• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4213 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۹ مهر

ما همه از هامون هستيم

فاروق مظلومي

« امير سيستان مرا سوار بركشتي كرد و روي درياچه هامون گردش داد و به من گفت كه در دوره رستم وسعت اين دريا بيش از اين بود كه مي‌بيني.» راوي سطور بالا تيمور لنگ است. مولف ناشناس نخستين كتاب جغرافيا به زبان فارسي – حدودالعالم– در سال ۳۶۱ هجري شمسي - در خصوص هامون با نام باستاني زره - مي‌نويسد: «درياي زره به سيستان است كه گاه آب اين دريا چندان بُود كه از رودي خيزد كه از كرمان بگذرد و به درياي اعظم ريزد.» هامون در لغت به معني دشتي مسطح و هموار است و جاز يا جز كه در گوشه‌اي دورافتاده از دنيا نام يك نوع موسيقي است در منطقه سيستان بلوچستان و جنوب كرمان به نوعي خار يا پوشش گياهي گويند. موريان به مفهوم فراواني، دال بر انبوه اين پوشش گياهي در منطقه است. ملاحظه فرموديد كه آب درياچه هامون از زمان رستم رو به كاهش بوده است. وسعت درياچه هامون زماني كه آب داشت پرنده و ماهي داشت پنج هزارو ششصد و شصت كيلومتر مربع بود كه از اين مقدار سه هزار و هشتصد و بيست كيلومتر مربع سهم ايران و باقي سهم همسايه‌مان يعني افغانستان است. درياچه هامون را گاهي درياچه جازموريان هم مي‌گويند؛ از آن جهت كه در بخش جازموريان يكي از بخش‌هاي شهرستان رودبار جنوب در استان كرمان ايران واقع شده است. هامون سومين درياچه بزرگ ايران پس از درياچه خزر و درياچه اروميه و هفتمين تالاب بين‌المللي جهان است. اصلا دلم نمي‌آيد بنويسم بود. آنقدر زندگي در هامون بود كه به عنوان يكي از ذخيره‌گاه‌هاي زيست‌كره در ايران مشخص شده است. هامون دريا نبود قلبي بود كه در دو كشور مي‌تپيد و رگِ حياتش، هيرمند در اين قلب جاري مي‌شد. اينكه هر روز رگ هيرمند و ديگر رودهاي جاري در هامون تنگ‌تر شد و آسمان بخيل و زمين خشك، اينكه ندانسته سدِ راه رودها شدند. اينكه پرنده‌ها از هامون رفتند و ماهي‌ها زمينگير شدند، اينكه ماهيگيرها كنار قايق‌هاي‌شان در خشكي هامون پهلو گرفتند، مقصد اين نوشتار نيست.هامون هنوز زنده است. ده‌ها هزار نفر از سيستان و بلوچستان و استان كرمان هنوز در شمال و جنوب جازموريان، روستانشين هستند و كپرهاي‌شان چون نگيني در كوير مي‌درخشد. آنقدر در فضاي ابلق مجازي براي كپرنشيني آه كشيدند و اشك روي آرايش غليظ ريختند كه انگار كپرنشيني بعد از خشكي هامون شيوه اقامت هامون نشينان شده است. كپر نوعي خانه سايه‌باني زيبا و مناسب‌ترين واحد اقامتي در مناطقي مانند جازموريان است كه با تنه و شاخ و برگ درخت خرما ساخته مي‌شود؛ حتي در كنار اقامتگاه‌هاي سنگي و خشتي هم، وجود كپر ضروري است. كپرها كاربردهاي ديگري هم مثل آشپزخانه و انبار دارند. نگارنده متخصص توسعه روستا نيست فقط مي‌داند كه هامون‌نشيني سخت شده است و الان زندگي در هامون زيبا نيست. بايد گرد و خاك را از صورت بچه‌هايي كه كنار دريا به دنيا آمده‌اند بشوريم. بايد به سرزمين كنجد و حنا سر بزنيم. بايد از مسوولان بپرسيم چرا جازموريان يك واحد صنعتي فرآوري براي كنجد و حنا ندارد؟ بايد به هامون برويم و شبي در كپر سحر كنيم. شيرهاي آب‌شان را جاري كنيم روي نان داغ‌شان كنجد بپاشيم و دست‌مان را در حنابندان اهالي هامون، نقش ماهي بيندازيم... باشد كه كپرهاي‌شان آبادتر و دل‌هاي‌شان شادتر شود. ما همه از يك ايرانيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون