آيا كتاب هم به سياهه دراز اقلام تجملي افزوده شده است؟
اگر كتاب هم نتوان خريد...
شاهين غمگسار
كتاب هميشه ارزانترين قلم از اقلامِ خريدني براي كتابخوانها بود، حتي در عصر پالئوزوييك يا ديرينهزيستي، ببخشيد، اصلاح ميكنم: ده، پانزده سال پيش! اگر شما 10 هزار تومان وجه پرارزشِ مملكت را در جيبِ پينهبسته ميگذاشتيد، با تبسمي ترد بر لبهاي داغمهبسته، يك يا دو جلد كتابِ ارزنده ميخريديد. ميتوان از پس آن «اگر» قصهها كرد. چنين واژه توداري است اين اگر! اينها را از خاطراتِ شنيده نياكانمان نقل ميكنم كه قرنها پيش، يعني حدود سالهاي 1385 هجري شمسي ميزيستهاند.
حال 10 هزار تومان توي جيبِ شرمنده خود بگذاريد و برويد به نمايشگاهِ بزرگِ كتابِ تهران در سال 1401. با نهايت احترام، احتمالا تف هم كف دستتان نيندازند. بياييد جريان را قدري وارونه كنيم. موقرانه به نمايشگاه كتاب برويد و دو جلد كتابِ ارزنده بخريد. جيبتان چه ميگويد؟! آيا همچون مرغِ سحر ناله سر ميكند؟ اگر نيازمند كمك مالي بوديد، كافي است هشتگ كمك به نيازمندانِ كتاب را زير آخرين پست اينستاگرامتان درج كنيد. آنچه امروزه فراوان است، ياريرسانِ ديجيتال است.
اگر نگاهي دزدكي بكنيم به قيمت چند كتابِ ارزنده حرف بنده مستندتر خواهد شد. شايد چند سينهسوخته عاشق همچون من، خيالِ خامِ خريدنشان را داشته باشند. رمان دن آرام، نوشته ميخاييل شولوخوف، ترجمه احمد شاملو، انتشارات مازيار، 450 هزار تومان، چاپ 1398. ترجمه اعتمادزاده از همين رمان در انتشارات فردوس، چاپ 1400، 700 هزار تومانِ ناچيز قيمت دارد. كتاب تاريخ هنر از ارنست گامبريج، نشر ني، 400 تومان، چاپ 1400. كتاب تاريخ سينما از ديويد بوردول، ترجمه روبرت صافاريان، نشر مركز، 398 تومان، چاپ 1400. فرهنگ فارسي عاميانه، ابوالحسن نجفي، انتشارات نيلوفر، 365 تومان، چاپ 1399. شاهنامه فردوسي (چهار جلدي)، تصحيح خالقي مطلق، انتشارات سخن، 900 هزار تومان، چاپ 1400. تذكرةالاولياء از شيخ عطار نيشابوري (دوجلدي)، تصحيح شفيعيكدكني، نشر سخن، 450 تومان، چاپ 1399. صور خيال در شعر فارسي، شفيعيكدكني، نشر آگه، 240 تومن، چاپ 1401. قيمت پيشين اين كتاب 120 هزار تومان بوده است. درصد افزايش: 100درصد. راستي كسي براي قلم و كتاب و فرهنگ چرتكه مياندازد؟
در همين حين نقلقول فلانكس را بر در و ديوار شهر درج كردهاند كه «بايد از جامعهاي كه كتاب نميخواند ترسيد». آيا نميترسيد؟ به قول آگامبون، زندگي در حالت اضطراري و يادآوري خطرهاي جدي، نقشِ ورقِ حكم را بازي ميكند. چيزي كه اين ورق ميبُرد، حقوقِ دموكراتيك به رسميت شناخته شده است. توانايي خريدِ كتاب، حق منِ كتابخوان است كه با حكمِ ورقِ گراني آن را بريدهاند. اگر سهلانگارانه خريدن و خواندنِ كتابهاي ديجيتال را پاسخِ روشنِ اين غائله ميدانيد، سادهانگاريد و در مواجهه با صورتمساله پاككن به دست گرفتهايد. حال من عيالوار، دستم در جيب، ستونهاي ناپيداي فرج هم نزديك! گنجِ چشمانِ يار هم هست و خلاصه در اين ويرانه خاكي به سر خواهيم كرد. آن دانشجوي حقيقي ادبيات و سينما و تئاتري كه مجرد است و نانخورِ خانه پدري خاك از كجا بياورد؟! گيرم شاغل، حكما پارهوقت، چقدر بگيرد تا 200 يا 300 هزار تومان بالاي يك كتاب بدهد و چيزي هم براي 30 روز زندگي عزتمندانه در مملكتِ مسلمين برايش باقي بماند؟
وقتي دانستيم خانهدار شدن از اساس تجملي شده، گفتيم سايه عشقي باشد و بس؛ با مستاجري ميسازيم. گفتند چهارچرخ تجملي شد، گفتيم فداي سرمان، پايمان كه قلم شد، نوشت برگرديم. آخ بكتاش! ديديم گوشت هم تجملي شد، گفتيم نان و نمك و ناز هست هنوز. فردايش پسته تجملي شد، گفتيم ملالي نيست، چاي و سيگار جاي تنقل. بگوييم كتاب هم تجملي شد؟ شرم نكنيد، بگوييد جاي قلم را كلم بگيرد. در نهايت و در هزارتويي از تنگناها، فقط يك چاره آنارشيستي براي منِ سودايي باقي ميماند. آوردهاند كه ... كفر و دين در عاشقي يكسان شمر، جان ده اندر عشق و آنگه جانستان را جان شمر. يعني چه؟ يعني فقط قاپزني كتاب به خيال عاصي من ميرسد! مگر آنكه نيازمان را فقط كتابهاي 40 توماني و 50 توماني برطرف كند كه محال است. اما چرا سر خود را گول بمالم، گويا فضيلت و رذيلت اينجا يكي شده است. تنها راه چاره براي ادامه زندگي فرهنگي همين راهِ بودلري و شريرانه است. لارس اسوندسون در كتابِ فلسفه ترس از ادموند برك، نظريهپرداز و فيلسوف ايرلندي، نقل ميكند كه «چيزهاي زشت كاملا انطباقپذير با انديشههاي امر والا هستند». شوخي يا جدي، خود دانيد. حضرتِ سنايي هم فاش گفته است. والسلام.