كيروش نام مهاجم محبوبش را خط زد
پرونده سردار مختومه شد؟
سامان سعادت
سردار آزمون بالاخره خط خورد. نه اينكه از اين ماجرا خوشحال باشيم، اما ماجراي سردار و تيم ملي داشت بيش از حد كش ميآمد. مساله سردار بيشتر از اينكه به تيم ملي كمك كند، هزينهبر شده بود. هزينهاي شامل پرداختن وقت سرمربي به دفاع تمام قد از او، هزينهاي شامل ناراحتي خيلي از فوتباليها از نوع برخورد دوگانه كيروش با ستارههاي تيم ملي، هزينهاي شامل نگراني ستارههاي تيم ملي از اينكه ممكن است بعضيها براي سرمربي سوگليتر باشند و الي آخر. تازه بماند شائبهاي كه كيروش مطرح كرد و خداحافظي مهاجم تيمش را به مسائل قوميتي و مذهبي ربط داد. اما بعد از گذشتن چند روز از شروع اردوي تيم ملي براي بازي دوستانه مقابل ازبكستان مشخص شد كه مهاجم خداحافظي كرده تيم ملي جايي در تركيب تيم ندارد.
بعد از دفاع كيروش از سردار در برنامه نود، انتظار ميرفت كه آزمون با انتشار بيانيهاي از استادش تشكر كند و نشان بدهد كه دفاع از او بيدليل نبوده. انتظار ميرفت كه اينبار او بدون هيچ حاشيهاي برگردد و در اردوي تيم ملي حاضر شود. اتفاقاتي كه هيچ كدام نيفتاد. در اين ميان به نظر ميرسد كه بيشترين لطمه را كيروش خورده باشد.با نيامدن سردار سرمربي تيم ملي در وضعيت بدي قرار داد. كيروش از يك طرف شان خودش را زير سوال برد و از طرف ديگر مورد حمايت متقابل مهاجمش قرار نگرفت. البته شايد كيروش قبلا با آزمون در مورد مديريت بازگشت او به تيم ملي حرف زده بوده يا لااقل انتظار داشته كه با اين دفاع محكم ماجرا ختم به خير شود. نميدانيم. به هر حال سردار آزمون در اين چند روز بيشتر درگير اكران عمومي فيلمش به همراه بهاره افشاري و پرداختن به امور شخصي زندگياش بوده. فعاليتهايي طبيعي كه هر آدمي در زندگياش انجام ميدهد و سردار هم از اين قاعده مستثني نيست. تنها نكتهاي كه بايد در موردش صحبت كرد اين است كه در روزهاي آينده چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ آيا با شروع اردوي جديد دوباره بايد شاهد كلي حاشيه در مورد دعوت يا عدم دعوت از آزمون باشيم؟ آيا با نزديك شدن به جام ملتها باز بايد به بحثهاي فرسايشي درباره لزوم وجود يك مهاجم گلزن در تيم دامن بزنيم؟ در كل آيا سردار آزمون يك بار و براي هميشه پروندهاش بسته شده يا نه؟
رسانهها كه اين طور نشان نميدهند. هنوز هستند كساني كه فكر ميكنند بايد مدام و مدام آزمون را دوباره آزمود. معتقدند كه اين حاشيهها خاص مهاجم ايراني نيست و در همه جاي دنيا چنين رفتارهايي عادي به حساب ميآيد. اعتقاد دارند كه ما نبايد انتظار داشته باشيم مهاجم تيم ملي انسان كاملي باشد و خلاصه اينكه هر كس نقطه ضعفي دارد و سردار هم آدم است و بالطبع داراي نقاط ضعف. بحثي در اين مورد نيست. هيچكس از مهاجم تيم ملي انتظار ندارد معلم اخلاق باشد يا الگوي فرهنگي جامعه. تنها انتظاري كه مردم از يك مهاجم دارند اين است كه وظيفهاش را انجام دهد و فوتبالش را بازي كند. منظور از وظيفه صرفا گلزني نيست. منظور اين است كه رفتار حرفهاي مورد نياز براي يك فوتباليست بودن را از خودش نشان بدهد. رفتار حرفهاي به دور از حواشي. كاري كه سردار آزمون خيلي علاقهاي به انجامش ندارد. هيچ كس هم نميتواند بگويد چرا. اين مربوط به زندگي شخصي هر آدمي است و قابل احترام. اما از آن طرف بايد بدانيم وقتي وظيفهمان را به درستي انجام نميدهيم، نبايد انتظار تشويق داشته باشيم.
در تمام دنيا وضعيت به همين شكل است. هواداران وقتي احساس ميكنند يك نفر از تمام توانش براي موفقيت تيم استفاده ميكند برايش كف ميزنند و هورا ميكشند و اگر ببينند كه چنين نيست، اگر ببينند كسي دارد براي حضور در تيم، چه باشگاهي و چه ملي ناز ميكند و طاقچه بالا ميگذارد و تمركز ندارد و چيزهاي ديگري در زندگي برايش اولويت دارد، از او دست ميكشند. نمونهها بسيار است. بازيكناني كه در زمين بازي هو ميشوند و در فضاي مجازي بهشدت در معرض حمله طرفداران قرار ميگيرند و در مطبوعات نيز مورد انتقاد وسيع قرار ميگيرند. جوري كه بعضيهاشان مجبور به ترك تيم ميشوند و بعضي ديگر در نهايت از هواداران عذرخواهي رسمي ميكنند. هنوز ماجراي اوزيل در آلمان داغ است. مورينو در آخرين فصل حضورش روي نيمكت چلسي بهشدت مورد انتقاد بود. ايكاردي هنگامي كه با هواداران اينتر درافتاد و در يك اظهارنظر احمقانه گفت كه چند نفر از آرژانتين ميآورد تا آن اينتريهايي كه او را مورد توهين قرار ميدهند را ادب كند. هيچ كدام از اين بازيكنان و مربيان نيز در نهايت نتوانستند بر هواداران پيروز شوند و مجبور به مصالحه يا رفتن شدند. سردار هم از اين قاعده مستثني نيست.
سردار آزمون واقعا مهاجم با كيفيت و با استعدادي است. او يك بازيكن فوتبال است انتظاري بيشتر از او نميرود. اما حالا كه او نميخواهد در خدمت تيم ملي باشد، بهتر نيست رهايش كنيم تا او بتواند آزادانه به دغدغههاي شخصياش بپردازد؟ به زور كه كسي را نميتوان آورد براي تيم ملي بازي كند. حالا اينكه همه از خدايشان است لباس تيم ملي را به تن كنند و سردار دوست ندارد، بحث ديگري است. بالاخره يك نفر هم اين شكلي از آب در ميآيد. تيم ملي مهاجمان باكيفيت زيادي دارد كه در صف انتظار براي حضور در نوك خط حمله تيم هستند. كاوه رضايي (كه البته همين اواخر دچار مصدوميت شده)، كريم انصاريفرد، علي قليزاده، مهدي طارمي و سامان قدوس دعوتشدگان به اردوي تيم هستند و تازه چند مهاجم خوب ديگر اين شانس را نداشتهاند كه نامشان جزو دعوتشدگان قرار بگيرد. به عنوان مثال علي عليپور و مرتضي تبريزي جزو همين دعوت نشدگان هستند.