پرسپوليس در يك قدمي جام از كسب آن بازماند تا حسرت قرمزها براي قهرماني در آسيا طولانيتر شود. هر چند همه كارشناسان از نحوه رسيدن تيم برانكو تا فينال شگفتزده هستند اما به هر حال اين تيم نتوانست به آنچه ميخواست، دست پيدا كند و قطعا اين مساله دلايل خاص خودش را دارد. فني و رواني. درباره همين موضوع با دكتر بيژن ذوالفقارنسب به گفتوگو نشستيم.
آقاي دكتر نظر كليتان درباره فينال و نايب قهرماني تيم پرسپوليس چيست؟
اين بازي، يك ديدار فوقالعاده حساس براي فوتبال كشورمان بود كه در كشور خودمان برگزار شد. ديداري كه همه استانداردهاي بينالمللي را داشت اما پرسپوليس نتوانست در آن موفق شود. از دلايل اصلي ناكامي پرسپوليس بايد به مشكلات اقتصادي اشاره كرد. مشكلاتي كه در چند سال اخير زياد شده و خيلي از مسائل اجتماعي را هم تحت تاثير قرار داده و طبيعتا بر ورزش و فوتبال هم اثراتش را گذاشته است. متاسفانه تيمي مثل پرسپوليس كه ميشود گفت پر طرفدارترين تيم خاورميانه است، نميتواند از پس تامين مخارجش برآيد. اين مشكلات باعث شد كه كار به جاهاي باريك هم كشيده شود و در نهايت اين تيم با پرداخت غرامتهاي سنگين و بعد هم با بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتياش از سوي فيفا تنبيه شد. تيمي كه حكومتي است و دولت آن را اداره ميكند با چنين وضعيتي روبهرو است. باشگاه پرسپوليس نزديك يك سال است كه نميتواند غير از بازيكنان زير 18 سال بازيكن ديگري را جذب كند؛ نه خارجي و نه داخلي.
اگر بخواهيم كمي فنيتر به بازي نگاه كنيم به نظر ميرسد كه پرسپوليس در خلق موقعيت كمي دچار مشكل بود. خيليها اين را دال بر برتري تاكتيكي مربي ژاپني به برانكو ميدانند. نظر شما چيست؟
در اينكه كارگروه فني تيم كاشيما تواناتر بود، شكي ندارم. چراكه آنها گروه آناليزور خارجي دارند. تحليلگرهاي خيلي خوبي دارند و عوامل فني آنها از لحاظ مهارت و تكنولوژي در سطح بالايي هستند. مربي تيم ژاپني توانست از همه امكاناتش استفاده كند. تيمي كه از لحاظ علمي اين توانايي را داشت كه زودتر به خستگي غلبه كند و بازيكنان را ريكاوري كند. ما در اين زمينهها از تيم ژاپني عقبتر بوديم اما مربي تيم پرسپوليس هم مربي توانمندي است. كسي كه به دفعات هنرش را نشان داده. اما اگر بخواهيم به يك نكته خيلي مهم اشاره كنيم آن نكته اجراكنندگان تفكرات سرمربي است. آقاي برانكو آن عناصر توانمند پياده كردن ذهنياتش را در اختيار نداشت. ما اصطلاحي داريم كه ميگويد خوش به حال مربياي كه نيمكت پُري دارد. يعني روي نيمكت چند بازيكن خوب هستند. كسي كه چنين نيمكتي در اختيار دارد، دستش بازتر است. در اين زمينه برانكو خيلي در مضيقه است. در تمام بازيهاي ليگ قهرمانان ايشان با اين مشكلات مواجه بودند. از آن طرف تيم ژاپني هيچ كدام از اين مشكلات را نداشت و با تمام قوا به زمين رفت. تيمي كه بازيكنان برزيلي خوبي دارد، بازيكنان كرهاي و ژاپني خوبي هم در اختيار دارد. من به لحاظ ورزشي وظيفهام است كه بگويم بازيكنان تيم كاشيما بر اساس شايستگي موفق شدند در بازي رفت و برگشت پرسپوليس را شكست دهند. بدون اينكه نقطهاي منفي براي پرسپوليس لحاظ كنيم. بايد بپذيريم كه حريفمان قويتر بود. هم در ژاپن هم در تهران.
پرسپوليس در ژاپن خيلي خسته نشان داد اما انگار اين بعد مسافت و خستگي تاثيري بر كاشيما نداشت.
اين نشان از آمادهسازي علمي بازيكنان آنها دارد. تعدد بازيكنان كه باعث شده اعضاي تيم استراحت كافي داشته باشند، حضور 4 بازيكن كاملا متمايز نسبت به حتي بازيكنان ژاپني در تركيب اين تيم، دو تا برزيلي و دو تا كرهاي همگي نشاندهنده تفاوت دو تيم كاشيما و پرسپوليس است.
شما خودتان تجربه زيادي در عرصه مربيگري داريد. به نظر شما كاري بود كه برانكو ميتوانست انجام بدهد و انجام نداد؟
من فكر ميكنم در جريان بازي آقاي برانكو تفكرات قبلياش را تغيير داد كه البته شايد بتوان گفت بجا هم بود. آن هم حملات مكرر و مرتبي بود كه پرسپوليس روي دروازه تيمهاي السد و الدوحيل انجام ميداد. در واقع برانكو در ديدارهاي قبلي بازي را به زمين تيم حريف ميبرد. در فينال هم ميخواستند اين كار را انجام دهند اما بين دقايق 15 تا 20 كاشيما دو موقعيت نزديك به 90درصد خلق كردند و همين باعث شد برانكو براي اينكه تيمش گل نخورد، تيم را به عقب كشاند. فاصلهاي بين خط حمله و دفاع تيم ايجاد شد و آن فشاري را كه پرسپوليس هميشه در زمين حريف به حريف وارد ميكرد، نديديم. من احساس ميكنم تا 70درصد اين عقبنشيني با دستور آقاي برانكو بوده و بخشي از آن هم برميگردد به بار رواني ايجاد شده براي بازيكنان پرسپوليس. اين نقطه ضعف كادر فني و بازيكنان تيم پرسپوليس بود.
يعني هدف اول پرسپوليس در مقطعي از بازي شد گل نخوردن.
حالا شايد نتوانيم بگوييم هدف اول ولي ميتوانيم بگوييم احتياط؛ احتياطي كه موجب شد، تيم عقب بازي كند و عقب بماند. اين عقب ماندن موجب شد پرسپوليس نتواند آن فشاري كه هميشه به دروازه حريف وارد ميكرد را وارد كند. تعداد نفرات تهاجمي پرسپوليس در يك سوم دفاعي تيم كاشيما خيلي كمتر شد.
بعد از بازي سيدجلال حسيني در مصاحبهاي عنوان كرد كه كاشيما كثيف بازي كرد. شما موافق هستيد؟
گمان ميكنم الان آقاي سيدجلال حسيني قائل به آن حرف نباشد. آن موقع احساسي اين حرف را زدند. ژاپنيها اتفاقا خيلي سالم بازي كردند. آنها نه بازيكنآزاري كردند نه داور را فريب دادند نه به شيوه تيمهاي عربي وقتكشي كردند. يك بازي شرافتمندانه از خودشان نشان دادند.
ديروز ليست تيم ملي هم اعلام شد و از تيم نايب قهرمان آسيا تنها دو بازيكن به تيم ملي دعوت شدند. به نظر شما بازيكنان ديگري از پرسپوليس نيستند كه لياقت حضور در تيم ملي را داشته باشند؟
مطمئنا! من فكر ميكنم آقاي كيروش كملطفي ميكنند. اميدوارم اين كملطفي تبعات منفي براي تيم ملي نداشته باشد. چون تيم پرسپوليس يك ظرفيت و انرژي رواني عظيمي دارد. من بسيار متعجبم كه چرا ايشان به اين ظرفيت توجه نميكنند. بازيكناني مثل علي عليپور ميتوانند در تيم ملي حضور داشته باشند. با توجه به ساختار تيم ملي محمد انصاري ميتواند حضور داشته باشد يا شجاع خليلزاده. اگر آقاي كيروش شجاع را دعوت كند و يك سري اشتباهات فردي اين بازيكن را برطرف كند، شجاع ميتواند بازيكن فوقالعاده موثري باشد.
ميتوانيد اشتباهات شجاع را مثال بزنيد؟
اول از همه پرخاشگريهاي ناخواسته و عصبي اوست. دوم اينكه در زمان تصاحب توپ نميتواند به خوبي بازيسازي كند و بايد روي اين مشكل كار بكند. از اينها مهمتر عجول بودن اوست. شجاع خيلي جاهايي كه ميتواند توپ و بازيكن حريف را كنترل كند، خيلي سريع مرتكب خطا ميشود و به تيم حريف فرصت ضربه كاشته ميدهد. اين مشكلات البته قابل رفع هستند و كمي جاي تعجب دارد كه چرا در يك سال اخير با توجه به حضور برانكو و كريم ضعفهاي شجاع برطرف نميشود؛ چراكه من نقش كريم باقري را هم در تيم پرسپوليس خيلي مثبت ارزيابي ميكنم. در هر صورت شجاع خليلزاده بايد به تيم ملي برسد. با توجه به بازيكناني كه در اين دو سال شانس داشتهاند لااقل بايد مورد آزمايش قرار بگيرد.
شجاع خليلزاده در دفع توپ بهترين مدافع ليگ قهرمانان انتخاب شد.
من اين آمار را نديدم. ولي چون بازيهاي پرسپوليس و خيلي تيمهاي ديگر را هميشه با دقت دنبال ميكنم، ميتوانم بگويم شجاع جزو جاماندههاي پرپسوليس در ليست تيم ملي است.
حالا كه بحث كيروش شد، نظرتان درباره اينكه كيروش نيامد مهمترين بازي سال آسيا كه در تهران برگزار ميشد را از نزديك ببيند، چيست؟
متاسفانه اين تكميل كردن رفتارهاي غيراخلاقي ايشان بود. رفتاري كه ايشان كلا نسبت به ورزش و فوتبال ايران دارد. فقط هم بحث پرسپوليس نيست. گفتمان و برخوردهايش با مربيان و مديران و اصحاب رسانهها همه در اين راستاست. ايشان بايد حضور پيدا ميكرد. اينكه ايشان دستيارانش را بفرستد براي تماشاي اين بازي قابل قبول نيست.
در بازي پرسپوليس و كاشيما محمد انصاري هم رباط صليبي پاره كرد و دست برانكو از قبل هم خاليتر شد. وضعيت اين تيم را تا نيمفصل كه بازيكنان تازه ميتوانند به تيم اضافه شوند، چگونه ارزيابي ميكنيد؟
كار بسيار سخت. اما در همين بازي با كاشيما دو سه بازيكن براي اولين بار چنين سطحي از مسابقات را تجربه كردند و همين باعث ميشود كه اين بازيكنان شخصيت پيدا كنند و با انرژي مثبتي كه دارند، بتوانند به تيم كمك كنند. چند تا از بازيكنان اميد و پايه اين تيم هم هستند كه اين شانس را پيدا ميكنند بازي كنند. من احساس ميكنم برانكو ميتواند و بلد است كه روند خوب تيم را با همين بازيكنان نيز حفظ كند تا در نيمفصل مهرههاي جديد اضافه شوند.
برانكو آن عناصر توانمند پياده كردن ذهنياتش را در اختيار نداشت. ما اصطلاحي داريم كه ميگويد خوش به حال مربياي كه نيمكت پُري دارد.