• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4136 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۶ تير

استراتژي عروسك‌گردانان كاخ سفيد براي شكست تهران

عليرضا ميريوسفي

مقامات امريكايي در اعلام نظرهاي رسمي سياست تغيير رژيم در قبال ايران را رد مي‌كنند و اسم سياست خودشان را فشار حداكثري به منظور تغيير رفتار منطقه‌اي ايران ذكر مي‌كنند. با اين حال سابقه نومحافظه‌كاران حاضر در دولت ترامپ كه تحت تاثير مكتب نظريه پردازاني چون برنارد لوييس بر تجزيه كشورها و ايجاد يك خاورميانه جديد تاكيد داشتند، قابل چشم‌پوشي نيست. به همين خاطر كشف نقشه كلي دولت ترامپ در پس سياست‌هاي آشفته فعلي دولت وي موضوع مهمي است. كشف اين نقشه در دولت نابساماني كه تحت مديريت يك رييس‌جمهور دمدمي مزاج، مقامات ارشدش هرروز تغيير مي‌كند، كار ساده‌اي نيست. اين روزها همه در امريكا به دنبال سردرآوردن از منطق پشت پرده سياست‌هايي هستند كه راهبردهاي چنددهه و حتي يك قرن اخير امريكا را با چالش مواجه كرده است و به همين خاطر هر مطلب موثقي كه به اطلاع از پشت پرده اين تصميم‌سازي‌ها كمك كند با استقبال گسترده‌اي مواجه مي‌شود. كتاب «خشم و آتش» مايكل ولف در ژانويه و مقاله بسيار مفصل آدام انتوس در هفته‌نامه نيويوركر از دست اين مطالب هستند. انتوس در بخشي از اين مقاله پرده از منطق عجيب سياست خاورميانه‌اي ترامپ در انتقال سفارت امريكا به بيت‌المقدس تا خروج از برجام برداشته است. مطابق اين روايت، ترامپ در رقابت‌هاي مقدماتي با ساير نامزدهاي جمهوريخواه در جلب كمك‌هاي مالي بسيار ناموفق بود و در آستانه شكست و كناره‌گيري از رقابت‌ها، از شلدون ادلسون، دوست و كازينو‌دار مشهور امريكايي درخواست كمك مالي مي‌كند. ادلسون كمك مالي را منوط به اين نكته مي‌كند كه ترامپ در نطق‌هاي انتخاباتي به صراحت بگويد در صورت پيروزي، در روز اول رياست‌جمهوري‌اش سفارت امريكا را به بيت‌المقدس منتقل خواهد كرد. ترامپ چند هفته‌اي در برابر اين خواسته كه مخالف سياست عملي دهه‌هاي اخير امريكاست مقاومت مي‌كند، ولي سرانجام و با وخامت شديد اوضاع ستاد انتخاباتي‌اش به آن تن مي‌دهد. با واريز كمك مالي ادلسون به ستاد ترامپ، ساير حاميان مالي جمهوريخواهان هم به اين قمارباز قهار تاسي مي‌كنند و ستاد انتخاباتي ترامپ موفق مي‌شود با پشتيباني اين كمك‌هاي مالي كلان به پيروزي در انتخابات دست يابد. مطابق روايت انتوس، ترامپ بعد از رياست‌جمهوري از اعلام انتقال سفارت امريكا به بيت‌المقدس خودداري مي‌كند كه با خشم و ناراحتي فراوان ادلسون روبه‌رو مي‌شود. با اين حال چندماه بعد و زماني كه ترامپ با تحقيقات مولر درباره دخالت روسيه در انتخابات و براي پيشبرد طرح‌هاي اصلي‌اش در كنگره تحت فشار هم حزبي‌هايش و ساير نمايندگان قرار مي‌گيرد، بار ديگر به ادلسون براي حمايت مالي بزرگ از كمپين جمهوريخواهان براي انتخابات ميان دوره‌اي كنگره و انتخابات سال بعد نياز پيدا مي‌كند. شرط ادلسون همان شرط قبلي است، لذا ترامپ بعد قريب يك سال مقاومت، تسليم ادلسون و در واقع نتانياهو مي‌شود و با اعلام انتقال سفارت در دسامبر گذشته، مجددا سيل كمك‌ها را به ستادهاي انتخاباتي وابسته به خودش روان مي‌سازد. در همين زمان است كه پاي نومحافظه‌كاراني چون بولتون كه ترامپ در استفاده از آنها ملاحظه جدي داشت، به توصيه ادلسون به دولت وي باز مي‌شود. مطابق روايت انتوس، سياست خاورميانه‌اي ترامپ حداقل تا انتخابات نوامبر كنگره، همان چيزي خواهد بود كه ادلسون، نتانياهو و بولتون مي‌خواهند. اين سه قبلا نيز در سال ٢٠٠٣ نفوذ مشابهي بر دولت بوش داشتند و نه تنها از جنگ عراق پشيمان نيستند، بلكه همان توصيه‌ها و سياست‌ها را به ترامپ توصيه مي‌كنند. سياست نتانياهو (و فعلا ترامپ) در قبال ايران همان است كه در سال ٢٠٠٣ به بوش توصيه مي‌كرد. سياست وي نه تغيير رفتار ايران است و نه تغيير رژيم، كه فروپاشي و تجزيه كليت ايران است. اين همان چيزي است كه دكتر ظريف و حتي اردشير زاهدي نسبت به آن هشدار داده‌اند، هدف غايي اين سياست را برنارد لوييس از دهه هشتاد ميلادي ترسيم كرده و بسط داده است. تضعيف و تجزيه كشورهاي اسلامي منطقه خاورميانه به گونه‌اي كه اسراييل را به قدرت برتر و بلامنازع خاورميانه تبديل كند و راه را براي تسهيل سياست‌هاي توسعه طلبانه اين رژيم هموار كند، چكيده اين نقشه است. در حال حاضر ايران و محور مقاومت، مهم‌ترين مانع اين طرح و نخ تسبيح مقاومت عليه توسعه‌طلبي رژيم اسراييل است و خواسته غايي نتانياهو و ادلسون اضمحلال و فروپاشي كليت ايران و محور مقاومت حول آن است. طبيعي است امريكا و بسياري از دولت‌هاي غربي منافع مستقيمي در چنين طرحي نداشته و عقلاي قوم در اين كشورها با پند گرفتن از تجربه فاجعه‌بار عراق، نسبت به تبعات آن شديدا نگرانند. لذا نتانياهو سعي مي‌كند با توجيهي متفاوت اين سياست را دنبال كند. نتانياهو كه دكتراي علوم سياسي‌اش را از هاروارد گرفته، براي توجيه اين سياست، ابايي از ابراز عشق خود به چرچيل و سياست‌هاي وي در دهه چهل ميلادي ندارد. مثال‌هاي وي هم در سال ٢٠٠٣ عليه عراق و هم در سال‌هاي اخير عليه ايران، مملو از مثال‌هايي از دوران چرچيل و جنگ جهاني دوم است و وي خودش را در همان نقش تاريخي مي‌بيند كه چرچيل در تحريك روزولت و امريكا براي ورود به جنگي كه امريكا در آن منفعت مستقيمي نداشت، ايفا كرد. نتانياهو با يك شبيه‌سازي غيرموجه سعي دارد بين ايران اسلامي و منطقي و آلمان نازي سلطه‌طلب رابطه‌اي برقرار كند. سياست چرچيل هم در قبال آلمان نه تغيير رژيم بود و نه تغيير رفتار. در خلال جنگ جهاني دوم گروهي از افسران آلماني به متفقين پيام دادند كه آماده كودتا و سرنگوني هيتلر و روي كار آوردن يك دولت ليبرال هستند، ولي چرچيل اين پيشنهاد را رد كرد. استدلال وي اين بود كه آلمان بايد آن قدر تضعيف و تجزيه شود كه ديگر قادر نباشد جنگ ديگري را در اروپا شروع كند. نتانياهو سعي دارد همين موضوع را به دوستان امريكايي‌اش القا كند. بررسي مشي نتانياهو و رژيم اسراييل در دهه‌هاي گذشته نشان داده است كه آنها همواره درصدد جلوگيري از تقويت قدرت‌يابي كشورهاي مسلمان در خاورميانه بوده‌اند و اين روزها پيشاني مقاومت كشورهاي اسلامي در برابر تجاوزگري و سلطه‌طلبي اسراييل است. همه افراد در ايران امروز از اصلاح‌طلب و اصولگرا، تا مخالفان دولت يا حتي مخالفان جمهوري اسلامي در يك كشتي نشسته‌اند و اكنون هدف دشمنان نه دولت روحاني يا نظام ايران، بلكه كليت ايران است و هدف غايي نابودي ايران است. احساسات حق‌طلبانه و ضداشغالگري در ميان ملت ايران چيزي نيست كه با تغيير رژيم يا تحريم از بين برود و به همين خاطر نتانياهو در حال تحريك دشمنان خارجي و داخلي ايران است تا بتواند به روياي فروپاشي و تجزيه ايران دست يابد. تجربه چهل ساله سرافرازي و ايستادگي ملت ايران نشان داده است درصورت انسجام و همدلي داخلي اين توهمات تعبير نخواهند شد.

كارشناس مسائل بين‌الملل

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون