انتخابات رياستجمهوري در ايران هر چهار سال يك بار برگزار ميشود. در هر دوره ما شاهد چهرههايي هستيم كه براي رسيدن به كرسي بالاترين مقام اجرايي در كشور اعلام آمادگي كرده و برنامههاي رنگارنگي براي كسب راي ارايه ميدهند. برخي از اين چهرهها پاي ثابت انتخابات رياستجمهوري هستند گويي پس از پايان هر دولت مشكلات را حلاجي كرده و در خود اين توانايي را ميبينند كه ميتوان كشور را نجات داد. در روزهايي كه دولت دوازدهم تحت انواع و اقسام فشارهاي داخلي و خارجي قرار دارد، تصميم گرفتيم به سراغ برخي كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري برويم و از آنها بپرسيم اگر امروز رييسجمهور بودند چه راهكاري براي بهبود اوضاع و خروج از وضعيت فعلي داشتند. سيد مصطفي هاشميطبا، كانديداي دوازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري معتقد است براي برونرفت از وضعيت فعلي بايد سران سه قوه خود را با مقام معظم رهبري هماهنگ كنند. از نظر او مشكلات بينالمللي مانند خروج شركتهاي اروپايي پس از خروج امريكا از برجام از بازار ايران اجتنابناپذير است و صفر تا صد آن در اختيار ايران نيست اما كليد حل مشكلات داخلي در دستان خودمان قرار دارد به همين دليل با حل مشكلات داخلي ميتوان وضعيت فعلي را بهبود بخشيد .
اگر در انتخابات ارديبهشت 96 شما به جاي روحاني راي ميآورديد، راهكار شما براي برونرفت از وضعيت فعلي چه بود؟
براي پاسخ به اين سوال در ابتدا بايد وضعيت موجود را تعريف كرد و سپس سنجيد كه برونرفت از وضعيت كنوني چه شرايطي را طلب ميكند. ابتدا بايد وضعيت تشريح شود زيرا زماني كه مساله به صورتي ديگر نوشته شود، پاسخهاي متفاوتي را به همراه دارد. من معتقدم دولت حسن روحاني برخي اقدامات لازم را انجام دادهاند اما ميشد كارهاي بيشتري براي بهبود اوضاع كشور انجام داد. تعريف من از وضعيت كنوني كشور با ساير عزيزان متفاوت است. متاسفانه بسياري از ما بيشتر از آنكه به علت بپردازيم، درگير معلولها هستيم و غفلت از علتها شرايط امروز را پديد آورده است. به عنوان نمونه به اتفاقات ارز و سكه دقت كنيم. زماني كه اين اتفاقات رخ داد، متاسفانه تصميم نادرستي گرفته و قصد داريم از اين موضوعات رهايي پيدا كنيم در حالي كه مسائل كشور بسيار بزرگتر و مهمتر از موضوعات اينچنيني است. مسائلي كه ما با دشمنان خارجي خود داريم، مسائل مهمي است اما در طول سالهاي اخير دولتها با اتخاذ تصميمات نادرست چالشهاي بسياري را براي كشور خلق كردهاند. من معتقدم هيچ اقتصاددان يا هيچيك از مسوولان سياسي و نظامي كشور نتوانستند برنامهاي براي برونرفت از وضعيت فعلي ارايه كنند. كشور ما امروز علاوه بر مسائل خارجي با بسياري از موضوعات داخلي روبهرو است. در مشكلات خارجي و داخلي صورت مساله مشخص است؛ برجام به صورت دقيق و كامل اجرا نشد و امريكا از اين تعهدنامه بينالمللي خارج شده است. اين اتفاقات تبعات سنگيني براي اقتصاد كشور داشته است كه عبارتند از نقدينگي سنگين در كشور كه سبب ظهور فساد است. دومين مشكل دولت، بدهي سنگين به اشخاص حقيقي و حقوقي است كه سبب ركود بسياري از موسسات توليدي و خدماتي در كشور شده است. سوم طرحهاي نيمهتمام دولتي كه به خاطر شرايط بودجه امكان تكميل آنها وجود ندارد. چهارم اجبار دولت به فروش ارز براي تامين هزينههاي جاري كشور. پنجم تعطيلي واحدهاي صنفي و در نهايت بحران آب كه جديترين چالش دولت در ماههاي آتي خواهد بود. اين مجموعه از مشكلات دستبهدست هم داده و روزهاي سختي را براي مردم و كشور پديد آوردهاند كه متاسفانه براي هيچيك از اين موضوعات راهكاري نيز وجود ندارد. مطالبات مردم را بايد شنيد. يكي از جديترين مطالبات مردم موضوعات معيشتي است. من اگر به جاي آقاي روحاني بودم براي اين مسائل طرح و برنامه ارايه ميكردم. البته بايد صراحتا بگويم اين طرحها و برنامهها بسيار سنگين و سخت، هم براي نظام و هم براي مردم است اما براي حل مشكلات بايد سختي كشيد. موضوعاتي مانند ارز و سكه موضوعات معلولي است كه اگر هم حل شود گرهي از كشور باز نميشود.
دقيقا سوال ما هم درباره نحوه مواجهه با اين مشكلات است.
مهمترين اولويت من ايجاد همدلي و همكاري ميان قوه قضاييه، دولت، مجلس و مقام معظم رهبري است. براي اجرا شدن برنامههاي پيشنهادي بايد ميان قوا و مقام معظم رهبري هماهنگي وجود داشته باشد. اگر بنا است تصميمي درست اتخاذ و اجرا شود بايد روي آن اجماع وجود داشته باشد. در سياست خارجي نيز اين موضوع صدق ميكند. وقتي ما با نيروهاي استكبار درگير هستيم، نبايد سياستهاي راديكالي را در عرصه بينالملل اجرا كنيم زيرا منتهي به وضعيتي ميشود كه نه به نفع كشور است و نه به نفع مردم. اين مهم نيازمند برنامهريزي مناسب است.
زمزمههاي ترميم تيم اقتصادي دولت دوازدهم به گوش ميرسد. آيا اين تغييرات اثر بخش خواهد بود؟
تغييرات در دولتها امري طبيعي است. چه كسي گفته است كه يك وزير بايد 4 سال بر صندلي تكيه بزند؟ رييسجمهور بايد به تحليل درستي از وضعيت موجود برسد تا با توجه به تحليلها تغييرات را اعمال كند. اما بايد توجه داشت كه با تغيير وزرا هيچ مشكلي حل نميشود. اين تغييرات بيشتر مسكن سياسي است تا عملي راهگشا زيرا سياستهاي اصلي كشور تغيير نميكند. ما بايد سياستهاي اصلي خود را مورد بازنگري قرار دهيم. بايد سياستهاي مشخص و روشن همراه با راهحل عملي تدوين شود كه اين مهم نيازمند كمك مجلس است. اين تصميمات ممكن است تبعاتي براي مردم داشته باشد. اگر واقعا ميخواهيم از وضعيت فعلي خارج شويم، مردم بايد تبعات تصميمات درست را بپذيرند.
وزارت امور خارجه روزهاي سختي را براي به ثمر رسيدن برجام پشت سر گذاشت. اما خروج امريكا از برجام تقريبا بسياري از آن تلاشها را بيثمر كرد. به نظر شما دستگاه ديپلماسي چه كاري ميتوانست بكند كه نكرد؟
به نظر من وزارت امور خارجه در برابر خروج امريكا از برجام راهكار مناسبي را اتخاذ كرده است اما حرف من اين است كه چه امريكا در برجام باشد يا نباشد و چه ما برجام را ادامه دهيم يا ندهيم تفاوتي براي كشور ندارد. مهم آن است كه ما سياستهاي داخلي خود را تغيير دهيم. واقعيت آن است كه موضوعات بينالمللي در دست ما نيست. بسياري از شركتهاي اروپايي هستند كه منافع خود را در ارتباط با امريكا ميبينند يا طرف اروپايي برجام نيز ممكن است در آينده به سمت امريكا چرخش داشته باشد. اين موضوعات اجتناب ناپذير است و متاسفانه ما نميتوانيم روي اين تصميمات اثر گذار باشيم بنابراين بايد تمركز خود را بر موضوعاتي بگذاريم كه سرنوشت آن در دست خودمان است. ما بايد سياستهاي داخلي خود را فارغ از هرگونه امتياز، رانت يا فساد اصلاح كنيم. اين اقدام ميتواند كشور را به حركت رو به جلو وادار كند.
افشاي رانتخواران و مفسدان و شفافيت در بهبود و بازسازي اعتماد مردم به حاكميت تاثيرگذار است؟
دستور اخير رييسجمهور مبني بر انتشار اسامي دريافتكنندگان ارز دولتي گامي بسيار مهم و موثر در راستاي مبارز با فساد سيستماتيك است. چه ايرادي دارد مردم در جريان امور كشور قرار بگيرند؟ متاسفانه برخي وزارتخانهها در برابر شفافيت به هر دليلي مقاومت ميكنند. اين نافرماني از دستور رييسجمهور به كشور لطمه ميزند. به عنوان نمونه در ماجراي قاچاق چند هزار خودرو هيچكس متوجه نشد كه در نهايت چه اتفاقي افتاده است. ما بايد با مردم صحبت كنيم و واقعيت را براي آنها بازگو كنيم. شفافسازي يكي از اركان مهم در كشور است كه بايد به آن توجه شود.
برخي منتقدان و البته هواداران دولت معتقدند كه دولت بايد با مردم صحبت كند. شما هم در جواب به سوال قبل اين موضوع اشاره كرديد. با صريح صحبت كردن با مردم موافقيد؟
به نظر من موضوعاتي كه موجب سوءاستفاده تبليغاتي دشمن عليه كشور ميشود نبايد مطرح شود در غير اين صورت بايد مردم در جريان امور قرار گيرند. برخي موضوعات هست كه اگر از زبان مسوولان نظام مطرح شود عناصر ضدانقلاب از آن سوءاستفاده ميكنند بنابراين هنگام مطرح كردن موضوعات بايد بسيار مراقب بود كه خوراك تبليغاتي عليه كشور در اختيار دشمنان قرار نگيرد.
با اين تحليل ميتوان درهاي شفافيت را بست زيرا به بهانه سوءاستفاده دشمن ديگر هيچ مسوولي در راستاي شفافيت قدم بر نميدارد.
در اين مورد بايد بسيار هوشمند بود. اگر موضوعات مطرح شده درباره آينده و حفظ ايران باشد، موجب سوءاستفاده دشمن نميشود.
حرف من اين است كه چه امريكا در برجام باشد يا نباشد و چه ما برجام را ادامه دهيم يا ندهيم تفاوتي براي كشور ندارد. مهم آن است كه ما سياستهاي داخلي خود را تغيير دهيم. واقعيت آن است كه موضوعات بينالمللي در دست ما نيست.
دستور اخير رييسجمهور مبني بر انتشار اسامي دريافتكنندگان ارز دولتي گامي بسيار مهم و موثر در راستاي مبارز با فساد سيستماتيك است.