• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4136 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۶ تير

امريكا و اسراييل چه خوابي براي ايران ديده‌اند؟

جنگ مجازي تل‌آويو و واشنگتن عليه تهران

سارا معصومي

سخن گفتن با مردم ايران از تل‌آويو و واشنگتن. تلاش براي تاثيرگذاري بر جريان‌هاي داخلي و همدردي با ايراني‌ها در فضاهاي مجازي مانند توييتر يا با ضبط و پخش ويدئوهايي در فضاهاي مجازي. دونالد ترامپ، رييس‌جمهور ايالات متحده، مايك پمپئو، وزير خارجه امريكا و بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم اسراييل بازي همزمان جديدي را با ايران آغاز كرده‌اند: تلاش براي تعميق شكاف‌ها و تشديد تنش داخلي در ايران. درحالي كه دولت ترامپ مي‌گويد به دنبال تغيير نظام در ايران نيست و مطلوبش تغيير رفتار تهران در مسائل منطقه‌اي است و تحليلگران بسياري درباره تفاوت‌هاي تلاش براي تغيير نظام و تغيير رفتار سخن مي‌گويند اما به نظر مي‌رسد كه در پشت پرده امريكا، اسراييل و برخي از رفقاي آنها در حاشيه خليج فارس سياست تضعيف حاكميت در داخل را دنبال مي‌كنند. سياستي كه تصور مي‌كنند در سايه آن مي‌توانند ايران را به پاي ميز مذاكره كشانده و امتيازهاي منطقه‌اي را كه به دنبال آن هستند، دريافت كنند.

بيشترين فعاليت‌هاي دونالد ترامپ، مايك پمپئو و بنيامين نتانياهو با محوريت تلاش براي تضعيف ايران از از داخل در توييتر انجام مي‌شود. وزارت خارجه ايالات متحده كه اين روزها مسووليت آن را مايك پمپئو در اختيار دارد صفحه‌اي به زبان فارسي دارد. هرچند كه تاريخ ايجاد اين صفحه به فوريه 2011 بازمي‌گردد اما در دوره رياست‌جمهوري باراك اوباما ماهيت توييت‌هايي كه به زبان فارسي منتشر مي‌شد با آنچه در 16 ماه گذشته از دولت ترامپ در اين صفحه قرار داده شده، متفاوت است. رژيم صهيونيستي نيز صفحه‌اي با عنوان اسراييل به فارسي در توييتر دارد و البته نخست‌وزير اين رژيم نيز از سال 2015 علاوه بر صفحه توييتر خود صفحه ديگري را با زبان فارسي راه‌اندازي و مديريت مي‌كند. مايك پمپئو و دونالد ترامپ هرچند صفحاتي به زبان فارسي براي ايجاد ارتباط با مردم ايران ندارند اما به طور متوسط هر 10 روز يك بار توييت‌هايي را درباره ايران با دنبال‌كنندگان خود در ميان مي‌گذارند.

فعاليت صفحه‌هاي مربوط به وزارت خارجه امريكا يا رژيم اسراييل به زبان فارسي در توييتر با شعار «زمان رويارويي با حقيقت فرارسيده است» به چند محور اصلي خلاصه مي‌شود: 1- بيان فعاليت‌هاي منطقه‌اي ايران در كشورهايي نظير سوريه، يمن، لبنان، عراق و فلسطين و تلاش براي تحريك افكار عمومي داخل ايران به واسطه اين فعاليت‌ها. 2- بزرگنمايي هر گونه خبري كه درباره تحريم‌هاي ايران در فضاهاي رسانه‌اي منتشر شده است. 3- تمركز بر مشكلات اقتصادي در داخل ايران و مقصر شناختن كل حاكميت در بروز اين مشكلات. 4- سوار شدن بر موج اعتراض‌هاي مدني كه در ايران رخ مي‌دهد مانند ماجراي اعتراض‌ها به بازداشت مائده هژبري (نوجواني كه گفته مي‌شود به اتهام رقص در فضاي مجازي بازداشت و سپس فيلمي از اعتراف‌هاي وي از تلويزيون پخش شد.) 5- ادعاي همراهي با مردم ايران و تاكيد بر آنكه هدف امريكا از بازگرداندن تحريم‌هاي هسته‌اي ايران نه مردم كه دولت است.

امريكا و متحدانش در منطقه غرب آسيا جنگ با ايران را در چند حوزه سياسي، اقتصادي و رسانه‌اي آغاز كرده‌اند. تلاش براي منزوي كردن ايران در صحنه بين‌المللي، آغاز روند بازگرداندن تحريم‌هاي هسته‌اي و توسعه دامنه تحريم‌هاي اوليه و در حوزه رسانه‌اي نيز تلاش براي تاثيرگذاري بر افكار عمومي داخلي اقدام‌هايي است كه از زمان روي كار آمدن دولت ترامپ در امريكا دنبال شده است. ابزارهاي ترامپ براي تحت فشار قراردادن ايران مشخص است اما از هدف وي و متحدانش هنوز به شكل كامل رونمايي نشده است. اطرافيان رييس‌جمهور امريكا درباره ايران دو ديدگاه متفاوت دارند: جمعي تشديد فشار را ابزاري براي به پاي ميز مذاكره كشاندن تهران به منظور رسيدن به توافقي جامع مي‌دانند كه تمام اختلاف‌ها از مساله هسته‌اي تا فعاليت‌هاي منطقه‌اي و آزمايش‌هاي موشكي ايران را شامل شود و برخي اعتقاد دارند كه وقت آن فرارسيده كه با تشديد فشار اقتصادي و سياسي، ايده قديمي تغيير نظام در ايران را پيش برد. جمع نخست نظام فعلي را مي‌توانند تحمل كنند اما در شرايطي تضعيف شده و بله‌قربان‌گو و جمع دوم تنها راه عادي‌سازي رابطه تهران با واشنگتن و برخي از متحدانش را تغيير نظام در ايران مي‌دانند. جمع دوم براي فرداي پس از به ظن خود فروپاشي نظام در ايران، آينده‌ مشخصي متصور نيستند و در بهترين حالت گروهكي منفور مانند منافقين يا چهره‌اي منفورتر مانند رضا پهلوي را آلترنانيوهايي براي جمهوري اسلامي مي‌دانند. اخيرا رسانه اسراييلي هاآرتص در گزارشي به نقل از چندمقام اسراييلي بازگشته از مذاكره با امريكا درباره ايران نوشته بود كه برخي در دولت ترامپ اعتقاد دارند كه امروز پس از گذشت بيش از 4 دهه از عمر جمهوري اسلامي فرصتي دست داده تا جرقه‌هاي تغيير نظام در ايران را زد. براساس همين گزارش هاآرتص، جان بولتون، مشاور امنيت ملي ترامپ كه رابطه بسيار خوبي با گروهك منافقين دارد سردسته گروهي است كه به هيچ سناريويي كمتر از تغيير نظام در ايران رضايت نمي‌دهد. منابع روزنامه هاآرتص مي‌گويند كه بولتون اعتقاد دارد اعتراض‌هايي كه در ايران درچندماه اخير رخ داده و بهانه‌هاي آنها نيز عمدتا اقتصادي بوده را بايد نشانه‌اي از ضعف حاكميت دانست. مشاور امنيت ملي ترامپ مداوم در گوش رييس‌جمهور زمزمه مي‌كند كه تشديد فشارهاي امريكا مي‌تواند نظام در ايران را تغيير دهد.

با اين وجود، بولتون تنها تصميم‌گيرنده نيست. چهره‌اي مانند جيمز متيس در جامه وزير دفاع نگاه ديگري داشته و ترديد دارد كه پيشبرد ايده تغيير نظام در ايران از سوي امريكا عاقلانه باشد. وي با توجه به واقعيت‌هاي روي زمين مي‌گويد كه هرگونه تلاشي براي تغيير نظام در ايران مي‌تواند به جنگ نظامي با تهران منتهي شود. جنگي كه تبعات اقتصادي در بعد جهاني دارد و البته مي‌تواند وضعيت متحدان امريكا در منطقه را نيز به خطر اندازد. متيس و متيس‌هايي كه با اين نگاه در اطراف رييس‌جمهور امريكا هستند اعتقاد دارند كه هدف از هرگونه جنگ اقتصادي، سياسي يا رسانه‌اي با ايران بايد سر ميز مذاكره بازگرداندن تهران باشد. در ميانه متيس و بولتون، مايك پمپئو ايستاده است. مردي كه در ماه مه از ساختمان سيا به وزرات خارجه نقل مكان كرد و از همان بدو ورود نيز با پرونده كره شمالي درگير شد. هرچند كه پمپئو همواره از منتقدان سرسخت ايران بوده اما هاآرتص به نقل از يك منبع امريكايي مي‌گويد در اين مقطع زماني نگاه وي نيز بيشتر به متيس نزديك است تا بولتون. البته پمپئو در فضاي مجازي مانند توييتر حمايت‌هاي بسياري از اعتراض‌ها در ايران مي‌كند.

درحالي كه اختلاف بر سر هدف از تشديد فشارها بر ايران به قوت خود باقيست اما اتفاق نظر درباره ابزار تشديد فشار در دولت امريكا وجود دارد. دولت ترامپ درحال كار با متحدان خود براي ايجاد ائتلافي جديد به منظور مقابله با مجموعه‌اي از رفتارهاي ايران كه آنها را تهديد مي‌خواند، است. واشنگتن مي‌گويد اين اتحاد از همه ابزارها براي تشديد فشار بر ايران استفاده مي‌كند اما همزمان امريكا براي پايان دادن به تحريم‌هاي ايران و عادي‌سازي رابطه با تهران آماده است البته به شرط آنكه ايران شروط امريكا را بپذيرد.

يكي از دلايلي كه نمي‌توان گفت غايت نهايي ترامپ تلاش براي تغيير نظام يا مذاكره با ايران است، تعدد و تنوع چهره‌هايي است كه در داخل حلقه نخست تصميم‌گير اطراف ترامپ نيستند اما به نوعي مشاوران خارجي به حساب مي‌آيند كه رييس‌جمهور مرتب با آنها در تماس است. رودي جولياني، شهردار سابق نيويورك و وكيل شخصي ترامپ يكي از همين چهره‌ها است. مردي كه رابطه بسيار نزديكي با گروهك منافقين دارد. جولياني در ماه مارس ادعا كرده بود كه ترامپ به دنبال تغيير نظام در ايران است اما اين ادعا چندي بعد از اين تاريخ از سوي دولت ترامپ تكذيب و گفته شد كه موضع‌گيري‌هاي جولياني ربطي به سياست‌هاي دولت ترامپ ندارد.

در اين ميان نمي‌توان فقط از چهره‌هاي امريكايي پيرامون ترامپ حرف زد و نقش چهره‌اي مانند بنيامين نتانياهو را ناديده گرفت. نتانياهو در چندماه اخير به‌شدت سرمايه‌گذاري روي گفت‌وگوي مجازي با افكار عمومي در ايران را پيش برده است. وي در ويدئوهايي كه گاه به گاه منتشر مي‌كند مستقيما ايراني‌ها را مخاطب قرار داده و تلاش مي‌كند با حمايت از اعتراض‌ها در ايران يا همدردي با ايراني‌ها در بحران‌هايي مانند آب، ادعاي دوستي با ملت را داشته و نظام را دشمن مشترك اسراييل و مردم ايران معرفي كند! رفتارهاي «بي‌بي» در فضاي مجازي نشان مي‌دهد كه وي اعتقاد دارد مي‌توان از بحران‌هاي اقتصادي براي تهيه خوراك اوليه تغيير نظام در ايران استفاده كرد.

درحال حاضر سوال اينجاست كه آيا تكاپوهاي ترامپ و نتانياهو در فضاي مجازي با هدف جلب نظر افكار عمومي در ايران و در ميدان عمل با تشديد تحريم‌ها عليه تهران، جان بولتون را به آرزويش مي‌رساند يا جيمز متيس و هوادارانش را؟ زلماي خليل‌زاد، سفير سابق امريكا در عراق و افغانستان اخيرا در يادداشتي براي واشنگتن پست نوشته بود كه تاكتيك‌هاي ترامپ نه ايران را به زانو درمي آورد و نه منجر به سقوط نظام در ايران مي‌شود بلكه مي‌تواند ايراني‌ها را به پاي ميز مذاكره برگرداند.

چهره‌هايي مانند بي‌بي يا نهادهايي مانند بنياد دفاع از دموكراسي (FDD) در حالي ايده تغيير نظام در ايران را دنبال مي‌كنند كه امريكا در دوره معاصر دو تجربه عراق و افغانستان و البته ليبي را از سر گذرانده است. با توجه به آن هزينه‌ها است كه امروز برخي در گوش ترامپ زمزمه مي‌كنند عصر قشون‌كشي نظامي براي تغيير نظام‌ها گذشته بلكه بايد فشارها بر يك نظام را و هزينه‌ها براي آن را افزايش داد و در نهايت افكار عمومي را با خود همراه كرد تا آنها خود دست به كار شوند. مشكلي كه در حال حاضر بر سر راه ترامپ براي پيشبرد اين ايده وجود دارد اين است كه تشديد فشاري كه آنها نياز دارند با همراه شدن متحدان اصلي‌شان جواب خواهد داد و در حال حاضر اروپايي‌ها به اضافه چين و روسيه براي حفظ برجام بيش از تشديد فشار بر ايران به دليل فعاليت‌هاي منطقه‌اي اصرار دارند. دونالد ترامپ و وزير خارجه‌اش اخيرا ژست پيشنهاد مذاكره به ايران را هم گرفته‌اند و شايد تصور مي‌كنند كه مي‌توانند با اين ژست بگويند كه ايران دست رد به مذاكره زد. اما حقيقت آن است كه نمي‌توان ليستي از بايدها و نبايدها مقابل يك كشور مستقل كه ديوار بي‌اعتمادي‌اش به امريكا بس بلند است، گذاشت و توقع پاسخ مثبت به مذاكره را داشت. روزي كه مايك پمپئو در نخستين سخنراني جدي پس از ورود به وزارت خارجه شرط و شروط‌ها براي ايران را مطرح كرد در همان فضاي مجازي با موجي از مخالفت‌هاي ايراني‌ها روبه رو شد؛ مخالفت‌هايي كه خط مشترك همه آنها يك چيز بود: ايراني استقلالش را معامله نمي‌كند.

نگاهي به صفحات مقام‌هاي اسراييلي و امريكايي در فضاي مجازي در حقيقت مويد گزارشي است كه رسانه امريكايي اكسيوس اخيرا درباره تشكيل كميته مشترك ميان تل آويو و واشنگتن براي به راه‌اندازي اعتراض‌هاي داخلي در ايران منتشر كرده بود. هرچند كه مقام‌هاي امريكايي و اسراييلي به شكل رسمي از تاييد يا تكذيب اين خبر امتناع كرده‌اند اما رسانه روسي اسپوتنيك به سراغ تحليلگران و برخي منابع آگاه در اسراييل رفته و تاكيد مي‌كند كه همكاري ميان اسراييل و امريكا براي تحت تاثير قرار دادن فضاي داخلي ايران با توسل به حرفه‌اي‌ترين ابزارها ادامه دارد. يك تحليلگر اسراييلي در اين باره به اسپوتنيك گفته است: «اصلي‌ترين هدف كميته مشترك امريكا و اسراييل، ايجاد ناآرامي‌هاي داخلي در ايران است و البته اين نكته حائز اهميت است كه اسراييل هيچگاه تا اين اندازه وارد اين جبهه براي رويارويي با ايران نشده بود.»

نكته مهم قابل برداشت از گزارش‌هاي «اكسيوس» و «اسپوتنيك» اين است كه هرچند دونالد ترامپ همه تلاش خود را براي تشديد فشارهاي اقتصادي بر ايران به كار گرفته اما به خوبي مي‌داند كه اگر همزمان با اين فشارهاي اقتصادي، ناآرامي‌ها در داخل كليد نخورد، امريكا به هدفي كه مي‌خواهد نخواهد رسيد. در اين ميان برخي قائل به تفاوت اهداف بي‌بي و نتانياهو در قبال ايران هستند. رفتارهاي نتانياهو در فضاي مجازي و ويدئوهايي كه در آنها تلاش مي‌كند دوستي خاله خرسه خود با ايران را به نمايش بگذارد، ثابت مي‌كند كه وي حداقل در رويا به دنبال تغيير نظام در ايران است. امريكايي‌ها يك بار در سال 1332 (1953 ميلادي) با دخالت سيا اقدام به براندازي دولت مصدق در ايران كردند؛ تجربه تاريخي‌اي كه در ذهن ايراني‌ها ماندگار شده است. با اين وجود چهره‌اي مانند استفان والت از تحليلگران ارشد مسائل بين‌الملل در توصيه‌اي به دولت كنوني امريكا مي‌گويد: تلاش براي ايجاد هرگونه ناآرامي و تغيير نظام در خاورميانه در نهايت به «هيچ» منتهي خواهد شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون