تحليل گاردين از بازي با اسپانيا
ايران مقاومت كرد، سپس شورش
سيد لو
مترجم : بهار سرلك
در ميانه هياهو و غوغايي كه صداي سوت پايان بازي به سختي شنيده ميشد، فوتباليستهاي از پا درآمده ايران نقش بر زمين شدند و ترانه «زنده باد اسپانيا» از بلندگوهاي ورزشگاه پخش شد. اسپانيا زنده ماند اما با مخاطره. ايران شكست خورد اما به سختي.
تيم فرناندو هيهرو يك بر صفر بازي را برد؛ اين دستاورد با ضربهاي تصادفي به زانوي ديهگو كاستا شكل گرفت. و اگر در آن برهه، وقتي اسپانياييها در پي گل بودند، به نتيجهاي رسيدند كه سهم شجاعان است در پايان سهمشان جز اين مينمود. اسپانيا سوار بازي بود اما بعد بيشتر از آنچه تصورش را ميكرد، به سختي افتاد. ايران مقاومت كرد و بعد شورش.
در حالي كه تيم متشكل از قهرمانان جهان بازي را بردند، اما ممكن بود تيم كارلوس كيروش سه امتياز بگيرد و دو بار اين تصور پيش آمد كه امتياز گرفتهاند: اولينبار توپ به تور كناري دروازه خورد، نيمكتنشينها و عوامل تيم پيش از اينكه بفهمند گل نشده، خوشحال از جا برخاستند؛ دومين بار گل آفسايد اعلام شد، اعلامي بيرحمانه كه شادي بچههاي ايران را مختل كرد؛ بنابراين ايران حمله را آغاز كرد و اسپانيا براي باز پسگيري كنترل به تقلا افتاد. سومين ضربه از محوطه شش قدم به سوي دروازه اسپانيا زده شد و مهدي طارمي باور نميكرد توپ وارد دروازه نشده است. اما اين لحظه هم گذشت.
اقبالي كه در بازي با مراكش به ايران رو كرده بود، در اين بازي به آنها پشت كرد. آنها را مجبور به تغيير پلن كرد كه تقريبا جواب داد. اسپانياييها پيروزياي را در آغوش كشيدند كه سكوي پرتاب آنها شد. از هيهرو پرسيدم آيا احساس آرامش ميكند و او پاسخ داد: «احساس ميكنم آن سه امتيازي را داريم كه ميگفتيم به سختي به دست ميآوريم.» اين سه امتياز را در نيمه دوم صاحب شدند. در نيمه اول توپ تماما در اختيارشان بود و در نهايت 580 پاس بيشتر از ايران به يكديگر دادند اما نتوانستند از حقههاي هميشگيشان استفاده كنند و گل بزنند. ديهگو كاستا ميگويد: «ايرانيها ما را تحريك ميكردند، مدام روي زمين ميافتادند.» اين در حالي است كه هيهرو بازي را پر از وقفه ميداند و با گوشه و كنايه ميگويد: «تيم ملي اسپانيا طرفدار بازي منصفانه است.» از همه مهمتر اسپانيا يك بازي تيمي ارايه داد كه بهشدت و خيلي خيلي خوب دفاع ميكرد. اسپانيا چنين انتظاري را داشت؛ ايران 22 بازي بدون باخت دارد كه 18 بازي آن را برده است. هيهرو هشدار داده بود: «آنها كار را سخت ميكنند.» البته ايران خيلي خوب از پس دشوار كردن بازي برآمد. غافلگيري بازي در اين بود كه ايران بازي را با حالت تدافعي سخت نكرد بلكه وقتي دنبال گل بود كار را سخت كرد .
هيهرو مكررا اصرار داشت طرح بازي را كمي تغيير بدهد اما رويكرد محتمل ايران، به تغييرات دامن ميزد. انتظار ميرفت نيازي به پوشش دفاعي كوكه نباشد بنابراين او از زمين بيرون كشيده شد و آندرس اينيستا و داويد سيلوا كنار سرخيو بوسكتس باقي ماندند. از لحاظ نظري اين كار راه خلاقيت، گردش سريعتر توپ و بازي دادن لوكاس واسكس كه به خوبي در عرض حركت ميكند و خوب ميدود را باز كرد.
ابتدا اين طور به نظر ميرسيد كه ايران درصدد تغيير چينش است اما خيلي زود چينش 1-3-6 را به خود گرفت و دو خط جلويي را بست. اسپانياييها پشت محوطه جريمه ايران خيمه زدند و عرض ميدان را تا دروازه ايران ميرفتند و ميآمدند. در اين محوطه اسپانياييها به يكديگر پاس ميدادند، گهگاه سرعت بازي را- معمولا توسط سيلوا- زياد ميكردند، اما كمكم دريافتند شكستن خطوط دفاعي ايران دشوار است. لوكاس هم به همين خاطر وارد زمين شد اما فضايي كه در دويدن در آن خبره است اصلا وجود نداشت. ديهگو كاستا هم دست و پا ميزد.
دني كارواخال پاس بغل داد؛ توپ سيلوا به مجيد حسيني خورد؛ ضربه ايستگاهي سرخيو راموس به ديوار دفاعي برخورد كرد و سيلوا در تلاشي ديگر توپ را در دستان دروازهبان انداخت؛ در اين موقعيتها چشماندازي از گل وجود نداشت. ايران محكم ايستاد، فقط وقتي از زمين خودشان بيرون ميآمدند آسيبپذير ميشدند. هر وقت زمين خالي ميشد غرش و بوق طرفداران به هوا ميرفت. آنها طرفداران ايراني بودند كه وقتي سيلوا با توپ فرار كرد و ضربه منحرف شدهاش دورتر از دروازه ايران رفت، آه كشيدند.
هياهوي جمعيت در نيمه دوم قطع شد، در واقع وقتي نيمكتنشينها و عوامل تيم از روي نيمكت به سمت زمين هجوم بردند و فكر كردند گل زدهاند اين هياهو قطع شد. اما واقعيت اين بود كه شوت كريم انصاريفرد كه ماهرانه از فاصلهاي دور زده شد به تور كناري دروازه برخورد كرد و بعد در كمتر از يك دقيقه عوامل و نيمكتنشينهاي اسپانيا بلند شدند. جريان از اين قرار بود كه اينيستا به كاستا پاس ميدهد و تا برميگردد، رضاييان توپ را به طرف او دفع ميكند اما توپ به زانوي كاستا ميخورد و گل ميشود. اما ايران جلو ميكشد و خيلي زود دوباره نيمكتنشينها بلند ميشوند. اينبار همه بازيكنها شاديشان را سمت كرنر ميبرند اينبار براي توپي كه عزتاللهي از ديويد دخهآ عبور داده. در حين جشن و شادي آنها داور ايستاده است. كنار او، پرچم كمكداور بالاست. مدتي طول ميكشد و وقفه نفس همه را در سينه حبس كرده تا اينكه اندرس كونيا گل را مردود اعلام ميكند. پس از آن كيروش ميگويد يكي از عواملش بعد از اين شادي به بيمارستان منتقل شده. او ميگفت: «اميدواريم حالش خوب باشد.»
هنوز بازي تمام نشده. سرعت بازي بيشتر ميشود و بازي كمي به دروازه دخهآ نزديك ميشود. ضربهاي خارقالعاده از محوطه شش قدم فرستاده ميشود و در نهايت آن لحظه ميرسد. اميري هوشمندانه توپ را از ميان پاهاي پيكه لايي ميزند و توپ را رد ميكند. طارمي با سر به توپ ميزند و توپ با فاصله كمي از بالاي دروازه به بيرون ميرود.
كيروش بعد از بازي گفت: «ما يك به صفر باختيم اما عزت و احترام به دست آورديم؛ بچهها بايد مفتخر باشند.»
The Guardian