• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4176 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۱۴ شهريور

عليمرادي متخصص اقليم‌شناسي از چگونگي بازگشت حيات دوباره به هامون گفت

حفظ تالاب با پاشيدن خاكپوش طبيعي در كوتاه‌مدت

آيا ۷ تا ۱۷ ميليارد مترمكعب آب در اختيار داريم؟

گروه اجتماعي

توفان از مردادماه تا همين امروز هر روز به سيستان هجوم آورده است. توفان با هر بار آمدنش گرد و غبار گسترده‌اي را هم با خودش براي سيستاني سوغات مي‌آورد تا جايي كه ديگر نفس انسان تنگ مي‌شود. ذرات معلق در هوا از 5 تا 60 برابر حد مجاز در روزهاي گذشته در شهرهاي شمال استان سيستان و بلوچستان ثبت شده است. شن‌هاي روان هم به خانه مردم حاشيه تالاب هامون هجوم آورده و آنها را محاصره كرده است. عكس‌هاي خبرگزاري‌ها را ببينيد تا بهتر مفهوم محاصره سيستان در شن‌هاي روان را درك كنيد. در چنين وضعيتي هنوز مسوولان استاني و كشور راه‌حل دقيقي براي مقابله با اين بحران ارايه نكرده‌اند. هر چه باشد هجوم شن‌هاي روان و گردوغبار ناشي از خشك شدن تالاب هامون است. در اين شرايط كه هامون آب ندارد چه بايد كرد؟ براي يافتن اين پرسش با «محمدرضا عليمرادي»، دانش‌آموخته دكتراي تغيير اقليم به گفت‌وگو نشستيم. عليمرادي اهل سيستان و بلوچستان است و در همين استان مشغول در اداره كل حفاظت محيط زيست مشغول به كار است. او به عنوان يكي از پژوهشگراني كه براي يافتن راه‌حل معضلات موجود كار ميداني انجام داده، كوشش كرد صورتبندي دقيقي از وضع موجود و راه‌حل‌هاي متصور براي آن را ارايه كند.

 

جناب آقاي عليمرادي به عنوان كسي كه هم اهل سيستان و بلوچستان هستيد و هم از نظر علمي درباره مباحث تغيير اقليم مطالعه مي‌كنيد؛ تحليل‌تان درباره توفان‌هاي اخير چيست. كانون‌هاي اصلي گرد و غبار سيستان كدامند و اين همه گرد و خاك و شن روان چگونه روانه زندگي مردم سيستان شده است؟

در حوزه سيستان تالاب هامون كانون اصلي اين توفان‌هاي همراه با گرد و غبار است. گرد و غبار و شن‌هاي روان دو منشا دارند؛ يكي داخلي و ديگري خارجي. همانطور كه اطلاع داريد تالاب هامون بين ايران و افغانستان مشترك است. اگر به نقشه‌هاي هوايي نگاه كنيم مي‌بينيم توفان‌هاي اخير شن‌هاي رواني كه از كف رودخانه بلند مي‌شود را با خودش حمل مي‌كند. همچنين در قسمت‌هايي كه محل تردد خودروها است يا قسمت‌هايي كه بافت خاك چگالي‌اش كمتر است بافت كف دريا مستعد بلند شدن است. به‌طور كلي بايد گفت منشا اصلي اين توفان‌هاي همراه با گرد و غبار تالاب هامون است.

برخي مسوولان سيستان معتقدند فعاليت غيرضابطه‌مند واحدهاي دانه‌بندي شن و ماسه در جاده زابل به نهبندان هم در تشديد بحران گرد و غبار و هجوم شن به شهرهاي سيستان موثرند. چقدر اين ادعا دقيق است؟

واحدهاي دانه‌بندي شن و ماسه ملزم هستند از سيستم آب‌پاش استفاده كنند اما خيلي روي فعاليت آنها نظارت نمي‌شود. البته بسياري از اين واحدها براي تهيه آب با مشكل مواجهند. حتما خبر داريد به حدود 500 روستا به شيوه «سقايي» و از طريق تانكر آب‌رساني مي‌شود. در اين شرايط كم آبي واحدهاي شن و ماسه هم استدلال‌شان اين است كه نمي‌توانند آب مورد نيازشان را تامين كنند. اما بايد توجه كنيم كه توفان‌هاي منطقه سيستان در سطح خيلي وسيع رخ مي‌دهد و نقش اين واحدها خيلي زياد نيست. شايد بتوان گفت شن و ماسه يا محل تردد ماشين‌ها در دل تالاب هم حداكثر 5 درصد در اين وضعيت نقش دارند. يك سري كانون هم در جاده شمال زابل به نهبندان وجود دارند كه بخشي از گرد و غبار از آنجا بلند مي‌شود و مي‌آيد. آن كانون‌ها روستاهاي كمتري را تحت تاثير قرار مي‌دهد.

مردم سيستان هميشه با بادهاي 120 روزه مواجه بوده‌اند اما برخي از شهروندان زابل، نيمروز و شهرهاي ديگر سيستان به «اعتماد» گفته‌اند توفان‌هايي كه امسال تجربه كرده‌اند با سال‌هاي قبل متفاوت بوده است. از نظر علمي دليل اين تغيير چيست؟

اين بادها و شدت آنها ناشي از اختلاف فشار است. اختلاف فشار هم از اختلاف دما به وجود مي‌آيد. از وقتي درياچه هامون به‌طور كامل خشك شده دماي هوا هم خيلي بالا رفته است. در زماني كه تالاب هامون خشك نشده بود آب درون تالاب نقش مرطوب‌كننده و متعادل‌كننده دماي هوا را بر عهده داشت. با خشك شدن تالاب سرعت بادها افزايش يافته است. وقتي بادها به تالاب مي‌‌رسند سرعت‌شان دو برابر هم مي‌شود. در نتيجه افزايش سرعت باد موجب مي‌شود رسوبات بيشتري هم همراه با باد حمل شوند.

پس در واقع عمده آنچه به عنوان گرد و غبار شناخته مي‌شود از كف تالاب خشك شده هامون بلند مي‌شود و هواي سيستان را آلوده مي‌كند؟

بله. هر سال مقدار كمي آب به صورت سيلاب به تالاب مي‌آيد. سيلاب‌ها حامل رسوبات زيادي هستند. منشا اين رسوبات دهانه و مخزن رودخانه‌هاي تغذيه‌كننده تالاب است. براي مثال ميزان آبي كه از «فراه رود» در افغانستان به هامون صابوري مي‌ريزد بر اثر تبخير بالا خيلي زود خشك مي‌شود. هر سال ما با تبخير 4 هزار ميليمتري روبه‌رو هستيم. در چنين شرايطي وقتي اين آب خشك مي‌شود رسوبات آن باقي مي‌ماند. در قسمت هامون پوزك هم همين وضعيت حاكم است. در منطقه سيستان و خارج از تالاب كانون و خاستگاه ديگري براي گرد و غبار وجود ندارد. اما كانون‌هاي فرعي هم وجود دارند كه بيشتر در بلند شدن شن كه دانه درشت ترند نقش دارند.

اين كانون‌هاي فرعي چگونه به بحراني‌تر شدن توفان‌ها كمك مي‌كنند؟

رودخانه سيستان كه از داخل افغانستان مي‌آيد و وارد سيستان مي‌شود گاهي تا 50 درصد رسوبات دارد. اين رسوبات در داخل رودخانه‌هاي محلي باقي مي‌ماند و نقش كانون را ايفا مي‌كنند. اين كانون‌ها بيشتر موجب بلند شدن شن‌هاي روان مي‌شوند و نه گرد و غبار. در واقع دانه‌بندي اينها درشت‌تر است. روستاها و مناطق مسكوني كنار رودخانه‌ها در معرض تهديد هستند. پس ما يك كانون اصلي داريم كه در داخل تالاب هامون قرار دارد و يك سري كانون‌هاي فرعي در رودخانه‌هايي كه در داخل دشت سيستان منتهي به تالاب هامون مي‌شوند و يك سري كانون‌هاي حمل.

آقاي عليمرادي راه‌حل واقع بينانه غلبه بر اين بحران چيست. همه مي‌گويند تالاب هامون بايد احيا شود. آيا احياي تالاب ممكن است؟

براي غلبه بر اين بحران چندين راه دارد؛ اول بايد وضعيت فعلي تالاب را به صورت واقع بينانه ارزيابي كنيم. اگر قرار باشد تالاب هامون آبگيري شود و يك ارتباط هيدرولوژيكي بين تمام بخش‌هاي آن برقرار شود طبق مطالعات صورت گرفته نزديك به 17 ميليارد مترمكعب آب نياز است. اين براي وضعيتي است كه تالاب هم در افغانستان و هم در ايران پر از آب باشد و اصطلاحا هر سه كاسه هامون پر شوند. اما اگر قرار باشد تالاب براي نياز اكولوژيكي آب داشته باشد، يعني كاركردهاي تالاب احيا شود و اين سه بخش به يكديگر متصل نباشند حداقل به 7 ميليارد متر مكعب آب نياز است. به‌طور ميانگين ميزان آب مورد نياز هامون چيزي حدود 10 ميليارد متر مكعب است تا تالاب از وضعيت فعلي خارج شود. اما آيا ما 10 ميليارد مترمكعب آب در اختيار داريم؟ پاسخ روشن است؛ خير.

خب در اين وضعيت چه راه‌حل‌هاي ديگري وجود دارد؟ آيا كاشت گياهان بومي براي تثبيت كانون‌هاي گرد و غبار را توصيه مي‌كنيد؟

براي راه يافتن راه‌حل‌هاي قابل انجام مطالعاتي با استفاده از نرم‌افزار GIS انجام شده است. بر اساس يافته‌هاي اين مطالعه عرض مي‌كنم هدف ما بايد مبتني بر حفظ آب موجود باشد چون در بخش‌هايي از تالاب اگر آب هم پخش شود خيلي زود خشك مي‌شود. بايد اولويت‌بندي كنيم، در قسمت‌هايي از تالاب كه گودي بيشتري وجود دارد مثل وسط هامون صابوري كه از عمق بيشتري برخوردار است بايد آب را حفظ كنيم تا كاركردهاي تالاب هم حفظ شود. راه‌حل ديگر اين است كه قسمت‌هايي مانند حاشيه تالاب كه آب به آنجاها نمي‌رسد را با استفاده «مالچ آلي» (خاكپوش) كانون‌ها را تثبيت كنيم. مالچ‌هاي آلي پايه گياهي دارند و عمدتا از مواد گياهاني توليد مي‌شوند كه در داخل استان وجود دارد. استفاده از اين مالچ‌ها در مقايسه با مالچ‌هايي كه به‌صورت شيميايي توليد مي‌شوند بهتر است زيرا مي‌تواند حافظ محيط زيست هم باشد. همچنين در جاهايي بايد از مالچ‌هاي سنگي استفاده كرد. مثل مسير تردد خودروها در داخل تالاب كه از قديم وجود داشته‌اند. آن محل‌ها را مي‌توان با مالچ سنگي فيكس كنيم. درباره كشت گونه‌هاي گياهي هم بايد بگويم دو، سه گونه گياهي شناسايي شده‌اند كه مي‌توانند با كمترين آب و در سخت‌ترين شرايط رشد و بافت خاك را تثبيت كنند. ضمن اينكه گياهان استفاده دارويي دارند و حتي برخي از اين گياهان براي توليد صنايع دستي هم به كار مي‌آيند.

خب كي قرار است اين راه‌حل‌ها اجرايي ‌شوند؟

اميدوارم در آينده‌اي نزديك اين اتفاق بيفتد. الان مديريت بحران استان اين آمادگي را دارد كه از اين روش‌هاي تلفيقي استفاده كند و تثبيت كانون‌ها با استفاده از مالچ‌هاي آلي را در دستور كار قرار بدهد. اميدوارم كه هر چه سريع‌تر روش‌هايي كه در سطح آزمايشگاهي امتحان شده و جوابگو بوده‌اند را در سطح گسترده در استان مورد استفاده قرار دهيم.

 


اگر قرار باشد تالاب هامون آبگيري شود و يك ارتباط هيدرولوژيكي بين تمام بخش‌هاي آن برقرار شود طبق مطالعات صورت گرفته نزديك به 17 ميليارد مترمكعب آب نياز است. اين براي وضعيتي است كه تالاب هم در افغانستان و هم در ايران پر از آب باشد و اصطلاحا هر سه كاسه هامون پر شوند. اما اگر قرار باشد تالاب براي نياز اكولوژيكي آب داشته باشد، يعني كاركردهاي تالاب احيا شود و اين سه بخش به يكديگر متصل نباشند حداقل به 7 ميليارد متر مكعب آب نياز است. به‌طور ميانگين ميزان آب مورد نياز هامون چيزي حدود 10 ميليارد متر مكعب است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون