وعدهاي معطوف به بازيهاي آسيايي
اميد تازه به تماشاي رقابت زنان ورزشكار
اشرف جمشيديان
طي روزهاي گذشته شاهد انتشار اخبار خوبي در خصوص ورزش زنان بوديم كه هر كدام به تنهايي قابليت پردازش دارند. اولي قهرماني الهه احمدي در جام جهاني تيراندازي بود، بعدي نامگذاري يكي از ورزشگاههاي منطقه 16 تهران به نام فرشته كريمي فوتساليست شناخته شده كشورمان كه براي نخستينبار در تاريخ ورزش ايران اين اتفاق ميافتد و آخرين خبر، پخش مسابقات زنان ورزشكار ايران در بازيهايي آسيايي جاكارتا؛ خبري كه با واكنشهاي متفاوتي مواجه شده تا اين سوال مطرح شود كه آيا واقعا قرار است با تمام محدوديتهايي كه همواره براي پخش مسابقات بانوان ورزشكار در ايران بوده، اين مهم عملي شود؟ اصلا چرا ايرادي بابت پخش فيلمها و سريالهاي خارجي كه زنان بيحجاب در آنها حضور دارند وجود ندارد؛ اما در پخش رويدادهاي ورزشي چنين ايرادي مطرح ميشود؟ البته قبلتر هم شاهد پخش محدود مسابقات ورزشكاران زن بودهايم. در همين المپيك قبل بود كه صداوسيما مسابقات كيميا عليزاده را به صورت زنده روي آنتن برد تا مردان و زنان ايراني از طريقگيرندههاي خود مشاهده كنند كه يكي از دختران اين سرزمين چگونه با شجاعت تمام به مصاف رقباي خود رفت و در نهايت به مدال برنز المپيك رسيد تا اولين بانوي ايراني باشد كه به مدال بازيهاي تابستاني ميرسد.
قبلتر و پس از درخشش تيم ملي فوتسال بانوان در رقابتهاي قهرماني آسيا، معصومه ابتكار، معاون امور زنان و خانواده رييسجمهور در مراسم ديدار با اعضاي تيم ملي فوتسال بانوان با انتقاد از پخش نشدن بازي فوتسال تيم ملي بانوان ايران از صدا و سيما و رايزني با رييس صداوسيما براي پخش مسابقات ورزشي بانوان گفته بود: «اين مساله مطالبهاي است كه آقاي رييسجمهور نيز مطرح كردند، من نيز با آقاي عسگري، رييس صدا و سيما صحبت كردم تا اين مشكل برطرف شده و امكان پخش تصاوير مسابقات ورزش بانوان فراهم شود.» در ادامه و روز يكشنبه فريبا محمديان نيز با اشاره به نشستهاي كارشناسي با مديران صدا و سيما اعلام كرد: «اميدوارم كه با حمايت خانم ابتكار، معاون محترم امور زنان و خانواده رياست جمهور، نمايندگان محترم مجلس و ساير مسوولان، امكان پخش مسابقات بانوان از صدا و سيما فراهم شود. اين حق طبيعي نيمي از جامعه است كه بيننده موفقيتهاي فرزندان و هموطنان خود از مسير رسانه ملي باشند. اميدوارم مذاكرات و رايزنيها با مديران صدا و سيما ثمربخش باشد و علاوه بر ترويج ورزش بانوان، امكان بهرهمندي از امتيازات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي آن براي ورزش بانوان فراهم شود. مهمترين رويداد پيش رو، بازيهاي آسيايي و پاراآسيايي جاكارتا است كه مسوولان صدا و سيما اعلام كردهاند امتياز پخش تمامي رقابتها را خريداري كردهاند و مشكلي براي پخش مسابقات ۱۰۷ بانوي شركتكننده ايران وجود ندارد.» برخي از علما حضور بانوان در ورزشگاههاي فوتبال و پخش ورزش زنان را عاملي براي ايجاد فساد ميدانند؛ اما علماي ديگري هم وجود دارند كه چنين باوري ندارند. فارغ از اين اختلاف شرعي، بايد ديد با اين ممانعت چه چيزي به دست ميآيد و چه چيزي از دست ميرود. ضمن اينكه براي ايجاد فضاي فرهنگي مناسب جهت حضور بانوان در ورزشگاههاي فوتبال يا پخش رقابتهاي ورزشي زنان تنها شعار كافي نيست و بايد به صورت عملي به آن پرداخت. بيترديد هيچ يك از مخالفان و موافقان پخش ورزش زنان و حضور بانوان در ورزشگاههاي فوتبال نميتوانند منكر شادابي و نشاطي باشند كه اين واقعه ميتواند براي جامعه و خانوادهها به ارمغان بياورد.
محسن غرويان، استاد حوزه علميه قم در واكنش به اين پرسش كه چرا مردم ايران و جهان حق دارند درخشش مسي و رونالدو را ببينند اما حق ندارند درخشش يك دختر فوتباليست ايراني را تماشا كنند، ميگويد: «اينجا تعارض بين ارزشهاي فرهنگي و ديني ما با برخي قوانين و مقررات جهاني ديده ميشود. ما در سياست و اقتصاد هم چنين تعارضاتي داريم. به نظرم ما بايد براي اين مشكلات فكري كنيم. مشكل اصلي ما اين است كه برخي ميگويند درباره اين مسائل اصلا فكر هم نكنيد و مساله ورزش زنان را رها كنيد. فكر نكردن به اين مسائل، فساد و آسيب بيشتري دارد؛ چه آسيبهاي اخلاقي، چه آسيبهاي اجتماعي و سياسي. البته گامهايي در اين زمينه برداشته شده است. الان ورزشكاران خانم ما، پوشش خودشان را دارند و ميروند واليبال و فوتبال بازي ميكنند و تا جايي كه امكان دارد، معتقدات ديني خودشان را حفظ ميكنند و در عين حال در ورزشگاهها هم حضور دارند. مساله تماشاي واليبال و فوتبال زنان هم به نظر من با دغدغه حفظ معتقدات ديني قابل جمع است. يعني راهحل دارد و مسوولان بايد اين راهحلهاي همراه با تدبير را پيدا كنند. البته كه در عرف متدينين ما، اين مساله هنوز حل نشده است. يك پدر يا مادر مذهبي، نميتواند خودش را راضي كند كه دخترش برود با بدن لخت واليبال بازي كند… اين مسائل برميگردد به روحيات شخصي افراد. در عرف متشرعين ما، هنوز اين مساله حل نشده است. يعني به غيرتش برميخورد كه بدن خودش يا دخترش را يك مرد نامحرم ببيند. اين امور در جامعه متدينين ما تبديل به عرف نشده است. ولي در فرهنگها و كشورهاي ديگر، بازي كردن يك زن با لباس ورزشي، كه قسمتي از بدن او را هم نشان ميدهد، امري عرفي است و آنها اين حد از بيرون بودن بدن حين ورزش كردن را شهوتانگيز نميدانند. البته الان در صدا و سيماي ما فيلمهايي خارجي پخش ميشود كه زنان سر و قسمتي از بدنشان لخت است. يعني اين فيلمها در جمهوري اسلامي پخش ميشود. بعضي فيلمها هم كار مشترك بين ايران و يك كشور اروپايي است. در اين فيلمها هم، مثلا بازيگر زن فرانسوي پوشش اسلامي ندارد ولي بازيگر زن ايراني آن فيلم پوشش اسلامي دارد و فيلم پخش ميشود. چه اشكالي دارد كه با فوتبال زنان هم چنين برخوردي داشته باشيم؟ همان پاسخي كه ما براي توجيه پخش آن فيلمها داريم، درباره فوتبال زنان و ساير ورزشهاي بانوان ايراني در خارج از كشور هم صدق ميكند. هر دو يك مبنا دارند. اگر چنين چيزي در سينما اشكال ندارد، در ورزش هم اشكال ندارد و اين عقبنشيني نيست. اين همان بحث مقتضيات زمان و مكان در فقه است كه امام خميني فرمودند. اگر قرار باشد اين چيزها مصداق عقبنشيني باشد، پس خود امام خميني هم خيلي عقبنشيني داشتند. مقام معظم رهبري هم كه الان فتوا دادهاند به طهارت اهل كتاب. قبل از اين، فقها نميگفتند كه كفارِ اهل كتاب پاكند. ولي الان رهبري فتوا دادهاند به طهارت اهل كتاب. چرا؟ براي اينكه شرايط زمان و مكان در اين فتوا تاثير كرده. در ورزش هم شرايط زمان و مكان تاثير ميكند. لذا ميتوان فتوا داد به جواز پخش مسابقات فوتبال يا واليبال زنان ايران با كشورهاي ديگر. بالاخره مراجع تقليد ملاحظاتي دارند و اين ملاحظات در دستگاه اجتهاديشان دخالت ميكند. به نظر من همه اين ملاحظات بايد در جهت مصالح مردم باشد. فقه ما اگر بخواهد كاربردي باشد، بايد كار مردم را راه بيندازد و مشكلات جامعه را حل كند. الان ورزش بانوان بالاخره مشكلي است و ما بايد راهحلي برايش پيدا كنيم. من به نظرم ميآيد كه راهحل وجود دارد. ولي فقيه حرف آخر را ميزند. پناه آخر ولي فقيه است و جامعه زنان هم ميتوانند اميد داشته باشند به اين آخرين پناه خودشان.»
محسن غرويان ميگويد: در صدا و سيماي ما فيلمهايي خارجي پخش ميشود كه زنان سر و قسمتي از بدنشان برهنه است. بعضي فيلمها هم كار مشترك بين ايران و يك كشور اروپايي است. چه اشكالي دارد كه با فوتبال زنان هم چنين برخوردي داشته باشيم؟ همان پاسخي كه ما براي توجيه پخش آن فيلمها داريم، درباره فوتبال زنان و ساير ورزشهاي بانوان ايراني در خارج از كشور هم صدق ميكند.