در نكوهش برخوردهاي سليقهاي در ورزش ايران
يك بام و دو هوا
علي كربلايي
كميته اخلاق از بدو تاسيس، همواره حاشيهسازيهايي براي فوتبال ايران داشته است. كميتهاي كه وظايفش به نظر با كميته انضباطي همپوشاني دارد و درباره نحوه شكلگيرياش هم ابهامات گوناگوني وجود دارد. دايره تحت نظارت كميته اخلاق شعاع بيپاياني دارد و تا حريم خصوصي افراد هم پيش ميرود. گاهي رايهاي اين كميته آنقدر پرحاشيه است كه كميته استيناف اجازه اجرايي شدن به آنها نميدهد. حالا در جديدترين اقدام، كميته اخلاق محسن مسلمان و حسين كعبي را تا اطلاع ثانوي از حضور در مسابقات محروم كرده است. چه دليلي براي اين محروميت اعلام شده؟ تقريبا هيچ. هيچ دليل و سندي ارايه نميشود. مدت محروميت معلوم نيست. اين چه حكم عجيبي است؟ طبيعتا در فوتبال حكم محرمانه نداريم و چيزي نبايد از منظر عموم پنهان شود. اگر مسلمان و كعبي كاري كردهاند كه شايسته محروميت از مسابقات تا اطلاع ثانوياند، مردم بايد بدانند كه دليلش چيست. باشگاههايي كه براي اين بازيكنان هزينه چند صد ميليوني ميكنند بايد بدانند به چه دليل بازيكنانشان را دراختيار ندارند. اينكه دو روز پس از اعلام و اجراي حكم محروميت از بازيكن بخواهند در اين كميته حاضر شود تا تفهيمش كنند چه كاري كرده، يك عمل غيرقانوني است. در محاكم قضايي در هر سطحي به همين شكل است. عجيب است كه كميتهاي كه افراد حاضر در آن حقوقدانند چنين خطايي مرتكب شود. در حال حاضر آبروي مسلمان و كعبي درخطر است. كسي نميداند آنها مثلا به دليل قليان كشيدن و خالكوبي محروم شدهاند يا بابت فعل ديگري كه هر چيز مربوط به اخلاقياتي ميتواند مصداق آن باشد. محسن مسلمان روز گذشته درمصاحبهاي گفت نميداند چرا محروم است. يعني هيچ چيزي به او اعلام نشده است.
مردم در فضاي مجازي مدام از اين صحبت ميكنند كه اين دو نفر چه كار كردهاند. هر كس هر اطلاعات و تصاويري از زندگي خصوصي آنها دارد، به اشتراك ميگذارد. هيچ حريم شخصي قابل تصوري براي آنها باقي نمانده است. عكسهايي از تك تك خالكوبيهايشان منتشر شده و هر مشكلي كه احتمال ميرود آنها داشته باشند، بررسي شده است و تمام اينها اثرات حكم كميته اخلاق است. اگر قرار نيست شفافسازي صورت بگيرد چرا ابتدا حكم را رسانهاي ميكنند و سپس از پاسخگويي در موردش شانه خالي ميكنند؟ فوتبال ايران آشفته بازاري است كه حرف و حديثهاي زيادي پشت سرش ميبيند، اما كميته اخلاق كه قرار است پلشتيزدا باشد چرا چنين رفتار ميكند؟
مورد كميته اخلاق يك مورد خاص است. كميته انضباطي هر كاري را كه لازم بود انجام شود، انجام ميداد. چرا بايد كميته ديگري وارد فوتبال بشود كه تقربيا هيچ متر معيني براي احكامش ندارد. همهچيز سليقهاي است. بازيكني به دليل خالكوبي محروم ميشود ولي چندين نفر ديگر كه خالكوبي دارند، محروم نميشوند. دروازهباني بابت عكسهاي خانوادگياش محروم ميشود، شخصي به دليل مدل موهايش مواخذه ميشود و يك مربي بابت حضور درجشن تولد دوستش نميتواند تا مدتي تيمش را همراهي كند. قرار است هيچ كس در فوتبال ايران تتو نداشته باشد؟ خب اگر احساس ميكنيد چنين چيزي لازم است، آن را به عنوان يكي از بندهاي آييننامه ارايه بدهيد و منتظر بمانيد چه پاسخي ميدهند. اگر قرار است همه تعدادي مدل موي مشخص داشته باشند، يك ژورنال تهيه كنيد و عكسهاي مورد تاييدتان را در آن قرار بدهيد و به همراه قانون خالكوبي اين قانون را هم منتشر كنيد. خود مسوولان هم ميدانند . هم از اين رو است كه معمولا يا بيخيال اجراي احكام ميشوند يا اينكه شفافيت كافي در خصوص اعلام حكم وجود ندارد. به عكسهاي ثبت قرارداد دژاگه و نيوماير نگاه كنيد. نيوماير يك كت چند سايز بزرگتر به تن كرده و دژاگه دستهايش را از دوربينها مخفي ميكند. چرا؟ خالكوبي كردهاند، چون در فرهنگ متفاوتي بزرگ شدهاند كه خالكوبي «جرم» نيست اما ترس از محروميت باعث ميشود چنين صحنه طنزي رقم بخورد. ليست اتفاقاتي كه «فقط در فوتبال ايران» رخ ميدهد، هر روز طولانيتر ميشود.
اميد ميرود كه كميته اخلاق از اين به بعد در رسانهاي كردن احكامش صبوري بيشتر و در صورت رسانهاي كردن اين احكام، شفافيت كامل داشته باشد. اگر شفافيت وجود داشته باشد، ديگر لازم نيست عادل فردوسيپور ساعتها در برنامه نود براي روشن شدن سادهترين مسائل با مسوولان صحبت كند و در نهايت اجازه بگيرد كه قانع نشود و قصد كوبيدن سرش به ميز مقابلش را داشته باشد. فعلا ما در ابهاميم. هيچ چيز نميدانيم و ابهام تنها چيزي است كه بعد از جستوجوي «دليل» نصيبمان ميشود.