• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4213 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۹ مهر

برخيز و اول بكش (58) فصل هفتم

مبارزه مسلحانه تنها راه آزادي فلسطين– ظهور ياسر عرفات

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

بين 600 هزار تا 750 هزار فلسطيني از قلمروهايي كه روي آن دولت اسراييل بنا نهاده شد و طي جنگ سال 1949 - 1948 فتح شد، يا فرار كردند يا رانده شدند. اعراب، خواهان نابودي دولت تازه متولد شده بودند و رهبري اسراييل اعتقاد داشت كه اگر مخاطرات تعداد اندك اعرابي كه در درون مرزها مانده‌اند را به حساب بياوريم، اين كشور آسيب‌پذير شانسي براي بقا خواهد داشت. اين ايده كه هر چند از لحاظ اخلاقي زير سوال بود اما وراي اخراجي‌ها و رد درخواست‌هايي كه براي برگشتن‌ها صادر مي‌شد، به نظر منطقي مي‌آمد .

پناهجويان در درون غزه (نوار 141 مايل مربعي كه در طول ساحل جنوب غربي فلسطين تحت قيموميت كه پس از جنگ 49-1948 شكل گرفت و تا سال 1967 تحت كنترل مصر بود و از آن زمان به بعد تحت كنترل اسراييل درآمد)، كرانه باختري (نامي كه اردن به قلمرو 2270 مايلي كه پس از جنگ سال 1948 در فلسطين تحت قيموميت كنترل مي‌كرد داده بود، اين قلمرو را اسراييل در سال 1967 گرفت) و ديگر اردوگاه‌هاي متزلزل در كشورهاي همسايه عرب، كه رژيم‌هاي حاكم سر وصدا راه مي‌انداختند كه بالاخره آنها صهيونيست‌ها را از روي نقشه پاك مي‌كنند و فلسطيني‌ها به سرزمين مادري‌شان برمي‌گردند، مستقر بودند. اما عمده آنها فقط ظاهر‌سازي بود. در حقيقت اين رژيم‌ها شرايط سخت خودشان را بر پناهجويان بدبخت كه هيچ حقي و كنترل ويژه‌اي بر زندگي‌شان نداشتند و فاقد دورنما براي تحصيلات عالي يا اشتغال درآمدزا بودند، اعمال مي‌كردند. شرايط زندگي بسيار بد بود و به همين‌سان، بهداشت عمومي و حتي كمبود غذايي. طي جنگ 49-1948، پناهجوياني كه به نوار غزه سرريز شدند بيش از 3 برابر جمعيت آن ناحيه بودند.ساكنان اين ناحيه از حدود 70 هزار نفر در سال 1945 به 245 هزار نفر در سال 1950 رسيدند. تا سال 1967 ساكنان اين ناحيه به 356 هزار نفر رسيدند و در سال 2015 بالغ بر يك ميليون و 710 هزار نفر بودند. پناهجويان مردمان بي‌دولتي بودند، افرادي كه از كشور خودشان بيرون رانده شده بودند و كشورهاي ديگري هم آنها را قبول نمي‌كردند. اما آنها و ساكنان دايمي فلسطيني روستاها و ديگر شهرها در كرانه باختري و غزه هنوز خودشان را يك قوم مي‌دانستند. در اردوگاه‌هاي كثيف، شبه‌نظاميان جوان خودشان را در جنبش‌هاي ملي‌گرايانه كه پيشران آن غرور شخصي و تنفر از اسراييل بود، سازماندهي مي‌كردند.

در ميان آنها پسربچه‌اي به نام خليل الوزير بود، پسري كه در سال 1935 در رام‌الله، شهركي در جنوب شرقي تل‌آويو به دنيا آمده بود. طي جنگ سال 1948، او و خانواده‌اش، همراه با ديگر ساكنان رام‌الله به غزه رانده و در اردوگاه پناهندگان زندگي كردند.الوزير، وقتي به سن 16سالگي رسيد رهبري يكي از گروه‌هاي شبه نظامي را بر عهده گرفت. الوزير با شور و اشتياقي كه در انتقام گرفتن از راندن خانواده‌اش از رام‌الله داشت، گفت، او «در پي يافتن مجاهديني است كه در جنگ فلسطين [1948] نقش داشتند بنابراين ما مي‌توانيم از تجربيات شخصي آنها در نبرد استفاده كنيم.»

آن كهنه سربازان جنگ سال 1948، الوزير و دوستانش را آموزش دادند و آنها هم به نوبه خود فلسطيني‌هاي جوان‌تر را تعليم دادند. در سال 1953، الوزير كه 18 سال داشت فرمانده 200 مرد جوان فلسطيني بود كه همه آنها براي نبرد با دشمن صهيونيست شور وافري داشتند. در پايان سال 1954 و ابتداي سال 1955، مردان الوزير شروع به يك‌سري خرابكاري و عمليات كشتن در داخل خاك اسراييل كردند. مصري‌ها با استفاده از شبه‌نظاميان جوان به مثابه جنگجويان نايب بي‌ارزش، براي تقويت آنها شروع به اعزام دانشجويان فلسطيني از قاهره به غزه كردند. در ميان آنها يك دانشجوي جوان رشته مهندسي برق از دانشگاه قاهره به نام محمد ياسر عبدل رحمان عبدالرئوف عرفات– ياسر عرفات – بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون