آغاز دوران جديد آموزش و پرورش
ادامه از صفحه 9
مهندسي فرهنگي
با وجود تصويب سياستهاي كلي ايجاد تحول در نظام آموزش و پرورش كشور در سال 92 هنوز مهندسي فرهنگي و موضوع تحول و نوسازي در نظام آموزشي و علمي كشور به سرانجام مطلوب نرسيده است. بر اساس بيان مقام معظم رهبري به تعويق افتادن اين امور خسارت بزرگي متوجه انقلاب اسلامي خواهد كرد، لذا بايد اين امور جديتر گرفته شده و با يك بازنگري و برنامهريزي جديد طي مدت زمان معقول و ممكن به سرانجام خود برسد.
آفت چنين كارهاي بزرگي در كشور ما رها كردن كار بعد از شروعي توفاني است. اما اينبار ضمن توصيههاي جدي رهبري وزارت آموزش و پرورش ماموريت يافته تا ايجاد تحول در نظام آموزش و پرورش كشور را تا انتها دنبال كند. ايشان در ارديبهشت ماه سال 91 پيش از ارايه سياستهاي كلي سنگ بناي آن را اين گونه گذاشتند: بايد يك نقشه راه وجود داشته باشد. اينجور نباشد كه امروز يك مسوولي، يك وزيري، يك مديري در بخشي تصميمي بگيرد، بعد فردا يكي بيايد طبق سليقه، آن را عوض كند. اين، هدر دادن وقت و نيروي كشور خواهد بود.
اين يك نكته اساسي است. بايد يك برنامهريزي مستحكم و دقيق براي اين تحول بنيادين صورت بگيرد؛ بايد يك نقشه راهي در اختيار باشد؛ اين را همه قبول كنند، همه تاييد كنند، همه تصديق كنند و تضمين شده باشد كه آموزش و پرورش تا آخر راه، تا آخر خط، طبق اين برنامه خواهد رفت. اينجا يك نكته دومي وجود دارد و آن، مساله رها نشدن كار است؛ كه آن هم به همين نكته اول ارتباط پيدا ميكند.
كار را نبايد رها كرد. كار را بايد تا رسيدن به نتيجه نهايي دنبال كرد؛ والا يك كاري را شروع كنيم، يك مقداري سر و صدا هم بشود، بعضي هم خوشحال بشوند، يا تمجيد كنند، يا انتقاد كنند، بعد يك مدتي بگذرد، آتش ما فرو بنشيند، سرد بشويم، در نتيجه كار دنبال نشود؛ در اين صورت اصل كار ضربه خواهد خورد. اين را من براي مديران عرض ميكنم؛ مديران ارشد، مديران وزارتخانهاي، مديران استانها و شهرها و مراكز.
تحول يا اصلاح؟
سخن از تحولات بنيادين در آموزش و پرورش هنگامي مطرح ميشود كه اميد اصلاح از بين رفته و دستاندركاران امر به دنبال ايجاد ساختاري نوين باشند. تحول، معناي خودش را دارد. تحول، يعني در بعضي از موارد، زير و رو شدن. اصلاحات، مورد نظر نيست - كه يك بخشهايي مثلا كم شود، زياد شود - واقعا يك تحول لازم است. علتش هم واضح است: چون نظام كنوني آموزش و پرورش، يك نظام وارداتي است؛ حالا وارداتياي كه به يك معنا بوميسازي هم شده، اما شاكله، شاكله وارداتي است. نه اينكه ما بخواهيم هرچه وارداتي است، رد كنيم؛ نه، ما خيلي چيزها را وارد ميكنيم، از آن هم استفاده ميكنيم، خوب هم هست؛ اما آنچه كه نامطلوب است، تبعيت است. تبعيت بد است؛ اما گرفتن و پسنديدن و به كار بستن، چيز خوبي است؛ هيچ اشكالي ندارد.
ما الان از پيشرفتهاي فناوري غربيها داريم استفاده ميكنيم البته با خيليهاش هم آنها راضي نيستند، دندشان هم نرم؛ ولي ما استفاده خودمان را خواهيم كرد، بيشتر هم استفاده ميكنيم. البته تحول - همين طور كه اشاره كردند- احتياج دارد به اينكه ما فلسفه آموزش و پرورش را بدانيم، وضع كشور را بدانيم، نيازهاي آينده را بدانيم. بر اساس اينها بايد افراد صاحب فكر و به اصطلاح «راهبردنگران فرهنگي» - به تعبير رايج، استراتژيستهاي فرهنگي - بنشينند و راهحلهاي اساسي پيدا كنند. (23/03/1393 بيانات در ديدار اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي)
نگاه دولت به تحولات مورد نياز
دولت حسن روحاني در شرايطي آغاز به كار كرد كه سياستهاي كلي ايجاد تحول در نظام آموزش و پرورش كشور تصويب شده بود. به همين دليل علياصغر فاني، وزير فعلي آموزش و پرورش در برنامههاي خود كه به مجلس شوراي اسلامي ارايه كرد در اظهارات خود اين موارد را نيز متذكر شد: اكنون، جامعيت اسناد فرادستي نظام آموزش و پرورش، شامل: «سياستهاي كلي ايجاد تحول در نظام آموزش و پرورش»، «نقشه جامع علمي كشور»، «فلسفه تربيت رسمي و عمومي»، «سند تحول بنيادي آموزش و پرورش» و «برنامه پنجساله پنجم توسعه اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي كشور» و همسويي بسيار بالاي آنها با يكديگر، فرصتي ارزشمند را در اختيار مديران ارشد و كارشناسان و معلمان آموزش و پرورش و ساير اركان سهيم و موثر قرار داده است تا موجبات استقرار نظام آموزش و پرورش طراز جمهوري اسلامي ايران را با مزيتهاي رقابتي در سطح منطقه، در افق چشمانداز 1404 فراهم آورند. بر اساس برنامه ارايه شده توسط فاني به مجلس تحول بنيادين در آموزش و پرورش، براي دستيابي به آموزش و پرورش طراز جمهوري اسلامي ايران و پاسخگويي به تحولات محيطي، يك ضرورت اجتنابناپذير است كه تحقق آن نيازمند عزم ملي و همراهي و مساعدت همهجانبه و نظاممند تمام نهادها، سازمانها و دستگاههاي حاكميتي و ساير اركان و عوامل سهيم و موثر در نظام تربيت به ويژه نهاد خانواده و رسانه ملي است؛ كه بايد در بلندمدت به صورت مستمر و به دور از شتابزدگي پيگيري شود.
تسلط روحاني و دستورات او
اما آنچه امروز با گذشت سه سال از دولت روحاني مشاهده ميكنيم تا چه اندازه منطبق با اظهارات روز اول است؟ يكي از نقاطي كه منتقدان دولت روحاني روي آن دست ميگذارند عملكرد وزارت آموزش و پرورش است. آنچه امروز با گذشت سه سال از دوران وزارت فاني ميتوان مدعي شد اين است كه روند حركت كشور براي تحول مورد نظر در سياستهاي ابلاغي آنچنان كه بايد نيست. از طرفي وزارت آموزش و پرورش نيز علاقهاي ندارد تا مشكلات و موانع دستيابي به چنين تحولي را به مردم ارايه كند. با اين وجود رييسجمهور نشان داده همچنان با جديت اين حوزه را پيگيري ميكند.
حسن روحاني در آخرين نطق تلويزيوني خود دو موضوع مرتبط با آموزش و پرورش را مطرح كرد. به گفته رييسجمهور هزينههاي مختلفي در دستگاههاي مختلف براي مسائل فرهنگي اختصاص داده ميشود اما بهتر است اين پول به معلمان داده شود چرا كه آنها بهتر ميتوانند كار فرهنگي انجام دهند. او همچنين گفت: در زمينه آموزش و پرورش هم دستور دادم اجبار دانشآموزان وجود نداشته باشد و هدايت انجام شود. درواقع نبايد يك فرد براي ١٠٠ دانشآموز تصميم بگيرد. البته بايد يك چارچوب و مقررات براي هدايت تحصيلي داشته باشيم تا سليقهاي عمل نشود. تسلط رييسجمهور روي حوزه آموزش و پرورش و اشراف او بر اتفاقات ريز و درشتي كه در اين حوزه موجب نارضايتي مردم شده است اين اميد را ايجاد ميكند كه با به كارگيري نيروهاي متخصص بتوان به سمت تحول مورد نظر نظام حركت كرد.