محمدمهدي بهكيش از اقتصاددانان سرشناس كشور روز گذشته در گفتوگو با «اعتماد»، نقدهاي صريحي به سياستهاي جديد ارزي دولت وارد كرد. اين انتقادات كه در فضاي كارشناسي و تصميمگيري پذيرفته شده، مورد سوءاستفاده برخي از رسانههاي وابسته به جريان رقيب دولت قرار گرفت و با انتخاب سليقهاي برخي از اظهارات او فضا را به سمتي برد گويي بهكيش قصد تخريب دولت را داشته است. اين در حالي است كه مصاحبه روز گذشته «اعتماد» صرفا هشداري بود به آينده اين سياستگذاريها و ناكارآمد بودن چنين تصميمگيريهايي در ميانمدت و بلندمدت. حال اين سوال به وجود آمده كه دولت با وجود بهره بردن از تيم اقتصادي معتقد به سازوكار بازار چرا سراغ چنين تصميمگيريهايي رفته است. سيد مصطفي موذنزاده، مشاور معاون اول رييسجمهور در گفتوگو با «اعتماد» به اين پرسش پاسخ داده است.
تصميمهاي اخير ارزي دولت سبب شده تا برخي از اقتصاددانان و فعالان اقتصادي نقدهاي صريحي به موضوع داشته باشند. به نظر شما چه عواملي سبب شده اين تصميمها تا اين حد نقدبرانگيز باشد؟
براي پاسخ به اين پرسش بهتر است اول به تركيب تيم اقتصادي دولت نگاه كنيم. وجود افرادي همچون دكتر جهانگيري، نيلي، آخوندي، نهاونديان، شريعتمداري، سيف و... نشان ميدهد كه آنان به هيچوجه با بگير و ببند و بخشنامهنويسي ميانهاي ندارند و مايلند بر اساس نظام عرضه و تقاضا اقتصاد ايران مديريت شود. در عمل هم ديده ميشود كه ظرف سالهاي گذشته چنين ديدگاهي در تصميمگيريها وجود داشته است. البته به اينگونه نبوده كه دولت كاملا خود را از حيطه قيمتگذاري و نظارت بيرون بكشد چون همانگونه كه مطلعيد به هرحال جامعه ما هنوز از دولت توقع دارد كه وقتي قيمتها بالا ميرود مداخله كند.
طبيعتا هر چقدر دولت در اين زمينه خود را مقيد به اقتصاد آزاد بداند چون مشروعيت خود را از راي همه مردم گرفته ناچار است به اين نظر افكار عمومي احترام بگذارد. در همين قضيه ارز شاهد آن بوديد كه بسياري از مردم و حتي فعالان اقتصادي ميگفتند چرا دولت سكوت كرده و اقدامي براي كنترل ارز انجام نميدهد. منظورم اين است كه هر چقدر هم ما معتقد به سازوكارهاي اقتصاد آزاد باشيم اما چون بسترهاي آن و فوايد آن در جامعه ملموس نيست و مردم انتظار دخالت از دولت را دارند نميتوان به راحتي از اين واقعيت چشم پوشيد. در سياستهاي اخير ارزي دولت به نوعي مجبور به اين تصميمگيري شد و شرايط به مجموعه تيم اقتصادي تحميل شد تا آنان براي التيام اين بازار تصميمهاي سختگيرانهاي بگيرند.
اين تصميمها تا چه اندازه با افكار تيم اقتصادي دولت جور درميآيد؟
اگر فضاي سياسي و اقتصادي كشور طبيعي بود، چنين تصميمهايي اتخاذ نميشد اما به هر حال همه ميدانيم كه فضاي سياسي كشور به گونهاي نبود كه در بستري آرام اين تصميمگيريها رخ دهد. بخشي از بدنه اقتصاد دچار خونريزي شده بود بايد به صورت اورژانسي درمان ميشد. وگرنه هيچ كدام يا بهتر بگويم اكثر اعضاي تيم اقتصادي دولت قائل به بگير و ببند و كنترلهاي ويژه نيستند اما به هر حال شرايطي به وجود آمد كه آنان پشت اين سياستها قرار گرفتند و سياستهاي جديد ارزي را تبيين كردند. البته بنده هم قبول دارم كه چنين سياستهايي براي بلندمدت كاربرد ندارد اما به هر حال شرايط به گونهاي رقم خورد كه در كوتاهمدت اين تصميم گرفته شود. با توجه به شرايط اقتصادي و سياسي كشور چارهاي نبود و بايد اين تصميم گرفته ميشد اما قرار نيست چنين تصميمهايي به يك رويه در دولت تبديل شود.
به نظر ميرسد برخي از چهرههاي دولت اين تصميم را حيثيتي كردهاند و به گونهاي رفتار ميكنند كه قرار است اين نوع سياستگذاريها دايمي باشد!
طبيعتا وقتي مجموعه تيم اقتصادي دولت تصميمي ميگيرند بايد جانانه از آن دفاع كنند. نميشود تصميمي گرفت و پاي آن را امضا كرد و از آن دفاع نكرد. بنابراين دفاع دولتمردان از اين تصميم قابل درك است.
فكر ميكنيد چه بايد كرد كه در فضاي كنوني تيم اقتصادي دولت و بازيگران اقتصادي به درك واحدي از هم برسند؟
در شرايط كنوني دولت زير فشار است. به هرحال در زمينههاي مختلف مبازره ميكند. هم در فضاي بينالملل به دنبال بهبود امور است هم در فضاي داخل. شايد بهتر آن است كه براي مدتي نظارهگر اين صحنه باشيم يا دولت را ياري كنيم كه به اهداف خود برسد. نبايد به تزريق نااميدي بپردازيم و مردم را نگران كنيم. اتفاقا دولت كارهاي بسيار بزرگي را انجام داده كه دستيابي به تورم تكرقمي و حفظ درآمدهاي مردم از اين دستاوردهاست. بهتر است همه كساني كه اين دولت را برگزيدند و به آن باور دارند شرايط كنوني را درك كنند.
ما نميگوييم نقد نكنند. اتفاقا باب نقد باز است. اما وقتي اين انتقادات به صورت هجمه خود را نشان ميدهد طبيعتا سياستگذار ممكن است تحتتاثير قرار بگيرد و تا حدي تمركز خود را از دست بدهد. بنده معتقدم بايد به اين جمعبندي برسيم كه قطار اقتصاد ايران در حال حركت است، اقتصاد در مسير شكوفايي قرار گرفته، اميدواريها نسبت به آينده كشور افزايش يافته و دولت مصمم است كه وعدههاي خود را اجرايي كند. طبيعتا سنگ زدن به اين قطار به صلاح نيست. بهتر است به دولت اعتماد كنيم و مطمئن باشيم پس از عبور از اين شرايط سخت، اقتصاد ايران را سرو سامان خواهد داد همانطور كه ثابت كرد قادر است رشد منفي 7 درصد را مثبت كرده و رونق در كشور به وجود آورد و تورم بالاي 40 درصد را به زير 10 درصد برساند و روند كاهنده آن را ادامه دهد.
در شرايط كنوني دولت زير فشار است. به هرحال در زمينههاي مختلف مبازره ميكند. هم در فضاي بينالملل به دنبال بهبود امور است هم در فضاي داخل. شايد بهتر آن است كه براي مدتي نظارهگر اين صحنه باشيم يا دولت را ياري كنيم كه به اهداف خود برسد. نبايد به تزريق نااميدي بپردازيم و مردم را نگران كنيم. اتفاقا دولت كارهاي بسيار بزرگي را انجام داده كه دستيابي به تورم تكرقمي و حفظ درآمدهاي مردم از اين دستاوردهاست. بهتر است همه كساني كه اين دولت را برگزيدند و به آن باور دارند وضعيت فعلي را درك كنند.