دردسرهاي عراقِ بيمار
محمدعلي دستمالي
اين روزها در عراق چه ميگذرد؟ خيلي كوتاه و روشن بايد گفت؛ عراق همچنان بيمار، ضعيف و ناتوان است. احزاب عراقي پس از آنكه در يك انتخابات با مشاركت حداقلي به مجلس راه يافتند، تصويري از كشورشان به دنيا نشان دادند كه چيزي غير از نابساماني و بلاتكليفي در آن مشاهده نشد.
درد، فقط اختلاف شيعه و سني يا كرد و عرب نيست
اگر تا ديروز تصور ميشد كه ساختار سياسي و اجتماعي عراق منسجم نيست و همه درد آن ناشي از تنشهاي فكري و سياسي بين شيعه، سني و كرد است، امروز آشكارا ميتوان ديد كه درد فقط اين نيست و علاوه بر اختلافات ديني و قومي، مشكلات بسيار جديتري وجود دارد كه الزاما همه اين مشكلات مربوط به حوزه سياسي نيست و بسياري از آنها به مسائل تاريخي و اجتماعي ربط پيدا ميكند و هيچ كدام از اين سه سو يعني شيعه، سني و كرد در صفوف داخلي خودشان، در شرايطي نيستند كه بتوانند براي تصميم و اقدام در يك ساختار سياسي، اجرايي و اجتماعي، عملكرد قابل قبولي از خود ارايه دهند و حتي از آن بدتر اينكه به ابتداييترين قواعد تعهد و اخلاق حزبي پايبند نيستند. آنچه دو روز پيش و در افتتاح مجلس عراق مشاهده شد، شباهت كاملي با يك بازار مكاره داشت كه در آن، هر دلال و بازرگاني به دنبال قالب كردن كالاي خودش است و بخش قابل توجهي از نمايندگان، به تنها چيزي كه بها نميدهند، تلاش براي آباد كردن كشور زخمخورده و بيمارشان، عراق است.
نابساماني احزاب شيعي و آينده عراق
تا ديروز شرايط عراق به گونهاي بود كه بسياري از تحليلگران وطني ما با خاطري آسوده ميتوانستند خطر استقلالطلبي احزاب كُرد و توجه عميق جريانات اهل سنت به عربستان سعودي، تركيه و ديگران را به عنوان خطرات مهم عراق تلقي كنند...
و جريانات شيعي را اصليترين سرمايه و داشته «جريان مقاومت» بنامند. اما حالا ميبينيم كه چنين نيست و اتفاقا اختلافات داخلي، نابساماني، منفعتطلبي، عدم پايبندي اخلاقي به منشور و اخلاق حزبي و بسياري از رفتارهاي عملگرايانه محض گروه كثيري از سياستمداران شيعه عراقي، آنان را به جرياني تبديل كرده كه خطر آنان براي آينده عراق، بسيار بيشتر از جريانات استقلالطلب كُرد است! چراكه كُردها، در شرايطي هستند كه دستكم با اعمال فشار اقتصادي و ايجاد انشقاق در صفوف مختلفشان، ميتوان به نوعي آنها را كنترل كرد اما احزاب مقتدر شيعي، حالا و با داشتن دنيايي از پول، سلاح، امكانات و حمايتهاي گسترده، به هيچ قدرتي حساب پس نميدهند و براي دستيبابي به قدرت، تشكيل كابينه، كنار زدن رقبا و كسب امتيازات و رانتهاي بزرگ، حاضرند قواعد و اصول اخلاقي را نيز كنار بگذارند. به عنوان مثال، بيش از پنجاه نماينده از احزاب مختلف شيعي، در يك زمان كوتاه و چند ساعت مانده به انتخابات، از حزب خود به حزبي ديگر رفتند و سران جريانات مختلف، با لابيگري و پخش امتياز، به دنبال تشكيل ائتلاف بزرگتر بودند. اين در حالي بود كه به عنوان مثال انتظار ميرفت حزب شبهنظامي نوپايي همچون حشد شعبي كه هويت خود را ذيل مبارزه با ترور و لبيك گفتن به فرمان جهاد مرجعيت تعريف كرده، در مجلس و در تشكيل كابينه، اخلاقمندتر از ديگران عمل كند. اما چنين نشد و همچنان كه ميبينيم، تنها چيزي كه همه گروهها به آن ميانديشند، قدرت است و نه چيزي ديگر؛ قدت بلامنازعي كه با ثروتها و رانتهاي بزرگ نفتي، بحرانهاي اقتصادي و اجتماعي عراق را ژرفتر و پيچيدهتر ميكند و در اين ميان، مردم مظلوم و درمانده عراق، غير از تظاهرات و نفرين كردن، كار ديگري از دستشان برنميآيد.