• 1404 شنبه 28 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5514 -
  • 1402 پنج‌شنبه 1 تير

در اهميت جايگزيني «نقد» به جاي «نفي»

نادر اربابي

كامنت‌هاي پست‌ها را در فضاي مجازي خوانده‌ايد، ادبيات گروه‌هاي سياسي را در موقع اختلاف‌نظر ديده‌ايد يا خيلي نزديك‌تر، وقتي يكي با نظر شما، مخالف است! يا بالعكس شما مخالف نظر اوييد! در همه موارد بالا چيزي كه مشترك است، حجم انبوهي از طعنه، كنايه و مخالفت لجوجانه حتي فحش و ناسزا و حرف ركيك... 
آخر جاده «نفي» به خشونت منتهي مي‌شود و از دل خشونت هر چه بيرون بيايد «توسعه» بيرون نمي‌آيد ما چاره‌اي جز اين نداريم كه «نفي فرهنگ ساخته و به خشونت آلوده» خود را با «نقد عقلاني و مدارا مدار» جايگزين كنيم. اين راه گرچه سنگلاخ و صعب‌العبور است ولي تنها راه ما در رسيدن به توسعه آزادي و دموكراسي است. نقد يعني عالمانه (و نه از روي تعصب و كينه) درست و نادرست را ديدن همان كه در تعريف لغوي نقد آمده است. نقد يعني سره را از ناسره جدا كردن، در نتيجه كسي كه در موضع نقد نشسته نه مي‌تواند كاملا مخالف چيزي باشد و نه كاملا موافق چيزي باشد؛ در مقابل كسي كه در موضع «نفي» برخورد مي‌كند يا كاملا موافق است يا كاملا مخالف. نقد متكي بر عقل سليم انساني است ولي نفي متكي بر تعصب جزم و يكدندگي است.
در نقد ما از قواي عقلاني خودمان كمك مي‌گيريم ولي در نفي از احساسات و عواطفي مثل خشم، كينه و تعصب...ذهني كه با روش صحيح تفكر خو نگرفته و تفكر انتقادي و در نتيجه «نقد» را نمي‌شناسد همه ‌چيز را يا كاملا درست يا كاملا غلط مي‌فهمد. چنين ذهني در واقع خودخواهي و خودپسندي خود را معيار قرار داده نه عقل و خرد ممتاز انساني را.  چنين ذهني همه‌ چيز را سياه و سفيد مي‌بيند در نتيجه خاكستري نمي‌شناسد. اين ذهن همه‌ چيز را ابتدا به دوپاره مخالف تقسيم مي‌كند و بعد خود را در طرف حق مي‌نشاند و طرف ديگر را در جايگاه دشمن قرار مي‌دهد. مهم نيست كه او ديندار باشد يا بي‌دين سكولار يا مذهبي سلطنت‌طلب باشد يا جمهوري‌خواه، مهم اين است كه هر چه باشد كاملا حق با اوست و طرف مقابل هر چه باشد دشمن به تمام معني است. او ممكن است وانمود كند روشنفكر، طرفدار مدرنيسم و ارزش‌هاي آن مثل آزادي و عقلانيت است ولي موقع مواجهه با فكر مخالف است كه صداقت او محك مي‌خورد. در چنين جامعه‌اي به نظر مي‌رسد كه  دو پاره‌هايي از جنس دينداري و بي‌ديني سنت يا مدرنيسم محل اصلي دعوا هستند در حالي كه نزاع اصلي در جاي ديگري رقم مي‌خورد، آنجا كه تعصب با مدارا، خرد با بي‌خردي و اخلاق و بي‌اخلاقي به مصاف هم مي‌روند. در همان‌جا كه دينداري افراطي و طالباني با سكولاريسم ستيزه‌گر و تقليدي به‌‌رغم دشمني شديد ظاهري‌شان با هم يكجا نشسته‌اند و به جاي نقد مجهز به نفي، فحش و خشونت هستند. ما روشنفكري و روشنگري را فقط در ظاهري‌ترين مظاهر آن مثل استفاده از تكنولوژي پيشرفته، ظاهر دستكاري شده و زيبايي مصنوعي خريد آخرين ورژن آيفون و رانندگي و فخرفروشي با آخرين مدل BMW، به اشتراك گذاشتن تصاوير خودشيفتگي‌مان در فضاي مجازي و بيرون گذاشتن سر حيوان خانگي‌مان از پنجره اتومبيل موقع رانندگي... فهميده‌ايم، در حالي كه كمي از ما توجه دارد كه اگر حتي اين ظاهر جذاب ارزشي دارد زيربناي آن عقل و خردي بوده كه چنين محصول و ميوه‌اي داده است نه بالعكس! عقل و خردي كه خود به پيش‌زمينه‌هايي نياز دارد كه ما در عمق وجود خود از آن گريزان و حتي بيزاريم!!! كار عقل آنجا كه در پي حقيقت است درك، سنجش و جدا كردن درست از نادرست است. سرشت حقيقت آميختگي است يعني در مفاهيم جملات گزاره‌هايي كه با آن برخورد داريم تواما صحيح و غيرصحيح به هم آميخته‌اند نه مطلقا صحيح هستند و نه مطلقا غلط، بلكه بخشي از آن درست و بخشي از آن نادرست است. اين مساله به خصوص در مسائل اجتماعي و سياسي مهم‌تر است. «نقد» و «نه نفي» همان ابزاري است كه در اين مواجهه لازم است تا سره را از ناسره جدا كند. ضرورت نقد سالم در مواجهه با مفاهيم سياسي فرهنگي از همه جا بيشتر است. «نقد» نتيجه طبيعي رشد عقلاني و فكري جامعه و رهايي آن از بند تعصبات و تنگ‌نظري‌هاي فكري است. «نقد» با نشستن «تفكر انتقادي» بر جاي «تفكر تقليدي» جوانه مي‌زند و با كمك مدارا، تحمل و اخلاق رشد مي‌كند و بالنده مي‌شود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون