خطاي هند
مهدي استاد احمد
شعر طنز
به روحاني شنيدم هديه دادند / همين ديشب لباس تيم ملي
نميدانيد اينجانب چه ميزان / شدم خوشحال از اين تصميم ملي
شنيدم گفت از برد مراكش/ و گفت از پرتغال پوستكنده
و از اسپانيا و بردنش گفت/ از اين وعده شدم سَر كِيف بنده
خيالم راحت است از اينكه ايشان/ به حرف و وعدههايش پايبند است
نخواهد گفت فردا «دست من نيست»/ چراكه دست در اين رشته هَند است