• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4208 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۳ مهر

برخيز و اول بكش (54) فصل ششم

مجموعه‌اي از مخاطرات – چارت جديد موساد

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

حراري، اهداف اوليه قيصريه را كشتن هدفمند، خرابكاري، جمع‌آوري اطلاعات در كشورهاي دشمن «مورد هدف» و عمليات ويژه مانند قاچاق ربوده‌شدگان از مرز، قرار داد.

اكثر ماموران حوزه ميفراتز كه حراري آنها را مورد سوال و جواب قرار داده بود از اعضاي سابق گروه‌هاي زيرزميني افراطي ضدبريتانيايي بودند كه توسط آيسر هارل استخدام شده بودند و توسط اسحاق شامير فرماندهي مي‌شدند. حراري متوجه شد كه آنها به‌شدت افراطي هستند با تجربه بسيار زياد در مبارزه و عمليات پوششي كه حاضرند در زماني كه فرا مي‌رسد ماشه را بكشند. اما در موارد ديگر، حراري آنها را ضعيف مي‌ديد: «آنها هميشه در فرار از صحنه ضعيف عمل مي‌كردند. من در طراحي يك عمليات دستور داده بودم كه همان وزني را كه به هدف مي‌دهيد، همان وزن را به فرار هم بدهيد و اگر راهي براي خروج پيدا نكرديد حتي يك ذره، عمليات را انجام ندهيد.»

حراري دستور تاسيس يك «كميته اهداف» را داد كه مطالعات عميقي در تصميم‌گيري اينكه چه كسي اول زده شود مي‌كرد، اين كميته قاعده‌اي گذاشته بود كه در ارتباط نزديك، مثله كردن با چاقو يا ديگر سلاح‌هاي «سرد» هرگز نبايد انجام شود.

افراد حوزه دو واحد جداگانه، قيصريه و كلوسوز، از اينكه مامور اجرا (Operative) ناميده شوند نفرت داشتند زيرا اين واژه تداعي افراد را مي‌كرد كه بي‌مبالات و فاقد خصوصيات لازم قهرمانانه هستند. (بدتر از اين كلمه كارگزار (Agent) بود كه تقريبا واژه‌اي استهزاآميز بود كه براي مليت‌هاي خارجي حفظ شده بود، افرادي كه استخدام مي‌شدند تا به نفع اسراييل و خيانت به كشورشان عمل كنند). در عوض آنها خودشان را جنگجويان مي‌ناميدند كه وقف مدافع و حافظ كشور جوان‌شان مي‌كنند.

با اين حال اين جنگجويان، كه مي‌توانستند اين‌گونه باشند، ميان دو واحد يك تفاوت و اختلاف اساسي داشتند. يك جاسوس كلوسوز كه در يك كشور پايه – كشوري كه با اسراييل روابط كامل ديپلماتيك دارد، مانند فرانسه و ايتاليا- دستگير شده بود، در خطر زنداني شدن بود. در يك «كشور هدف» مانند سوريه يا مصر، يك جنگجوي قيصريه در معرض شكنجه‌هاي وحشيانه و بازپرسي و سپس اعدام است. افشا و دستگيري يك مامور قيصريه در اسراييل به عنوان يك بلاي ملي درك مي‌شود. به همين خاطر است كه حراري بر نظم آهنين و خطاي صفر اصرار مي‌ورزيد.

و حقيقت هم اين است از زماني كه حراري، قيصريه را بازسازي كرد، خطاهاي عمده خيلي كمي رخ داد. در كل تاريخ اين واحد، الي كوهن، تنها ماموري بود كه دستگير و اعدام شد.ايتان، افسر ارشد اين واحد كه ساليان طولاني در آن خدمت كرده بود، مي‌گويد، «اين ركورد، اساسا مديون ابداعات و مهم‌تر از آن داستان‌هاي پوششي بي‌نقص حراري بوده است.»

همچنين فرآيند استخدام يك عامل كليدي در موفقيت آنها بوده است. ايتان در اين باره توضيح داد، «اصلي‌ترين سلاح مامور قيصريه، توانايي كار كردن تحت داستان پوششي آن است. اين سلاح بايد ذاتي باشد. مابقي را ما مي‌توانيم تعليم بدهيم.» به موساد، دسترسي كامل به داده‌هاي پايه‌اي جمعيت اسراييل داده شده است، بنابراين متخصصان انتخاب قيصريه مي‌توانند به راحتي به جست‌وجوي نوع افرادي كه مي‌خواهند، بپردازند. براي حراري، مكان طبيعي براي جست‌وجوي افرادش در ميان افرادي بود كه در ارتش خدمت مي‌كردند، يا آنهايي كه پبش از اين در نيروهاي دفاعي اسراييل مبارزه و خدمت كرده بودند. اما اين فقط شروع فرآيند رصد كردن بود. حراري بعد از سقوط الي كوهن و افشاي استفاده موساد از يهودي‌هاي كشورهاي عرب به‌عنوان جاسوس، تصميم گرفت كه منحصرا به افرادي از كشورهاي غربي تكيه كند كه نه يهودي هستند نه مسيحي. دقيق‌ترين كانديدا براي اين امر، افرادي با وجهه اروپايي بودند، كساني كه مي‌توانستند به عنوان توريست يا بازرگان از يك كشوري كه دنياي عرب، شهروندانش را به خوبي پذيرا مي‌شوند، باشد. استخدام اين افراد مي‌توانست از بچه‌هاي پژوهشگران اسراييلي يا اعضاي ديپلمات اسراييلي باشد كه به خاطر شغل‌هاي والدين‌شان زمان‌هاي قابل‌توجهي را در ديگر كشورها گذرانده بودند. اما عمده استخدام‌هاي قيصريه، مهاجراني بودند كه تا بزرگسالي در كشورهاي محل تولد خودشان زندگي كرده بودند زيرا آنها يك مزيت عيني را داشتند كه ديگران نداشتند: نيازي نبود كه به آنها تعليم دهند تا نقش غيراسراييلي را بازي كنند (البته در حالت خيلي نادر، قيصريه يك يهودي را كه هنوز در خارج از اسراييل زندگي مي‌كرد استخدام كرده بود).

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون