• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4086 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت

تصميم‌سازي ملي در درياي مواج

بهزاد صابري

سياست و روابط بين‌الملل پديده‌هاي ايستايي نيستند. هيچ‌وقت نبوده‌اند، اما در عصر جديد همانقدر كه سرعت ارتباطات و تحولات افزايش يافته، پويايي و دگرگوني در سياست‌ها و در روابط بين‌الملل هم سرعت بيشتري پيدا كرده است. هم‌پيماني‌ها در زمان كوتاهي شكل مي‌گيرند و‌ اي‌بسا در زماني بسيار كوتاه از هم گسسته مي‌شوند. بازيگري در روابط بين‌الملل كه زماني منحصر به دولت‌ها بود و بعد به تدريج به سازمان‌هاي بين‌المللي و سپس سازمان‌هاي غيردولتي هم تسري يافت، حالا آنقدر مصداق دارد كه كمتر مي‌شود فهرستي از «بازيگران عرصه بين‌المللي» يافت كه مورد وفاق دانشمندان روابط بين‌الملل باشد. تفكيك «مخاصمات مسلحانه بين‌المللي» از «مخاصمات مسلحانه داخلي» ديگر ابدا كار ساده‌اي نيست. ظهور شبكه‌هاي مجازي از قبيل توييتر و فيسبوك و تلگرام و غيره تاثيري تكان‌دهنده بر روابط بين‌الملل و ديپلماسي گذاشته است. در اين شرايط، كار سياستمداران و ديپلمات‌ها از جهاتي راحت‌تر، از جهات ديگر به مراتب دشوارتر يا بهتر بگوييم «پيچيده تر» شده است. تعداد متغيرهاي دخيل در فرآيند تصميم‌سازي ديگر از حد شمار گذشته است. اين مقدمه اول.

مقدمه دوم اينكه تشبيه رخدادهاي سياست خارجي و نتيجه مذاكرات به يك مسابقه فوتبال البته اشكالي ندارد و گاهي براي توضيح بهتر منظور گوينده مي‌تواند مفيد هم باشد و صد البته كه در مثل مناقشه نيست. اينكه در يك مواردي برخي سياسيون از چنين تشبيهاتي استفاده كنند هم اشكالي ندارد. به شرط آنكه مخاطبان، توجه داشته باشند كه آن تشبيه صرفا براي توضيح بهتر يك جنبه از موضوع استفاده شده است و نبايد به ساير جنبه‌ها تعميم داده شود. در دنياي واقعي ديپلماسي و سياست خارجي، مذاكرات، انعقاد قراردادها و معاهدات بين‌المللي و ساير تعاملات با كشورها شباهت زيادي به يك مسابقه فوتبال ندارد. به‌ويژه از اين جهت كه در يك مسابقه وقتي سوت داور به صدا درآمد و تعداد گل‌هاي زده و خورده دو حريف روي تابلوي نتايج نقش بست، ديگر تمام است و نتيجه آن بازي عوض نمي‌شود. اما در دنياي واقعيات، روندهاي بين‌المللي ايستا نيستند و همواره در حال تغيير، اثرگذاري و اثرپذيري هستند.

با سوت پايان مذاكرات يا با امضاي فلان موافقتنامه يا اعلام مواضع كشورها، كار تمام نمي‌شود، بلكه صرفا يك متغير بر متغيرهاي متعدد ديگر در روابط كشورها اضافه شده است. برجام هم از اين قاعده مستثني نبوده و نيست. در زمان مذاكرات هسته‌اي از تعبير مكعب روبيك استفاده مي‌شد؛ مكعبي كه با چرخاندن هر وجه آن، وجوه ديگر هم مي‌چرخند و لذا براي رسيدن به نتيجه، بايد تلاش مضاعفي كرد تا وقتي كه همه جنبه‌هاي موضوع به نتيجه برسد.
اما من مي‌خواهم به اين تشبيه، ركن ديگري را هم اضافه كنم تا منظور روشن‌تر شود، هرچند كه حتي اين تشبيه هم به اندازه كافي رسا و جامع نخواهد بود.

مكعب روبيكي را تصور كنيد كه از چرخش باز نمي‌ايستد. ولو در يك لحظه از زمان، به اين وضعيت رسيده باشد كه همه وجوه آن به شكل مورد نظر درآمده باشد، اما از لحظه بعد باز اين حركت و دگرگوني ادامه دارد. وقتي موضوعي آن قدر پيچيده است و جنبه‌ها و ابعاد مختلف دارد كه صرف مذاكره براي آن بيش از يك دهه به طول مي‌انجامد و فقط براي مراحل نهايي و مكتوب كردن آن نزديك به دو سال و نيم مذاكره فشرده در عالي‌ترين سطوح ميان ايران و شش قدرت جهاني صورت مي‌گيرد، نا‌گفته پيدا‌ست كه مراحل اجراي اين توافق از پيچيدگي‌ها و نوساناتي به مراتب بيشتر برخوردار است. خصوصا كه اين توافق، ميان كشورهايي منعقد شده باشد كه بين برخي از آنها با يكديگر سابقه طولاني بي‌اعتمادي و اقدامات خصمانه و بين ساير اعضا با هم رقابت‌هاي اقتصادي و سياسي كلان وجود داشته و دارد. با چنين عينكي بايد به تحولات پس از برجام و نيز به سياست‌هاي جمهوري اسلامي ايران نگريست. برجام به خودي خود نه هدف بود و نه اصالت و قداست دارد. هدف قبل از برجام، افزايش منافع كشور و كاهش تهديدها بوده، پس از اجرايي شدن برجام نيز همين است. حالا كه امريكا گفته است از برجام بيرون مي‌رود، باز هدف همين است. برجام يك ابزار و يك گام در جهت تامين اين اهداف است. وضعيت برجام با امريكا، برجام بي‌امريكا يا پايان برجام همه بايد همين نگاه ارزيابي شود. كما اينكه اگر روزي، منافع كشور اقتضا كند كه از برجام عبور كنيم، باز اينكه در آن شرايط كشور چه اقداماتي انجام دهد يا ندهد و خصوصا اينكه در حوزه‌هاي ديگر روابط خارجي خود چه روندي را در پيش بگيرد در پرتو همين امر است.

دوران سياست‌هاي خطي و ايستا مدت‌ها‌ست كه گذشته است. در دنياي پرشتاب امروز، جمهوري اسلامي ايران، مثل هر دولت ديگري، بايد با توجه به ده‌ها متغير مختلف، در لحظه منافع ملي خود را تشخيص داده و تصميم بگيرد و طبيعتا اصل «استقلال» اقتضا مي‌كند كه هر تصميم، بر مبناي اصول و منافع ملي خودمان صورت بگيرد و نفيا يا اثباتا تابعي از حركت‌هاي ديگران نباشد. به تعبير رهبري، «نظام جمهوري اسلامي به حول و قوه الهي، خودش را مجبور نمي‌بيند كه حرف هيچ ابرقدرتي را، خواست هيچ قدرت سلطه‌گر و مداخله‌گري را قبول بكند. هرچه به صلاحش بود، آن را مي‌پذيرد و عمل مي‌كند، هرچه به صلاحش نبود، آن را به يك كناري مي‌اندازد. »

در اين نگاه، استقلال يعني اينكه در هر زمان، فارغ از اينكه «ديگران» چه مي‌خواهند، يا چه نمي‌خواهند، ايران فقط و فقط با نگاه به مصالح خويش تصميم مي‌گيرد. هر تصميم نظام جمهوري اسلامي، نه در جهت تحقق خواسته‌هاي ديگران و نه برعكس با هدف عصباني كردن ديگران و به اصطلاح «كم كردن روي ديگران» بلكه فقط و فقط بر اساس اصول و منافع ملي خود اتخاذ مي‌شود و اين استقلال است. جمهوري اسلامي ايران هيچ تصميمي را نه براي خشنود ساختن بيگانگان و نه براي ناخشنود ساختن آنها اتخاذ نمي‌كند. جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك كشور مستقل، تصميمات و سياست‌هاي خود را بر اساس منافع و مصالح ملي خويش تنظيم و اجرا مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون