بگذاريد هنرمندي به آرزويش برسد
ليلي گلستان
بياييد قدردان باشيم. قدردان كساني كه به فرهنگ و هنر اين مملكت خدمت كردهاند. سعي كردهاند فرهنگ و هنر را ارتقا دهند، بالا ببرند و ارج نهند و برسانندش به جايي كه حق اين خاك و در لياقت اين خاك است. آن هم بدون هيچ چشمداشت و توقعي.
ايران درودي يكي از اين افراد است. زني باسواد، بافرهنگ و باهنر. زني كوشا كه در تمام عمر در سعي و كوشش بود تا هنر خود را بشناساند. زني باهوش و باكفايت و قوي كه قدر خودش را خوب ميداند.
نقاشي ميكند، سبك و سياق خاص خودش را دارد، زياد هم كار كرده و هميشه هم در ارايه و فروش آثارش موفق بوده است.
كتاب هم نوشت. كتاب خاطراتش كه بارها و بارها به چاپ رسيد و بسيار خوانده و تكريم شد.
ايران درودي اعتماد به نفس بالايي دارد و عاشق ايران است.
چند سال پيش به شهرداري پيشنهاد داد جايي را براي احداث موزهاي به نام او اختصاص دهند و او كارهايش را به آن موزه اهدا كند. پيشنهاد در حد پذيرش باقي ماند و ماند تا ديروز كه شنيدم شوراي شهر بالاخره تصميم گرفت اين كار به انجام برسد.
گويا قرار است در پارك شفق منطقه يوسفآباد اين موزه بنا شود.
افرادي كه براي گردش به پارك ميآيند ميتوانند به راحتي با بخش مهمي از هنر تجسمي ايران آشنا شوند. چه خوب! كاري است كارستان.
خود خانم درودي ميگويد اي كاش باشم و موزهام را خودم افتتاح كنم.
آقايان شنيديد؟ بگذاريد براي يك بار هم كه شده، يكي از اهالي فرهنگ و هنر اين سرزمين به آرزويش برسد. كار سختي نيست.
دستي به زانو بزنيد ياعليگويان بلند شويد. خير پيش.