• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4199 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۲ مهر

نصيحت پدر

حسن لطفي

پدرش گفته بود اگر ديدي عده زيادي وارد بازاري مي‌شوند ، تو از آن بازار روي برگردان و براي خريد واردش نشو. وقتي اين جمله را به او گفته و او را به اين نصيحت ميهمان كرده بود كه پسر هنوز براي خودش تاجر صاحب‌نامي نشده بود. تاجري كه پسته به كشورهاي ديگر صادر كند و حرفش خريدار داشته باشد.آن زمان خانه پُرش 15سال داشت.پسر اين گفته پدر را آويزه گوشش كرده بود.فهميده بود بازار شلوغ اگر براي خريدار نان داشته باشد، نان بيات است . قيمتش هم گران است .اما براي فروشنده نان روغني است. از آن روغن‌هايي كه براي خريدش بايد پول زيادي بدهي . اين نصيحت پدر آنقدر براي پسر مهم و تاثيرگذار بود كه وقتي در دوران كهنسالي خبرنگارِ روزنامه‌اي به سراغش رفت تا از راز و رمز موفقيت‌هاي اقتصادي‌اش بگويد، به اين گفته پدرش استناد كرد و از آن به عنوان كليد موفقيتش ياد كرد. كليدي كه مي‌توانست براي باز كردن در موفقيت به روي ديگران هم به كار بيايد. ديگراني كه حالا خوب مي‌دانند بازار شلوغ، عرضه و تقاضا را بر هم مي‌زند. مي‌دانند اما احساس خطر يا زياده‌خواهي بعضي وقت‌ها نمي‌گذارد تصميم درستي بگيرند. نمونه يك چنين اتفاقي را اين روزها شاهديم. خريد بي‌رويه اجناس، روي آوردن به بازار دلار و سكه و ورود به بازارهاي شلوغ اوضاع را روز به روز آشفته‌تر مي‌كند. يادمان نرود خيلي‌ها حقوق‌شان كفاف يك ماه اجاره خانه، يك شيشه رب، يك ليتر روغن و.... را نمي‌دهد.هجوم ما ممكن است توان خريد او را بيش از پيش كمتر كند. ممكن است دلاري كه مي‌خريم ارزش سرمايه ما را حفظ كند اما امكان دارد طعم نداري و ديدن حسرت در چهره عزيزان را بيش از پيش به‌ديگران تحميل كند. ديگراني كه ممكن است روزي روزگاري شكايت ما را به دادگاهي ببرند. گمانم يك چنين شكايتي جاي رسيدگي هم دارد. آن هم در دادگاهي كه قاضي‌اش هم نامه نانوشته خواند هم .... بگذريم ؛لطفا وارد بازارهاي شلوغ نشويد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون