آموختن تفكر خلاق از كودكي
محمودرضا اسفنديار
در بسياري از جوامع امروزي، به واسطه استيلاي شبكههاي اجتماعي و رسانههاي ديداري در زندگي روزمره، بهويژه در ممالك در حال توسعه در بيشتر اقشار حتي قشر تحصيلكرده، خلأ هنر گفتوگو به موضوعي غيرقابل انكار تبديل شده است كه به تدريج در بسياري از حوزهها آسيبهاي جدي را به جامعه تحميل خواهد كرد. افزايش طلاق عاطفي در سطح خانوادهها يا تنشهاي سياسي بين گروهها و افزايش نرخ رشد نزاعهاي خياباني در هر جامعه قبل از هر چيز حكايت از خلأ مهارت گفتوگو در آن جامعه دارد كه شايد بتوان ريشه اين مهم را در ساختارهاي آموزشي پيشدبستاني و دبستاني آنها جستوجو كرد. در ساختارهاي آموزشي مربي محور كه در فرآيند يادگيري، نقش پررنگي براي مربي تعريف نشده باشد، بروندادي جز عدم تحمل آراي مخالف و ناتواني در برقراري تعامل موثر و سازنده در بزرگسالي نميتوان متصور بود. بارزترين نقصان اين نوع ساختارها عدم توانمندي افراد در برقراري گفتوگويي سازنده و تحقق گفتمان مفيد در سطوح مختلف است كه هرچه مجامع دانشگاهي بر اصلاح اين نقيصه همت گمارند چندان ثمري در پي نخواهد داشت، چرا كه خصوصيات اخلاقي افراد ناشي از عادات رفتاري نهادينه شده آنها از كودكي است. در اواخر سالهاي ۱۹۶۰، متيو ليپمن استاد فلسفه دانشگاه كلمبيا در نيويورك به اين نتيجه رسيد كه تقويت قدرت تفكر و استدلال دانشجويان بايد از دوران كودكي آغاز شود. از اينرو در سال ۱۹۷۴ موسسه IAPC (موسسه بسط و ترويج فلسفه براي كودكان) را تاسيس كرد. فلسفه براي كودكان (Philosophy for Childern) آموزش تفكر عميق و پرورش قدرت استدلال در كودكان با هدف شكلگيري تفكر نقاد و خلاق در كودك است. اين گرايش به همت پژوهشگران علاقهمند از دهه 80 در ايران نيز ترويج شد. سعيد ناجي يكي از فعالان اين حوزه و موسس گروه فلسفه براي كودكان و نوجوانان پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، با وجود همه برداشتهاي موجود، معناي واقعي فلسفه براي كودكان و نوجوانان (فبك) را نه فلسفه آكادميك و نه ساده كردن مفاهيم فلسفي بزرگسالان براي كودكان، بلكه همان پرسش توام با تحقيق به منظور رسيدن به پاسخ ميداند. ايشان در اين مفهوم، فلسفه را پرسش خوب، درست بيان كردن، تأمل كردن و گفتوگو كردن ميداند واين معنا از تحقيق را همان معناي فلسفه در عبارت فلسفه براي كودكان ميپندارند. تفكر نقاد و خلاق استعدادي بالقوه است كه نيازمند توجه و پرورش است تا در سايه بارورسازي به فعليت رسد. از اينرو، ميبايست زمينه رشد و بالندگي آن را به همت نهاد رسمي تعليم و تربيت ازكودكي آغاز كرد تا با ترويج مهارت گفتوگو و تضارب افكار، بتوان بر اساس افقهاي ترسيم شده همه اسناد بالادستي، جامعهاي پيشرو را در عمل محقق ساخت. فعال فرهنگي