• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4097 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۵ خرداد

اولين‌بار كه درباره اوتيسم شنيدم

ريحانه ظهيري

روزهايي كه در پي تحقيق مقدماتي فيلم مستندمان بودم متوجه شدم خانواده‌هاي كودكان اوتيستيك در دوسال آغازين زندگي كودكان‌شان متوجه تفاوت كودك خود با بچه‌هاي ديگر شده‌اند. برخي از آنان به دنبال چرايي اين تفاوت رفته و برخي وارد مرحله انكار شده‌اند.

اما اگر بخواهيم به قبل‌ از آن برگرديم يعني درست زماني‌كه مادران واپسين روزهاي بارداري خود را مي‌گذرانند تمام احساسات و آرزوهاي‌شان براي كودكي كه قرار است به او زندگي ببخشند و به اين جهان هستي دعوتش كرده‌اند يكسان است. براي كودك بهترين‌ها را مي‌خواهند و هنوز بسياري از آنان با اختلال اوتيسم آشنايي ندارند.

پانته‌آ فراهي مادر آرين مي‌گويد: «۱۷ تير ماه سال ۱۳۸۵ بهترين روز عمر من بود. 9 ماه انتظار به دنيا آمدن آرين را داشتم و حالا در آغوشم بود.

روزها به تندي سپري مي‌شدند. به نظر من آرين زيباترين پسر بچه‌اي بود كه هر مادري آرزوي داشتن آن را داشت.

آرين يك سال و نيمه شد و من طبق روال ماهي يك‌بار براي چكاب، او را پيش دكترش مي‌بردم. به دكتر گفتم كه آرين در مقايسه با بچه‌هاي همسن و سالش حرف نمي‌زند. دكتر اظهار داشت كه بعيد مي‌داند آرين اوتيستيك باشد ولي ما در ابتدا بايد يك نوار گوش و يك تست تيروئيد ‌بگيريم تا بتوانيم نظر دهيم. پرسيدم اوتيستيك يعني چي؟ كه دكتر در جوابم پاسخ دادند يعني در «خودمانده». گفتم: آرين در خود مانده نيست خيلي خوب با بچه‌هاي ديگر ارتباط برقرار مي‌كند».

بعد از تولد كودك آگاهي والدين نسبت به شرايط كودك خود معمولا با پيامدهايي همراه است كه مي‌توان به ترك خانه و همسر توسط زوج ديگر اشاره كرد.

به صورتي‌كه زن يا مرد، فرزند يا زوج ديگر را رها مي‌كند و اگر از نظر فيزيكي رها نكند از نظر عاطفي آنان را رها مي‌كند. بعضا ديده شده است كه يكي از والدين با تهديدِ همسر خود نسبت به جدايي از او، سعي در قرار دادن فرد در موقعيتي دارد تا او مجبور به رها كردن كودك در آسايشگاه شود در غير اين صورت او همسر خود را ترك خواهد كرد. و در جايگاه آخر كماكان با خانواده چه از نظر عاطفي و مالي مي‌ماند اما در مرحله انكار موقعيت قرار مي‌گيرد. شايد بتوان گفت زماني كه خبر اختلال كودك را به خانواده مي‌دهند به خانواده شوك وارد مي‌شود و حضور يك روانشناسِ آشنا به مسائل كودكان اوتيستيك و خانواده‌هاي‌شان در كنار خانواده الزامي است تا شرايط پيش رو را به صورت كامل براي خانواده تشريح كند و خانواده، خود را در برابر جامعه ايده‌آل‌گراي ما در موضع ضعف نپندارد. پانته‌آ فراهي در ادامه توضيحاتش مي‌گويد: «جواب تست‌هاي پيشنهادي دكتر منفي بود اما غريزه مادري‌ام وجود مشكلي را در آرين به من هشدار مي‌داد... مخصوصا زماني كه پسرم را با دختر عمو و پسر عموهاي تقريبا هم‌سنش مقايسه مي‌كردم و متوجه شده بودم خيلي با آنها تفاوت دارد. مساله را كه با همسرم در ميان گذاشتم مورد بي‌توجهي همسرم قرار گرفتم. او تاكيد داشت پسرمان دچار هيچ مساله‌اي نيست.

از طريق اينترنت شروع به مطالعه كرده بودم و از هر 10 موردي كه در مورد نشانه‌هاي اتيسم نوشته شده بود ۵ تا از آنان با حالات آرين مطابقت داشت. در آن روزها احساس تنهايي و درماندگي شديدي مي‌كردم. هر چه بيشتر مي‌خواندم بيشتر گيج مي‌شدم و دستم به جايي بند نبود. زماني كه آرين را صدا مي‌زدم اصلا عكس‌العملي نشان نمي‌داد!

آرين گريه‌هاي بي‌مورد داشت. بعضي شب‌ها با جيغ از خواب بلند مي‌شد و ما نمي‌دانستيم به چه نحوي ساكتش كنيم.

حالا آرين دو ساله شده بود و هنوز هم هيچ خبري از گفتار نبود. به پيشنهاد مادرم آرين را نزد كلينيك گفتار درماني نزديك منزل ايشان برديم.

همسرم طبق معمول قبول نداشت كه آرين با هم‌سن‌ و سال‌هاي خودش تفاوت‌هاي قابل توجهي دارد. ولي به اصرار من راضي شد تا ما را همراهي كند.

خانم تراپيست به من گفت كه اول سعي كنم محيط خانه را براي آرين يكنواخت كنم. تصميم گرفتم براي مدتي سر كار نروم و مرخصي گرفتم. سعي كردم بيشتر وقتم را صرف آرين كنم و حرف‌هاي خانم تراپيست را هم انجام بدم. ظاهرا آرين از وضع پيش آمده خيلي هم خوشحال بود و اين شروع خانه‌نشيني موقت من و جست‌وجو براي روانشناسي مناسب بود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون