دغدغههاي فيلمسازان اجتماعي به كجا ميرسد؟
واسطه امين براي جامعه
نيكي كريمي
اين روزها به اميدي كه سال 92 در زندگي همه ما ايرانيها شكل گرفت فكر ميكنم و زندگي كه اميدوار شد. به اتفاقهاي اين دوسال و توافق هستهاي كه امسال رخ داد و باعث شد تا ما ايرانيها، در ناخودآگاه خود آرام و امن شويم؛ امنيتي كه برخلاف تمام اتفاقهايي
كه در جهان رخ ميدهد، در ناخودآگاه ما ايرانيها وجود دارد.
اينهمه خبرها و حوادث وحشتناك در جهان در حال رخ دادن است و همه ما در ناخودآگاه خود آن اضطراب و ترس از ناامني جهان را ضبط ميكنيم. اما اميدواريهاي اين چندسال اخير آنقدر به موقع بوده كه برخلاف آن جهان وحشتناك بيروني، در خانه امن هستيم.
دغدغه اجتماعي اين روزهاي من به عنوان يك فيلمساز اجتماعي، همين روايتي است كه تعريف كردم. اگر از من بپرسيد كه اين روزها به چه فكر ميكني و كدام سوژه اجتماعي را براي سال 94 انتخاب ميكني، همين تضاد جهان بيروني و دروني و همين نقطه اميدهاست.
سال 92 اما، دغدغهام چيزهاي ديگري بود. دغدغهام درباره زناني بود كه ميخواستند استقلال داشته باشند، روي پاي خود بايستند و بتوانند از پس مشكلات بربيايند. دغدغه آنروزهاي من، «شيفت شب» شد؛ فيلمي كه حالا روي اكران است و كساني كه به سينما ميروند و آن را ميبينند، درك تازهاي از استقلال زنان در جامعه پيدا ميكنند. اصلا كار ما فيلمسازهاي اجتماعي همين است، همين كه اتفاقي، نكتهاي، ماجرايي از آنچه در جامعه پيرامون ما رخ ميدهد را ببينيم و بعد آن را تبديل به داستاني و فيلمي كنيم تا مردمي كه به سينما ميآيند، نگاه و ديد تازهاي پيدا كنند.
هر فيلم اجتماعي، محصول زمانه خويش است. محصولي كه اگر حرف درستي بزند، قطعا تاثيرگذار ميشود و ميتواند رابطه مستقيم با مردم جامعه برقرار كند. وقتي اين ارتباط برقرار شد، تماشاگر فكر ميكند و در راستاي همين انديشيدن است كه براي مشكلات و معضلات اجتماعي راهي تازه پيدا ميشود.
حالا ديگر فرقي نميكند كه اين مخاطب مردم عادي باشد يا مديري مسوول. مهم اين است كه سينما، فيلمهاي اجتماعي و فيلمسازان اجتماعي ميتوانند نقش مهمي در اطلاعرساني و نمايش داشته باشند و واسطههاي خوب و اميني براي پيامرساني و هشدار و درخواست توجه به مسائل و معضلات اجتماعي. اين تاثيري است كه سينما دارد و توانايي كه ميتواند در جهت كمك به جامعه باشد و همراهي با مردمي كه به دنبال رشد، توسعه و از همه مهمتر اميد به زندگي هستند.