوحهاي قابل قبول و تاثيرگذار خلقميشود.