اداي دِين به شهيدان
دكتر علياصغر شعردوست
ما از فراز تاريخ و سرزميني به جهان مينگريم كه مردمانش از ديرينهترين سدهها ، جان و خرد را ملازم هم دانستهاند و بر خلاف اقوام ديگر كه پاسداشت انسان را، در مراقبت جان ميپنداشتند، نياكان ما اعتقادات، انديشه و خرد را جوهر انسان دانسته و براي پاسداري از حريم انسان، مباني ديني، انديشه و خرد را بزرگ داشتهاند و بسا جان خويش را نيز در اين راه باختهاند. يكي از امتيازات ناگفته ملت ما آن است كه شهيدانش پيش از هر چيزي شهيدان راه انديشهاند و نه جانباختگان در راه تعصب و ثروت و... اين نظر شايد به بسياري از چهرههاي عارف و انديشمند ايران، كه قرباني جهالت عصر خويش شدهاند، نيز ارجاع پذير باشد. ما فرياد حلاجها، عين القضاتها و... را امروز از وراي اعصار و سدهها ميشنويم؛ همانان كه كشتگان معشوق بودند و مدفون در سكوت تاريخ. از سپيده دم انقلاب اسلامي خونپرورد ما شهادت به عنوان برانترين سلاح در مقابل دشمنان حريت و آزادگي به كار گرفته شد. قيامهاي مردم كشورمان در 19 دي ماه سال 1356 قم، 29 بهمن ماه سال 1356 تبريز و چهلمهاي متوالي و 17 شهريورماه 1357 ميدان ژاله تهران وقتي اثرگذاري عميق پيدا كرد كه خون شهيداني سند حقانيت آن را امضا كرد؛ شهيداني كه از محرم و صفر درس آموختند و به تاسي از آموزگار بزرگ شهادت جان خود را در طبق اخلاص نهادند تا نهضت را به پيروزي رساندند و پس از آن هم باز با اقتداي به سالار شهيدان، هشت سال دفاع مقدس با نثار جان و شهادت خود به نصرت رسانيدند. در حقيقت خون فرزندان انقلاب اسلامي كه روياروي استبداد جان باختند، خون هزاران رزمنده دليري كه با مفتاح فاتح «يا حسين» در طول سالهاي جنگ تحميلي با قدارهبندان جهاني به نبرد پرداختند؛ همه و همه، شكوفه سرخ درخت حريت و آزادگياي است كه پسر پيغمبر(ص) در صحراي كربلا به زمين نشاند و هر روز باليد. فريادهاي بغضآلودي كه در غم غربت و تنهايي و شهادت حضرت اباعبدالله الحسين(ع) سينه تبدار آسمان را ميشكافت، درگلو شكسته شد و گروهي ديگر را به عزا نشاند. بر اين جوشش و پويش شط خون، پاياني نيست. رهرو امام حسين(ع) با وجود همه تنگناها و مضايق، همواره با شتك زدن خون خويش، ديواره شب سياه ستم را رنگين كرده و به تكرار شب را شكسته است؛ اما هرگز با دشمنان اسلام و انسان سازش نكرده است و با وجود همه قتل عامها و كشارهاي هولناك و شكنجههاي دهشتآور و سختيهاي جانفرسا، همواره با ناخن ديواره پولادين محبس الحاد و ظلم و جور عدوان را شكافته و از دل سياهي و تباهي نقبي به چشمه روشن نور زده است. شيعه حسين(ع)، جان بر سر ميثاق خويش نهاده است و به گفته پدر بزرگوار حسين(ع)، آنجا كه منشور حكومتش را انشاد ميكند و ميفرمايد: ذمتي بما اقول رهينه، گردن را گروگان سخن قرار ميدهد: سربازي جانباز است كه بصيرت و سلاح خويش را با هم ميآميزد و از شمشير خود ابزار معرفت ميسازد و با هر گام بر گستره خاك، اقليمي جديد از فرهنگ و تمدن و معرفت انساني را به فتح درميآورد. شيعه، از آن روز كه پيكر زخمي حسين(ع) در حصاري از شمشير و نيزه بود و فرياد برميآورد كه: ان كان دين محمد لم يستغم الا بقتلي فيا سيوف خذيني _ اگر دين محمد(ص) جز با كشته شدن من پايدار نميماند پس اي شمشيرها مرا دريابيد- همواره شمشير را به ميهماني تن خود خوانده است تا پيام و هدف انقلاب بزرگ حسين(ع) محفوظ بماند و درگذر ايام به بوته نسيان نهاده نشود. از آن روز كه خطابه زينب(ع) بنيان دستگاه اموي را بر باد داد تا امروز، شيعه هر روز به تكرار، درس حسين (ع) را كه نمودن راه درست و روي گرداندن از طريق نادرست است به صورت جلي ميخواند تا مبادا خواب غفلت او را در رُبايد و رمز شهادت را كه راز بقاي اوست از خاطر ببرد. اُريد ان امر بالمعروف و انهي عنِ المنكر، برنامه شهادت امام حسين (ع) با خواندن خلق به طريق راستي و نهي از تباهي عجين شده است و شيعه هر بار در هر عصري و هر نسلي، در رستاخيز دايمي خود به اين برنامه صحه مينهد و خود را پيامداري وفادار براي حسين (ع) ميداند. اين در بزرگ انقلاب اسلامي ايران، شيعيان مخلص حضرتش به نمايش گذاشتند: در جهاد و قيامشان، در شهادت و پيامشان و در تبعيت از امام راحل و رهبر معظم انقلابشان. روز 22 اسفند ماه را كه به نام با عظمت شهدا ناميده شده است گرامي داشته، از روح بلند شهيدان شاهدمان براي ادامه سرافرازانه راه بر حقمان استمداد ميجوييم.