• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4093 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت

چرا برخي مي‌خواهند فقير بمانند

ريشه‌كني فقر و مقاومت جامعه

مريم نبي پور

 

 

رييس دولت دوازدهم يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي بودجه سال 97 دولت خود را مبارزه با فقر و كاهش بيكاري دانسته است. در همين راستا دولت اجازه يافته كه با ابزارهاي خود سياست‌هاي حمايتي خود را پيش ببرد. اقدامي كه به اعتقاد بسياري از كارشناسان اقتصادي در بيشتر مواقع خروجي مورد نظر را نداشته است. شايد اولين قدم در مسير مبارزه با فقر و محروميت، آگاهي از وضعيت و شرايط حاكم بر اقشار فقير و دلايل به وجود آورنده آن است. با اين حال با وجود اين همه تلاش و صرف منابع مالي قابل ملاحظه‌اي تحت عنوان كمك به اقشار يا مناطق محروم، هنوز برخي از مردم با فقر دست و پنجه نرم مي‌كنند. براساس مجموعه‌اي از نظريات محققان و دانشمندان در قالب نظريه‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و جمعيتي در شناسايي عوامل موثر بر فقر در ايران و اندازه‌گيري شدت تاثيرگذاري هر يك از اين عوامل مورد مطالعه قرار گرفته است. سرمايه‌گذاري در نيروي انساني يكي از مهم‌ترين عوامل تاثيرگذار بر كاهش فقر است. در واقع افزايش سطح سرمايه انساني علاوه بر افزايش امكان افزايش سطح درآمد فرد، به دليل آثار مثبتي كه دارد، مي‌تواند تاثير قابل ملاحظه‌اي بر خارج شدن فقرا از دام فقر داشته باشد. با اين حال بسياري از خانوارهاي فقير فرزندان خود را از ادامه تحصيل باز مي‌دارند. در بررسي عوامل به وجود آمدن فقر و فقير ماندن برخي افراد موضعي را كمتر به آن پرداخته مي‌شود نقش خود افراد در فقير بودن‌شان است. اقتصاددانان و روانشناسان در دهه 1970 در بينشي جديد به نام اقتصاد رفتاري، گرد هم آمدند تا رفتار اقتصادي افراد را بيشتر و بهتر درك كنند و شناختي صحيح‌تر از انگيزه‌هاي افراد، كه رفتار آنها مبتني بر همين انگيزه‌ها است، داشته باشند تا بتوانند براساس آن، پيشنهادات سياستي كارآمدتر و اثر بخش‌تر داشته باشند. محققان اين حوزه به سوال‌هايي قديمي مثل «انگيزه افراد چيست» پاسخ‌هايي نوين دادندكه منجر به رويكرد جديدي در اقتصاد شد. مثلا چرا فقرا، فقير مانده‌اند. از اين‌رو اقتصادرفتاري درك ما را از مسائلي همچون فقر و ابعاد روانشناسي آن افزايش مي‌دهد، زيرا تا قبل از مباحث اقتصادرفتاري، اقتصاددانان فقر را در نوع ديدگاه مالي، درآمدي و محروميت‌هاي مادي فرد (يا جامعه) مي‌دانستند. اينكه فقرا به علت تصميمات ناصحيحي كه داشته‌اند، گرفتار فقر شده‌اند. رويكردي كه اين روزها تصميم‌سازان بدنه دولت گويي پيرو آن هستند و با اعمال سياست‌هايي حمايتي با اين نوع نگاه، سعي در حل مشكلات فقرا و خارج كردن آنها از تله فقر دارند. اما اين رويكرد نوين در اقتصاد، درك اقتصاددانان را فراتر از ابعاد مالي و درآمدي برد. بدين منظور اقتصادرفتاري در ابتدا به آسيب‌شناسي رفتار فقرا و همچنين مسائل روان‌شناختي كه منجر به فقر شده است مي‌پردازد و آنها را مورد مطالعه قرار مي‌دهد، و براي حل آنها، راه‌حل ارايه داده و به اين سوال هميشگي و اساسي كه چرا سياست‌هاي اقتصادي به خوبي اثربخش نيستند پاسخ مي‌دهد. توجه به اين نوع رويكرد شايد چراغي باشد بر مسير تاريكي كه اين روزها در جهت كاهش فقر برداشته مي‌شود.

رويكرد تقاضامحور

در دنيايي كه روز به روز مهارت و دانش در آينده شغلي افراد و جايگاه اجتماعي‌شان نقش بيشتري به خود گرفته، ميزان سطح تحصيلات به عنوان يك عامل بسيار مهم در اين راستا مي‌تواند نقش تعيين‌كننده داشته باشد. همچنين مطالعات زيادي در اين زمينه نشان مي‌دهد كه سطح تحصيلات اثر مثبتي بر ميزان درآمد افراد و به تبع آن بر رفاه دارد. در مباحث مربوط به حوزه فقر، ترك تحصيل كودكان فقير چشمگير است. همين عامل مي‌تواند خانوارهاي فقير را در چرخه توليد فقر نگه دارد و خروج از فقر را براي آنان سخت‌تر كند. بيشتر خانواده‌هاي فقير، كودكان خود را بعد از چند سال درس خواندن وادار به ترك تحصيل مي‌كنند يا خود كودكان فرآيند تحصيل را جدي نمي‌گيرند و آن را ادامه نمي‌دهند. حال فرض كنيد به عنوان يك سياستمدار، در اين مثال هدف شما فرستادن كودكان مناطق فقيرنشين به مدرسه است. چه راهكارهايي را دنبال خواهيد كرد؟

كارهاي زيادي براي انگيزه دادن هست. مي‌توانيد يونيفورمِ رايگان بدهيد، مي‌توانيد هزينه ثبت‌نام در مدارس را كاهش دهيد يا اينكه كاملا شهريه مدرسه را حذف كنيد يا حتي براي خانوارها كمك‌هاي مالي براي تحصيلات فرزندان‌شان در نظر بگيريد، خب، سوال اين است كه كدام يك بهتر است؟ سياستمداران همواره مي‌خواهند بدانند كه از تمام راه‌ها موجود، بهترين راه براي رسيدن به اهداف‌شان كدامند. به نظر مي‌رسد همه اين راه‌حل‌ها بايد تا حدي موثر باشند. اما تجربه نشان داده است كه اين سياست‌ها به خوبي نتوانسته‌‌ اثرگذاري بالايي داشته باشند زيرا در برخي موارد انگيزه مالي تنها دليل براي ترك‌تحصيل افراد نيست و عوامل ديگري نيز مي‌توانند تاثيرگذار باشند. «دني آريلي» اقتصاددان رفتاري، معتقد است كه در اقتصاد متعارف، ما همواره نيروهاي حقيقي را از ياد مي‌بريم كه تفاوت‌هاي زيادي را در زندگي ما ايجاد مي‌كنند. به عنوان مثال ما هويت‌ها را ناديده گرفته و به آساني از آنها گذر مي‌كنيم. هنجارهايي كه رفتارها و تصميم‌گيري‌ها را در هر لحظه از زمان تحت تاثير خود قرار مي‌دهند. منظور از هويت، يعني مجموعه‌اي از باورها و هنجارهاي اجتماعي كه برآحاد يك جامعه حاكم است و الگوي رفتاري يك جامعه را شكل مي‌دهند. به‌طور مثال، چگونه مي‌توان از كودكي كه در يك محله فقيرنشين بزرگ شده است انتظار داشت مدرسه را جدي بگيرد و به دانشگاه راه يابد، وقتي اين همه با هويت او ناسازگار است. او بين همسالاني زندگي مي‌كند كه اگر تحصيل را جدي بگيرد به گونه‌اي ديگر به او نگاه خواهند كرد. در واقع تقاضا براي تحصيل تا اندازه زيادي به اين بستگي دارد كه دانش‌آموزان چه تصويري از خود دارند و خانواده و جامعه و مدارس چگونه توانسته‌اند بر مجموعه نگرش‌ها، باورها و روحيات كودكان تاثير بگذارند تا بتوانند با مدرسه احساس هويت كنند. براي مثال دركشور مغرب، والدين معتقدند دوره ابتدايي خوب است اما دوره دبيرستان براي كودكان‌شان نياز نيست، در نتيجه اجازه نمي‌دهند فرزندان‌شان در مقطع دبيرستان تحصيل كنند. مخصوصا براي دختران چنين اعتقاد دارند كه در منزل و مزرعه به والدين كمك كنند يا زودتر ازدواج كنند در اينگونه موارد كه هدف قراردادن انگيزه مالي اثر بخش نيست و سياستگذاري‌هاي ناشي از آن نمي‌تواند اثر گذار باشد.

چه بايد كرد؟

در اين مثال آنچه از اهميت بالايي برخوردار است، تغيير نگرش خانواده‌هاي فقير نسبت به تحصيلات و مزاياي آن است، نه تامين هزينه‌هاي مالي كودكان و خانواده‌هاي‌شان. اقتصادرفتاري در اينگونه موارد به ترويج فوايد طي كردن دور‌‌هاي تحصيلات براي والدين دراين كشورها مي‌پردازد تا در اقشار فقير، انگيزه لازم براي تحصيلات و آموزش ايجاد شود. انگيزه‌اي كه بخشي از آن به علت محدوديت‌هاي ذهني اقشار فقير (مانندكاهش ظرفيت شناختي، ضعف در خودكنترلي، داشتن ديد كوتاه‌مدت و نرخ پايين تنزيل زماني و...) كه خود ناشي از فقر هستند، از آنها گرفته شده است. بطور مثال اقشار فقير به دليل شرايطي كه بر زندگي‌شان حاكم بوده است ديدي كوتاه‌مدت به مسائل دارند و لذا در بيشتر اوقات سرمايه‌گذاري‌هاي بلندمدتي كه گهگاه مي‌تواند آنها را از دام فقر خارج سازد را پي نمي‌گيرند. حال سوال اين است كه اين راه‌حل را چگونه مورد آزمون قرار دهيم تا از اثر بخش بودن يا نبودن آن آگاه شويم؟ در فناوري ما زمان زيادي را براي آزمايش‌هاي دقيق و يافتن ارزان‌ترين راه براي انجام كارها، صرف مي‌كنيم. حال چرا همين كار را براي سياست‌هاي اجتماعي انجام نداده و آنها را مورد آزمون قرار ندهيم. فرض كنيد شما ۱۰۰ دلار داريد و مي‌خواهيد براي افزايش تعداد سال‌هاي تحصيلات محله‌هاي فقيرنشين آن را هزينه كنيد. سوال اين است كه شما چند سال مي‌توانيد به تحصيل اضافه كنيد. حالا ما مي‌خواهيم به شما نتايج حاصله از تحقيقات مختلف در اين زمينه را نشان دهيم. كارهاي آغازين همان كارهاي معمول هستند. استخدام معلمان، تغذيه در مدرسه، يونيفورم مدرسه، كمك هزينه تحصيلي، بد نيست. براي ۱۰۰ دلار بين يك تا سه سال تحصيل فراهم مي‌كنيد. البته چيزهايي كه به نظر خوب كار نمي‌كنند زيرا به مانند رشوه دادن به پدر و مادر عمل كرده و اكنون بسياري از بچه‌ها به مدرسه مي‌روند زيرا هزينه رشوه دادن زياد شده است. اما شگفت‌انگيزترين نتايج اينكه اگر به مردم مزاياي تحصيل را بگوييد و نگرش آنها را نسبت به تحصيلات تغيير بدهيد كه بسيار ارزان است، براي هر صد دلار كه شما صرف انجام آن كنيد ۴۰ سال به تعداد سال‌هاي تحصيل اضافه مي‌شود. بر اساس نتايج، در مناطقي كه كرم روده و بيماري‌هاي عفوني وجود داشته است و كودكان را در مدرسه و طي دوره‌هاي تحصيل درمان كرده‌اند، براي هر صد دلار، تقريبا ۳۰ سال به تعداد سال‌هاي تحصيل اضافه شده است. اين نتايج چيزي نيست كه به صورت اتفاقي به ذهن محققين رسيده باشد و در عين حال اين برنامه‌ها موفق شده باشند. ما به چنين اطلاعاتي نيازمنديم. ممكن است يك سياست در يك بافتار عمل كند ولي در جاي ديگر كاربرد نداشته باشد. ولي آنچه مهم است اين است كه ما بايد سعي كنيم اينگونه اطلاعات را بيشتر به دست آوريم و براي هدايت سياستگذاري‌ها از آنها استفاده كنيم و با آزمايش اينگونه سياست‌ها، حدس و گمان را ازسياست‌هاي اجتماعي دور كنيم، با دانستن اينكه كدام روش موثر است و كدام روش نيست. اين تنها كاري است كه با پيگيري آن مي‌توان از اتلاف منابع و ثروت جامعه جلوگيري كرد.

 


فقرا به علت تصميمات ناصحيحي كه داشته‌اند، گرفتار فقر شده‌اند. رويكردي كه اين روزها تصميم‌سازان بدنه دولت گويي پيرو آن هستند و با اعمال سياست‌هايي حمايتي با اين نوع نگاه، سعي در حل مشكلات فقرا و خارج كردن آنها از تله فقر دارند. اما اين رويكرد نوين در اقتصاد، درك اقتصاددانان را فراتر از ابعاد مالي و درآمدي برد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون