واقعنگرايانه و به دور از سياهنمايي
محمود رضوي
سالهاست جامعه با انواع معضلات و آسيبهاي اجتماعي دستوپنجه نرم ميكند. جامعه ايراني درگذر از سنت و رسيدن به مدرنيته آنقدر درگير حواشي شده كه در مسير مدرنيته، اقتدار سنتي از نهادهاي سنتي جامعه گرفتهشده و مسووليتها بر عهده نهاد خانواده بزرگ و محله و... رهاشده و هنوز نهادهاي اجتماعي هم به طور كامل زير بار مسووليتهاي اجتماعي خود نرفتهاند. حتي شايد بتوان ادعا كرد با وجود همه تبليغ و تشويقي كه سازمانهاي مردمنهاد ميشوند، اما حاكميت هنوز قدرت نهادهاي اجتماعي و سازمانهاي مردمنهاد را باور نكرده و حاضر به واگذاري بخشي از مسووليت خود به آنها نشده است. اعتياد از آن دسته معضلات اجتماعي و ناهنجاريهاست كه بهتنهايي توسط حاكميت قابلحل نيست و لزوما بايد قدرت سياسي حاكميت باقدرت اجتماعي مردم و نهادهاي اجتماعي تلفيق و قدرت مضاعفي را به وجود آورد تا بتوان اين معضلات و ناهنجاريها را رفع كرد. داركوب ساخته شد تا قدرت اجتماعي سينما به كمك سمنها و حاكميت بيايد تا آنها بتوانند، اعتياد كه ديگر تنها يك بيماري نيست بلكه يك ناهنجاري است و در كنار خود بزه و جرم را به همراه ميآورد را ابتدا متوقف و بعد جامعه درگير شده را درمان كنند. داركوب محصول اهتمام يك تيم با انگيزه هنري است كه نقش اجتماعي خود را با هنرمندي در ساخت يك فيلم اجتماعي مصلحانه ايفا كند. بهروز شعيبي اينبار نيز همانند آثار قبلي خود تمام تلاش خود را به كار گرفت تا از زاويه نگاهي واقعنگرايانه و به دور از سياهنمايي ضمن به تصوير كشيدن معضلات، اميد به اصلاح را در دل مخاطب زنده نگاه دارد. آنقدر اين تلاش همكاران ما به دل مخاطبان و داوران جشنواره نشست كه فيلم در زمره ٦ فيلم منتخب مخاطبان قرار گرفت و در داوريها نيز موفق به ١٠ رشته كانديداتوري و ٢ سيمرغ براي استاد جمشيد هاشمپور و خانم سارا بهرامي شد. امروز هم اميدواريم در اكران نيز ارتباط خوبي با مخاطبان گرفته و بتواند جامعه را در اين خصوص با خود همراه كند.