ادامه از صفحه اول
ملاحظاتي درباره وحدت ملي
مقامي جابهجا بيان شود يا اشتباهي لپي رخ دهد، از سوي رسانهها انتقادها سرازير ميشود.به خصوص در شرايطي كه رسانههاي مجازي، كانالهاي اطلاعرساني اينترنتي و پيامرسانها گسترش بيشتري يافتهاند هم خبرها، تصاوير و تقريرات سريعتر به دست همه ميرسد و هم انتقادها از طرف چه مخالفان و چه موافقان، چه شخصي و چه رسمي به سرعت در ميان جامعه پخش ميشود. به چنين انتقادهايي كه بر مبناي جابهجا شدن يك كلمه يا يك نقطه بيان ميشود، نبايد خيلي حساسيت نشان داد. طبيعتا در هر كشوري، عدهاي دولت را در اختيار دارند و گروهها، دستهها، افكار و رسانههايي كه مخالف آن عده هستند تلاش ميكنند تا چه در رابطه با مسائل داخلي و چه در رابطه با مسائل خارجي، با نگاهي انتقادي به بيانات و عملكرد صاحبان قدرت نگاه كنند و دستكم تلاش ميكنند تا جايي كه ميتوانند در مورد آنها مثبت صحبت نكنند. نكته ديگري را كه بايد در مورد سخنراني محمدجواد ظريف، وزير امورخارجه كشورمان بيان كرد اينكه بنا به الزامات شغل و حرفه، صحبتهاي خود را بر مبناي فضا و زمان مطرح ميكنند. شايد صحبتهايي كه ظريف در جلسه شوراي روابط خارجي امريكا بيان كرد، اگر در گفتوگو با يك خبرنگار داخلي يا يك محيط دانشگاهي مطرح ميشد، بسيار بيشتر محل اشكال بود. در محيط ديگر، براي مخاطب ديگر و در دورهاي ديگر، شايد انتظار اين بود كه آقاي ظريف تبيين ميكرد كه دشمنان منطقهاي جمهوري اسلامي ايران، قدرتهاي فرامنطقهاي، گروههاي سلفي و وهابي و حاميانشان در منطقه و جهان چه آسيبهاي شديدي به منطقه وارد كردهاند و تا چه اندازه در برابر شرايط كنوني منطقه، به ويژه ويراني عراق و سوريه، مسوولند. اما وقتي كسي انتقادي از ديپلمات ارشد كشورمان مطرح ميكند، بايد توجه كند كه چنين صحبتهايي در كجا و در چه محيطي بيان شدهاست. شايد در بين مقامهاي ايراني كمتر مرسوم باشد كه با تشخيص زمان و مكان، ادبيات و نوع انتخاب كلمات خود را تغيير دهند، اما واقعيت اين است كه محل سخنراني و مخاطبان آن در انتخاب نوع ادبيات بسيار اهميت دارد. زماني به عنوان ديپلمات ارشد يك كشور بخواهيد مفهوم تازهاي را روشن كني و براي مخاطباني خاص جا بيندازي، ممكن است كلمات و ادبياتي را انتخاب كني كه با اظهارات ديگر در نقاط ديگر متفاوت باشد. همين مفهومي را كه ظريف در شوراي روابط خارجي با اين ادبيات توصيف كرد، شايد در يك سخنراني ديگر درون كشور يا حتي در كشورهاي اسلامي با ادبيات متفاوت و كلمات ديگري بيان ميكرد.
به گمان من خيلي نبايد به انتقادهايي كه از سوي مخالفان سياسي بيان ميشود حساسيت نشان داد و نه خيلي مته به خشخاش كلمات و عباراتي گذاشت كه بنا به موقعيت خاص يا خطاب به حاضران مشخص بيان ميشود. فراموش نكنيم اكنون چندين سال است از زماني كه مذاكرات هستهاي شروع شد، چنين انتقادهايي مطرح بود، بعد از آنكه برجام به سرانجام رسيد، باز هم انتقادها و مچگيريها و اشكالتراشيها ادامه داشت و سپس در دوراني كه باز هم شاهديم غربيها به تعهدات خود در برجام با جديت عمل نكردند، قطعا اين انتقادها بيشتر از گذشته ادامه پيدا خواهد كرد و من تصور ميكنم كه با توجه به شرايط حساسي كه برجام و سياست خارجي كشور در آن قرار دارد، مخالفان بيش از گذشته انتقاد خواهند كرد. در دو هفته آينده ما وارد صحنه جديدي از روابط بينالملل خواهيم شد كه اين صحنه جديد به كشاكش و رقابت در سياست داخلي كشور خواهد افزود. به اعتقاد من با توجه به حساسيت شرايط كشور چه در سياست خارجي چه به لحاظ اقتصادي، بهتر است چنين مسائلي به جاي اينكه در رسانهها مطرح بشود در محافل تصميمگيري و جايي كه شخصيتهاي كشور مسائل و تصميمهاي سياست خارجي كشور را بررسي ميكنند، مورد بحث قرار گيرد. چنين سنتي براي حفظ مصلحت ملي و امنيت كشور، در جهان بيسابقه نيست. نميتوان بهطور صفر و صد گفت كه در همه جاي دنيا در چنين مسائلي همه منتقدان كاملا سكوت ميكنند يا اينكه با صداي بلند همه چيز را بدون رعايت مصلحتي بيان ميكنند. اما در همه جاي جهان، حتي در كشورهايي كه مدعي آزادي بدون قيد و شرط بيان و دموكراسي هستند، ميتوان گفت كه ملاحظاتي در نظر گرفته ميشود. در شرايطي كه كشور در يك بزنگاه تاريخي سياست خارجي قرار دارد و ممكن است در مرحله جديد در جايگاهي قرار بگيرد كه فشارهاي سياسي در سطح بينالمللي نسبت به گذشته افزايش يابد، ملاحظات مصلحت و امنيت ملي در نظر گرفته ميشود و به گونهاي انتقاد نميشود كه اختلافات و تنشهاي داخلي شدت بگيرد، بلكه ملاحظات وحدت ملي در شرايط حساس را در نظر ميگيرند.
صراحت «نه» و شهردار تهران
درواقع اين آرايش سياسيون در شوراي شهر تهران و ري است كه تعيين ميكند اداره پايتخت كه ري نيز به آن ضميمه است به دست كداميك از ۷ نامزدي كه اينك نامشان در ديدار با مراجع يا بزرگان عالم سياست نقل است سپرده ميشود. آنچه ۳۴۵ روز قبل، ۲۹ارديبهشت ۹۶ پاي صندوقهاي راي رقم خورد يك پيام «شفاف» و «صريح» داشت؛ چيزي كه بر شانههاي ۲۱عضو شوراي شهر تهران و ري سنگيني ميكند. مردم سال قبل به صراحت گفتند مديريت پايتخت را نميپسندند و خواهان تغيير آن هستند. مردم بارها پيامشان را در صراحت «نه»هايشان به گوشها رساندند. اينك نيز آنها انتظار دارند اين «نه» در سپردن كليد شهر به درستي تعبير شود. تا دو- سه روز ديگر اين ۷ نفر برنامههايشان را به اعضاي شورا ارايه ميكنند. اما پيشتر از برنامهها، در ديدارها و لابيها راي نهايي راه خود را ميجويد. به همين دليل هم بايد از جريانهاي اصلي شوراي شهر تهران پرسيد آيا خاطرتان هست در سال ۱۳۸۴ و انتخابات رياستجمهوري چه تجربهاي براي كشور رقم خورد؟ شايد بگوييد از آن زمان ۱۳سال بر تجربههايمان افزوده شده و اينجا در اين برهه نيز شهردار انتخاب ميشود نه رييسجمهور. اما همين قياس به ظاهر معالفارق ميتواند هوشياري بيشتري ايجاد كند تا تصميم انتخاب شهردار به گزينه مطلوب منجر شود. بديهي است گزينهاي كه بتواند با همه گروههاي سياسي و حاكميت ارتباط خوبي داشته باشد مطلوب است اما به شرط آنكه پيام انتخابات سال گذشته را نيز در همه اين مزايا جاي داده باشد.