• 1404 جمعه 9 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 12 -
  • 1395 سه‌شنبه 19 مرداد

تاكيد بر محيط زيست و گفت‌وگو در كتاب‌ها و كلاس‌ها

گفت‌وگو با محي الدين بهرام محمديان ،رييس سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي

سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي شايد يكي از تاثيرگذارترين اركان وزارت آموزش و پرورش روي ميليون‌ها دانش‌آموزي باشد كه هر روز بر سر كلاس درس حاضر مي‌شوند تا از معلم و كتاب‌هاي خود بياموزند. آنچه در كلاس‌هاي درس سراسر كشور مي‌گذرد حاصل آن چيزي است كه در كتاب‌هاي درسي نوشته و پرداخته شده است. تغيير و تحول كتاب‌هاي درسي همان اتفاقي است كه بايد پا به پاي زمان رقم بخورد، در دولت يازدهم هم اين تغيير و تحولات رخ داده است، موضوعاتي همچون محيط زيست و آب و آلودگي به دليل اولويت‌هاي ملي جايي در دل كتاب‌ها باز كرده‌اند. محي الدين بهرام محمديان، معاون وزير و رييس سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي در اين گفت‌وگو از تغيير و تحولات كتاب‌هاي درسي در دولت تدبير و اميد مي‌گويد.
 
  اجازه بدهيد با اين شروع كنيم كه روند تغيير و تحول در كتاب‌هاي درسي در آموزش و پرورش دولت يازدهم چگونه بوده است؟
براي توضيح اين موضوع بايد پيش از هر چيز بگويم كه سياست‌هاي كلي نظام در هر حوزه‌اي از اختيارات رهبري است. مجمع تشخيص مصلحت پيشنهاد مي‌دهد و ايشان ابلاغ مي‌كنند. لذا سياست‌هاي كلي آموزش و پرورش سال‌هاي قبل ابلاغ شده و بر آن اساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش طراحي شده و به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده است و بر همان اساس زير نظام برنامه درسي-ملي ابلاغ شد. لذا ما زيرنظام برنامه درسي-ملي را از سال 89 شروع كرديم.
وقتي دولت يازدهم مستقر شد، ما دو سال از برنامه را پيش رفتيم، به عبارت ديگر كتاب‌هاي چهار پايه تحرير شده بود. از آن زمان به بعد كه دولت يازدهم با وزارت آقاي فاني مستقر شد، اهتمام‌مان بيشتر شد كه برنامه درسي- ملي سند تحول عملياتي بشود. برخي از نواقص و كاستي‌هايي كه در اجراي سند تحول وجود داشت، با طراحي نقشه راه براي سند تحول و همچنين فعاليت‌هاي سرآمدي كه لازم است كه اتفاق بيفتد روشن‌تر و مشخص‌تر شد و پيگيري شد كه علاوه بر برنامه درسي ملي كه به عنوان يك زيرنظام است، ساير زيرنظام‌ها آماده و طراحي بشود كه اين حلقه‌ها همديگر را تكميل كنند.
مثلا برنامه درسي نيازمند فضا و تجهيزات مناسب و همچنين نيازمند معلمان آماده است. الان اين دو زير نظام آماده شده و آموزش‌هاي معلمان و به كارگيري معلمان اتفاق افتاده است و شما امسال انشاء‌الله شاهد خواهيد بود كه نخستين گروه از معلمان دانشگاه فرهنگيان فارغ‌التحصيل مي‌شوند و البته آموزش‌هاي كوتاه‌مدت ضمن خدمت هم براساس نيازهاي كتاب‌هاي جديدالتاليف اتفاق مي‌افتد. پس يكي از اقدامات مهم در دولت يازدهم اين است كه اجزاي مختلف پازل سند تحول را تكميل كنيم و آن زيرنظام‌ها فعال بشوند و كار با توجه به نقشه راه ادامه يابد. ما از زمان استقرار دولت يازدهم كتاب‌هاي پايه پنجم، هفتم، هشتم و نهم را توليد كرديم و امسال رسيديم به پايه دهم.
پس نخستين نقطه اتكاي ما بحث برنامه درسي ملي و سند تحول است. علاوه بر اين احتمال دارد در مجلس يا در دولت محترم هم برخي از ضرورت‌ها به عنوان نيازهاي اجتماعي كه در سطح ملي لازم است طرح بشود، مصوبه‌اي داشته باشيم كه به آن هم توجه بكنيم. مثلا يكي از مصوبات در دولت يازدهم پرداختن به مساله محيط زيست و زيست بوم يا بحث آلودگي در كلان‌شهرها و شهر تهران و مساله آب بود كه اينها جزو مباحث حساسي هستند كه دولت ملتزم شده است نسبت به آنها برنامه‌هاي خاصي را پيش بيني كند، از جمله اينكه دستگاه‌هاي فرهنگي-اجتماعي هم فرهنگ‌سازي بكنند. مثلا رسانه صدا و سيما، آموزش و پرورش و وزارت علوم اين كار را بكند.
يك بخشي از آنها، سهم مااست. به همين منظور ما علاوه بر اينكه در كتاب‌ها به صورت تلفيقي اين مباحث را مطرح كرديم، دردوره متوسطه دوم، پايه دهم، كتابي تحت عنوان «انسان و محيط زيست» هم طراحي كرديم كه درس مستقلي است؛ يعني جزو كارهايي است كه مقام معظم رهبري، سياست‌هاي كلي‌اش را ابلاغ كرده و دولت محترم يازدهم آنها را به صورت يك مصوبه ابلاغ كرده براي دستگاه‌ها و ما هم بر همين اساس ما اين كار را انجام داديم.
  از چه مقطعي بحث محيط زيست را شروع كرديد؟
ما به صورت تلفيقي از اول ابتدايي تا پايان دوره متوسطه اين بحث راداريم، اما دردوره متوسطه دوم يعني در سنيني كه دانش‌آموزان ما ديگر وارد زندگي مي‌شوند و خودشان تصميم مي‌گيرند يك درس مستقل به نام «انسان و محيط زيست» خواهيم داشت. يا در آينده «انسان و بهداشت و سلامت» خواهيم داشت. مساله آب را هم كه عرض كردم چون به عنوان يك موضوع و مشكل اساسي در كشور ما مطرح است، به آن در كتاب‌هاي درسي پرداختيم.
يكي از موضوعاتي كه آقاي رييس‌جمهور نسبت به آن علاقه خاصي داشتند و تاكيد داشتند و جزو ضرورت‌ها هم هست «ساعت گفت‌وگو» است كه ما اين را در كتاب درسي پيش بيني كرديم. يعني در بحث فعاليت‌هاي دانش‌آموزي پيش‌بيني كرديم كه دانش‌آموزها در فرآيند يادگيري و آموزش با همديگر گفت‌وگو كنند و نظرات‌شان را بيان كنند. يعني يك نوع تمرين در كلاس براي گفت‌وگو و براي شنيدن راي ديگران و نقد آنها. اين اقدامي است كه اين سال‌ها ما به آن توجه جدي داشتيم و از ديگر مباحثي كه جناب رييس‌جمهور به آن تاكيد داشتند، حقوق شهروندي بود. كه حقوق شهروندي هم الان جزو سرفصل‌ها و عناوين آموزشي در كتاب مطالعات اجتماعي است. اين برنامه‌ها را ما بر محتوا وارد كرديم و برايش سهم قايل شديم.
  خب! اين برنامه‌هايي كه اهميت ملي دارند حتما بايد در قالب كتاب‌هاي درسي باشند؟ چون ممكن است هر سال اولويت‌ها تغيير پيدا كنند و مسائل تازه‌اي اضافه شوند.
نه. ما همه‌چيز را در قالب كتاب درسي بيان نمي‌كنيم. آنچه به عنوان نياز ملي تلقي بشود و متناسب با ساحت فضاي آموزشي باشد و ساحت‌هاي شش گانه مصوب در برنامه درسي ملي را پوشش دهد و همچنين با اهداف نظام آموزشي همراهي داشته باشد، آنها مطرح مي‌شود. الان خيلي از دستگاه‌ها گاهي اوقات به ما نامه مي‌نويسند كه ما فلان مشكل را داريم، شما اين را وارد كتاب درسي كنيد. مثلا مترو شايد بگويد كه آداب متروسواري را بگوييد. بيمه بگويد كه از اهميت بيمه بگوييد. يعني همه هستند. اينهايي كه مثال مي‌زنم براي اين است كه واقعا درخواست كرده‌اند. اما ما ملتزم به اجراي اين درخواست‌ها نيستيم چون كتاب درسي، كتاب آموزشي است و سطح علمي و فرهنگي يك كشور را نشان مي‌دهد. فقط بايد مواظبت كنيم كه از كتاب درسي توقع صفحه نيازمندي‌هاي روزنامه نداشته باشيم. نبايد فكر كنند كه كتاب درسي تابلوي اعلانات است و در اين صفحه اعلانيه خودشان را مي‌توانند بنويسيند، ما چنين برخوردي را نمي‌پذيريم. چيزي را قبول مي‌كنيم كه نسبت به فرهنگ ملي كمك كند، سطح فرهنگ ملي را ارتقا بخشد يا اينكه دانش ملي را توسعه بدهد در كتاب درسي مي‌آيد اما اگر جزو اولويت‌هاي ملي ما نباشد و حتي اولويت منطقه‌اي ما باشد، جزو كتاب درسي نمي‌شود. آن شايد در يك كتابي كه خاص آن استان و منطقه است مطرح شود. ما چيزي را مي‌گوييم كه همه ايراني‌ها و شهروندان ايراني و همه دانش‌آموزان ايراني و بچه‌هايي كه لازم‌التعليم هستند و بايد اين آموزش‌ها را ببينند از آن بهره ببرند.
مثلا الان راهنمايي رانندگي مصوبه دولت را هم دارد، دولت محترم هم گفته به راهنمايي و رانندگي براي كاهش خطرات تصادفات كمك كنيد اما اين موضوع، موضوع مستقيما مربوط به دانش‌آموز نيست، فرعي است. دانش‌آموز ما كه پشت ماشين نمي‌نشيند. دانش‌آموز ما سنش سن رانندگي نيست كه ما بهش بگوييم سبقت نگير يا مثلا اينطوري رانندگي نكن. يا اينكه مثلا بگوييم برو بيمه شخص ثالث داشته باش ولي موضوع تصادفات را در حد دانش‌آموزان مي‌گوييم. مثلا مي‌گوييم كه دانش‌آموز عزيز! وقتي شما از عرض خيابان رد مي‌شويد به چراغ راهنما، به محل عبور عابر پياده و خط كشي‌ها نگاه كن. مي‌گوييم اگر شما در مسافرت بوديد و اگر همراهان‌تان كمربند ايمني نبسته بودند، توصيه كنيد كه كمربند ايمني را ببندند. اين در حد يك توصيه است و ما مي‌خواهيم بگوييم دانش‌آموزان! ‌تصادفات جاده در محل‌هاي پرخطر اين است كه سبقت نابجا نگيريد. خب به دانش‌آموز چه ربطي دارد! ولي به راننده‌ها بايد راهنمايي رانندگي از طريق دستگاه ديگري مثل رسانه ملي، صدا و سيما بگويد كه رانندگان محترم! شما از مناطقي كه مثلا مدارسي كه در حاشيه‌ها هست، وقتي كه آنجا تابلوي محل عابرپياده يا محل عبور دانش‌آموزان را ديدي با سرعت آن را كم كن. يا به راهداري و ترابري بگوييد كه صد متر مانده به مدرسه حتما علامت هشداردهنده و سرعت‌گير بزن. اينها مال نيست. مال آنهاست. پس چيزي را كه متولي‌اش هستيم بتواند سطح فرهنگ ملي را بالا ببرد و بتواند آموزش و دانش ملي را ارتقا ببخشد.
  اتفاقا بخش تصادف را كه به آن اشاره كرديد، يك مساله خيلي مهم و يكي از معضلات ما هست. حتي قرار بود كمپيني ملي با همكاري بخش‌هاي مختلف براي كاهش حوادث جاده‌اي راه‌اندازي شود.
اشكال ندارد. اين خوب است و دولت هم تصويب كرده اما جايش در كتاب درسي نيست.
  اتفاقا اين بچه‌هايي كه شما مي‌گوييد كه بهشان ارتباطي ندارد، وقتي كه دبيرستان را تمام بكنند مي‌توانند بروند گواهينامه بگيرند.
بله. بروند بگيرند. آن زمان حتما امتحان علائم راهنمايي رانندگي مي‌دهند ديگر. ولي امروز اين بچه كه پشت ماشين نمي‌نشيند.
  نه. ولي خب يك بخشي از مشكلات ترافيكي برمي‌گردد به رعايت نكردن حقوق شهروندي، يعني موضوعي كه بايد رويش فرهنگ‌سازي شود.
شما فرض كنيد كه در كل كشور اين همه مسائل و مشكلات هست، همه را بايد در كتاب‌هاي درسي جواب بدهيم؟!‌
  نه. اتفاقا سوالم همين است كه آيا ابزار آموزش در آموزش و پرورش، فقط كتاب درسي است؟
نه. اصلا سوال من اين است. آموزش و پرورش بايد همه را جواب بدهد؟ از شما مي‌پرسم.
  همه را نبايد جواب بدهد ولي به هر حال يك بحث ريشه‌اي در آموزش و پرورش است.
نه. وظيفه آموزش و پرورش آنچه كه هست بايد آن را انجام دهد. بخشي از آن وظايف آموزش و پرورش در قالب كتاب درسي اتفاق مي‌افتد. بخشي از آنها هم در فعاليت‌هاي رسمي كلاس اتفاق مي‌افتد. بخشي از آنها در فعاليت‌هاي فوق برنامه اتفاق مي‌افتد. برخي از آنها در تيم‌هاي آموزشي اتفاق مي‌افتد. ما در برنامه درسي و كتاب درسي متعهد هستيم براي ارتقاي فرهنگ ملي و ارتقاي دانش و سواد ملي آن كار را انجام مي‌دهيم. اين هم براساس نيازسنجي‌ها است.
مراكز نيازسنجي ما كجا هستند؟ 1) اسناد بالادستي 2) مصوبات مجلس 3) مصوبات دولت 4) نيازهاي بازار كار 5) نيازهاي عرصه علمي 6) نيازهاي خود بهره‌برداري يعني دانش‌آموز و خانواده‌ها. مجموعه اين نيازها جمع مي‌شود و به زبان برنامه درسي ترجمه مي‌شود و اولويت‌بندي شده و نسبتش با سن دانش‌آموز سنجيده مي‌شود و ارتباط طولي اين برنامه‌ها مرتبط با كدام برنامه درسي سنجيده مي‌شود و بعد ما اينها را در 12 سال در 11 حوزه يادگيري توزيع مي‌كنيم. وقتي كه توزيع مي‌كنيم يكي‌اش شايد در درس قرآن جواب بگيرد، يكي شايد در درس فارسي جواب بگيرد، يك بخش‌اش در درس مطالعات اجتماعي است. اين توزيع كه اتفاق افتاد، بعد سرجمع خروجي را ما مي‌گوييم دانش‌آموزي است كه واجد اين شرايط است.
  يك سرفصل جديد را وقتي مي‌خواهيد وارد كنيد چقدر طول مي‌كشد؟ مثلا بحث محيط زيست چقدر طول مي‌كشد تا وارد كتاب درسي بشود؟
اگر سريع بخواهيم عمل كنيم 2 سال.
  تا حالا بحث آن پيش آمده كه مسائل مربوط به برجام و گفت‌وگوهاي هسته‌اي يك بخشي در كتاب‌هاي درسي يا در ساعت‌هاي درسي داشته باشيم؟
ببينيد آنچه را كه به عنوان تاريخ مطرح مي‌كنيم، بعد از گذشت يك زمان معين وارد كتاب درسي مي‌شود. تا زمان معينش نگذرد، نمي‌توان در مورد آن حرف زد. كار ژورناليستي را مجلات مي‌توانند انجام دهند، اما كتاب درسي حدنصاب دارد. يعني يك واقعه بايد به يك نقطه تثبيت و به يك گرانيگاه برسد، در آنجا تثبيت بشود و ابعاد مختلف قضيه روشن شود، شنونده، گوينده، مخاطب و معلم نسبت به آن معنا وقوف پيدا كنند و در موردش اختلاف نظر نداشته باشند. مثل خود دفاع مقدس. شما فكر مي‌كنيد دفاع مقدس در كتاب‌هاي درسي، چه زماني آمد؟ به نظرتان همان روز اول بود؟ 8سال دفاع مقدس بود! در آن هشت ساله، دفاع مقدس در كتاب درسي نبود. شايد در بعضي از مباحث يك اشاره‌اي به آن بشود، اما دفاع مقدس بعد از اتمام و پذيرش قطعنامه بود. بعد از اينها بود كه در كتاب درسي به عنوان يك موضوع تاريخي مطرح شد.
انقلاب اسلامي چه زماني وارد شد؟ وقتي كه انقلاب تثبيت‌شد. اگر شما مثلا از افرادي هم‌سن و سال من بپرسيد كه مثلا در سال 58- 57 كه مثلا دانش‌آموز دبيرستاني و مدرسه‌اي بودم، بگوييد كه كتاب‌هاي درسي تان چه زماني تغيير پيدا كرد؟ مي‌گويند مثلا سال 60 به بعد. از سال 60 تازه يواش يواش كتاب هايمان مي‌توانست تغيير پيدا كند، چرا؟ چون نمي‌شد تا آن زمان چيزي نوشت.
موضوعاتي مثل برجام و گفت‌وگوي تمدن‌ها، موضوعاتي مثل مسكن مهر و... در جايگاه كتاب درسي وارد نمي‌شوند مگر اينكه تبديل به يك پروژه تثبيت‌شده بشوند. بنابراين مثلا اگر مسكن مهر يك زماني اثبات بشود كه در فرآيند اقتصاد مقاومتي و سياست شهرسازي، يك سياست تثبيت شده است و موفق بوده، مي‌شود به عنوان الگو گفت كه مسكن‌هاي اجتماعي با چنين ويژگي‌هايي مي‌تواند مطرح شود.
مثلا از گفت‌وگوي تمدن‌ها مي‌شد به عنوان يك پديده حرف زد اما گفت‌وگوي تمدن‌ها در دنياي امروز چه نقشي دارد؟ ما فقط در وقايع دولت اصلاحات مي‌توانيم بنويسيم كه مثلا در فرآيند دولت‌ها جمهوري اسلامي يك پيشنهادي داشت به عنوان گفت‌وگوي تمدن‌ها كه تصويب شد اما اجرايي نشد.
وقتي وقايع مستدل شدند بايد معلم‌ها كسب دانش زمينه‌اي كنند، بايد بتوانند در مورد جزييات آن اتفاق صحبت كنند. مثلا در حال حاضر گفت‌وگو‌كنندگان و مذاكره‌كنندگان ما، ابعاد مختلف اين را به جهت محرمانه بودن كار افشا نكردند. آن ابعاد مختلف حاشيه‌هايش بعضي وقت‌ها از خود متن‌ها مهم است. آيا ما مي‌توانيم بگوييم كه مثلا آقاي ظريف چه كار كرد؟
الان شايد بنويسيم اصلا فضاي مذاكرات را خراب‌كند. اين افراد بيايند بگويند ببينيد كتاب درسي‌شان از همين الان اختلاف‌شان با ما را اين طوري مي‌نويسند. اگر ننويسيم، شايد اينجا داخل كشور يك كسي احساس بكند كه غرور ملي‌اش جريحه‌دار شده و يك مثلا وزير خارجه ما سكوت كرده. اين را هم نمي‌توانيم بنويسيم. مذاكرات سياسي برجام به نظر من مثل يك اتاق عمليات دفاع مقدس است. فرماندهانش هنوز همه حرف‌ها را نزدند. اينها يك راز است. بخش آموزش بعد از تثبيت مي‌تواند آن قطعنامه‌ها را تحليل كند. مثلا در زمان جنگ هر روز كه در عمليات پيشروي مي‌كرديم ستاد مشترك نيروهاي مصلح يك قطعنامه يا يك بيانيه مي‌داد كه ما اين كار را كرديم، عمليات ثامن‌الائمه اين شد، عمليات والفجر اين شد و... اينها اطلاع‌رساني بود. اما امروز وقتي از دفاع مقدس صحبت مي‌كنيم، همه اينها جمع شده تحليل مي‌شود و بعد معلوم مي‌شود كه نقشه دفاع مقدس ما چگونه اتفاق افتاده. آن مقداري كه براي دانش‌آموز مربوط است در آنجا مي‌آيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها