بشار اسد و تهديد به جنگ با كردها
محمدعلي دستمالي
بحران سوريه هنوز به پايان نرسيده و نميتوان گفت كه ثبات و امنيت كامل به سوريه بازگشته است. همچنان بيش از يك چهارم از كل جمعيت سوريه در آوارگي و در خارج از كشور خود به سر ميبرند و در بسياري از مناطق نيز حاكميت دولت مركزي جاري نيست. اگرچه گروههاي تروريستي داعش و النصره شكست خورده و از توان حمله و حتي مقابله برخوردار نيستند، اما هنوز هم دهها نشانه وجود دارد كه ثابت كند سوريه براي رسيدن به امنيت و ثبات، راه دور و درازي در پيش دارد. با اين حال بشار اسد، رييسجمهور سوريه در مصاحبه اخير خود با روسيا اليوم، او اعلام كرده كه امريكا شكست خورده و به پاي ميز مذاكره خواهد آمد و ناچار به ترك سوريه خواهد شد. رييسجمهور سوريه همچنين در مورد مخالفين خود هم گفته كه اگر غرب از آنها حمايت نكند، در عرض يك سال به طور كامل نابود خواهند شد. موقعيت بشار اسد در حال حاضر، شباهت چنداني به موقعيت دو سه سال پيش او ندارد. خيال بشار از بسياري جهات آسوده شده و بدون شك دمشق از امنيت و ثبات بيشتري برخوردار شده است. بشار اسد، حالا نسبت به گذشته موقعيت بهتري دارد اما اين پايان همهچيز نيست. چرا كه معارضين سوري همچنان بر مطالبات خود اصرار ميورزند و قدرتهاي فرامنطقهاي مهمي همچون امريكا و روسيه هنوز هم در اين پرونده پيچيده بينالمللي به توافق و سازش نرسيدهاند و از ديگر سو قدرتهاي منطقهاي مهمي همچون ايران، تركيه، عربستان سعودي و ديگران، نگرش متفاوتي نسبت به ميزان نفوذ خود در آينده سوريه دارند. بنابراين شايد مهمترين جنبه سخنان بشار اسد در مصاحبه با روسيا اليوم، تلاش او براي دادن روحيه به مردم كشورش است.
بشار اسد و كردها
رييسجمهور سوريه در مصاحبه مزبور در مورد نيروي موسوم به «نيروهاي سوريه دموكراتيك» (SDF) گفت: ما با اين نيروها از دو راه برخورد ميكنيم. راه اول اينكه درهاي مذاكره را به سويشان گشودهايم چرا كه بيشتر آنها سوري هستند اما اگر اين مساله محقق نشود به گزينه نظامي براي آزادسازي مناطق متوسل ميشويم. البته واشنگتن خيلي سريع جواب رييسجمهور سوريه را داد و ژنرال كنت مكنزي يكي از اعضاي ستاد وزارت دفاع امريكا (پنتاگون) اعلام كرد: هر يك از طرفهاي درگير در سوريه بايد بدانند كه حمله به نيروهاي مسلح امريكايي يا همپيمانان ما در ائتلاف ضد داعش سياستي است كه پايان ناگواري دارد. گروه مسلح موسوم به نيروهاي سوريه دموكراتيك در واقع تركيبي از «واحدهاي مدافع خلق» (YPG) يا همان شاخهي نظامي «حزب اتحاد دموكراتيك» (PYD) از نهادهاي اقماري (PKK) به علاوه برخي از گروههاي عشاير عرب در شمال سوريه است. با اشغال منطقه كردنشين عفرين توسط ارتش تركيه، شانس كردها براي مانور در غرب فرات و تداوم اقتدار آنان در يكي از سه ضلع مثلث مناطق كردنشين شمال سوريه از دست رفت. اما كردها هنوز هم سيطره خود را بر دو منطقه مهم جزيره (قاميشلو) و كوباني از دست ندادهاند. آنان در اين دو منطقه داراي يك نيروي دفاعي سازماندهي شده و منظم هستند كه با توجه به تجربياتي كه در ساليان اخير در مبارزه با داعش و ديگر گروههاي تروريستي به دست آورده و با توجه به آموزشها و امكاناتي كه از سوي امريكاييها و اروپاييها در اختيار آنان نهاده شده در حال حاضر سازمانيافتهترين گروه غيردولتي در سوريه به شمار ميرود. اين گروه نه تنها در حوزه دفاعي و امنيتي بلكه در بخشهاي اجتماعي، اداري، اجرايي، تشكيل مجلس و كابينه محلي و برگزاري انتخابات به شكلي رفتار كرده كه ميتوان ماحصل فعلي آن را از برخي جهات به اقليم كردستان عراق تشبيه كرد.
نيروهاي دموكراتيك سوريه با امريكاييها همكاري ميكنند و در عين حال از حمايتهاي ضمني روسيه نيز برخوردار هستند و غير از خصم بزرگي به نام تركيه، هيچ تهديد ديگري تداوم بقاي اين گروه را تهديد نميكند. شواهد نشان ميدهد كه دونالد ترامپ كه ظاهرا خود و تيم او برنامه منسجم و روشني براي براي اكنون و آيندهسوريه ندارند، تمايل دارند حامي اين گروه باقي بمانند. چراكه روي ارض واقع گروهي كاراتر و سازماندهي شدهتر پيدا نميكنند. حال به اين نكته بپردازيم كه چرا بشار اسد در مصاحبه خود اين گروه كردي را تهديد و اعلام كرده كه يا با مذاكره يا با ابزار زور و خشونت اين مناطق را از آنان پس ميگيرد؟ در تحليل اين مواضع اسد ميتوان گفت روي سخن او بيشتر با امريكاييهاست. اگر نه همه ميدانند كه كردها بر اساس يك توافق نانوشته با خود بشار اسد، كنترل مناطق شمال سوريه را در دست گرفتهاند و نميتوان آنها را به شرايط 10 سال پيش بازگرداند. از اين گذشته، اگر بشار بخواهد به قول خود با استفاده از گزينه نظامي سراغ كردها برود، چنين چيزي در عمل، قابل اجرا و شدني است؟ ارتشي كه هنوز حتي امنيت و ثبات اطراف پايتخت و مناطق غرب و جنوب را نيز برقرار نكرده، ميتواند به جنگ يك گروه سوريه وابسته به امريكا برود؟ بنابراين بدون تعارف بايد گفت اين سخنان در شرايط كنوني، فقط كاركرد رواني و تبليغاتي دارند. البته بايد به اين واقعيت نيز اشاره كرد كه كردها، با وجود برخورداري از حمايت نسبي امريكا با مشكلات و چالشهايي نيز روبرو هستند. به عنوان مثال در روزهاي اخير بسياري از مردم رقه به تداوم حضور اين نيروها اعتراض كرده و خواستار آن شدهاند كه هرچه زودتر اين نيروها رقه را ترك كنند. همچنين خصومت جدي تركيه با كردهاي وابسته به پ.ك.ك، مطلقا چالش بياهميتي نيست. چرا كه تركيه در عفرين ضربات مهلكي به كردها زد و نشان داده تمايل دارد در منبج و نقاط ديگر نيز دست به چنين اقداماتي بزند. حال بايد ديد كردها چه گزينهاي را انتخاب ميكنند؟ آيا آنها در تداوم همكاري خود با امريكا به سناريوي سوريه منهاي بشار اسد انديشيده و به دنبال كسب امتيازات بزرگ خواهند رفت؟ يا اينكه در صورت توافق امريكا و روسيه و تداوم اقتدار بشار اسد، با دمشق كنار آمده و به امتيازي در حد ساختار موسوم به قدرت لامركزي يا خودمختاري اداري، قناعت خواهند كرد؟