• 1404 سه‌شنبه 23 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4229 -
  • 1397 دوشنبه 21 آبان

در نكوهش پرخاشگري جلال حسيني

كاپيتان، پرچمدار نقش قرباني

سيروس مهراني*

چيزي كه پريشب در استاديوم ديدم، يك مساله تكراري بود. آقاي سيدجلال حسيني نمونه‌اي از مردم ايران است. ما ايراني‌ها وقتي كه دچار شكست مي‌شويم با زيركي تمام خودمان را قرباني اعلام مي‌كنيم. يك مثلث‌سازي مي‌كنيم كه يك رأسش قرباني، يك رأس آن آزاردهنده و يك رأسش هم منجي هست. اين زيركي ناخودآگاه است چرا كه در فرهنگ ما جريان دارد. او يك آزاردهنده ساخت: تيم فوتبال كاشيما؛ به دليل اينكه فوتبالِ كثيف بازي مي‌كنند. پس با اين حساب ما قرباني بازي كثيف آنها هستيم و آنها مقصر شكست ما هستند. كاپيتان پرسپوليس به تيمي كه مدير آن «زيكو»ي برزيلي است، برچسب «بازي كثيف» زد. زيكو زبانزد فوتبال زيبا است و از جذاب‌ترين فوتباليست‌ها بود. اينكه سيدجلال دنبال چه نجات‌دهنده‌اي مي‌گردد، مشخص است. احتمالا هواداران پرسپوليس بايد كاپيتان تيم‌شان را از اين وضعيت قرباني بودن نجات بدهند، تشويق‌شان كنند. احتمالا هواداران بايد بيايند بگويند: «بله درست مي‌گوييد، اين تيم ژاپني بود كه وظايفش را درست انجام نداد و شما شكست خورديد.» اين مثلث‌سازي هميشه در فرهنگ ما بوده است. ما يك ملت مصرف‌زده هستيم. اصلا نگاه توليدي نداريم. اين طور فكر مي‌كنيم كه تيم ژاپني بايد توليد كند و ما مصرف‌شان كنيم. همان‌طور كه تماشاگران ما ديگر تماشاگران توليدي نيستند. تماشاگراني كه روزگاري شعارهاي شورانگيز و حماسي مي‌دادند و 90 دقيقه تشويق مي‌كردند، تبديل شده‌اند به هواداراني كه با يك بوق صدايي وحشتناك توليد مي‌كنند. چرا اين اتفاق رخ داده؟ چون حتما شركتي علاقه‌مند است به هواداران به جاي شعار و القاي حس هيجان به تيم‌ها بوق‌هايي بدهد كه سود مالي نصيبش شود. در وجود سيدجلال حسيني خشم ديده مي‌شد و من تعجب مي‌كنم كه ايشان به عنوان يك كاپيتان به جاي نشان دادن فرهنگ ما به جهانيان از طريق مصاحبه با گزارشگر كنفدراسيون فوتبال آسيا با اين ادبيات صحبت مي‌كند.ژاپني‌ها فوتبال كثيف بازي نكردند. فوتبالي را بازي كردند كه آنها را به نتيجه مي‌رساند. آنها مي‌دانستند كه در استاديومي بازي خواهند كرد كه صد هزار نفر روي سرشان آوار خواهند شد. اما نه هواداري آوار شد و نه بازيكنان‌مان توانستند از شرايط ميزباني استفاده‌اي بكنند. من تعجب مي‌كنم كه چرا سيدجلال ديگران را مقصر جلوه مي‌دهد و از مسووليت خودش و يارانش شانه خالي مي‌كند. او مي‌توانست از مردم عذرخواهي كند كه وقت علاقه و هيجان‌شان را گذاشتند و تيم محبوب‌شان قهرمان آسيا نشد. او مي‌توانست بگويد امروز ما دوم شديم و بضاعت و سطح فوتبال‌مان همين بود و با توجه به شرايط‌مان جايگاه خوبي هم كسب كرده‌ايم. بعد از اين مي‌توانست اين موضوع را باز كند كه «چرا بضاعت فوتبال ايران كم است؟» و از اين طريق انتقاداتي به مديران فوتبال و باشگاه بكند و از آنها بخواهد راه را براي اين تيم شايسته هموار كند.ما مردمي هستيم يك سبك اِسنادي داريم. با اين روش اِسنادي تمام پيروزي‌ها و موفقيت‌ها را براي خودمان مي‌كنيم و ماحصل تلاش خودمان مي‌دانيم. اما خيلي زيركانه شكست‌ها را به ديگران نسبت مي‌دهيم. آقاي جلال حسيني به عنوان كاپيتان عامل اين شكست بوده، مديران و كادرفني تيم هم عامل اين شكست بوده‌اند. تا زماني كه مثلث‌سازي مي‌كنيم و خودمان را قرباني جلوه مي‌دهيم، هرگز نمي‌توانيم از شرايط شكست خارج شويم. همه‌چيزمان شبيه همه‌چيزمان است. خودم پيش‌تر فوتباليست بوده‌ام و درك مي‌كنم زماني كه هوادار تشويق مي‌كند و شعارهاي حماسي مي‌خواند، چه تاثيري روي بازيكن مي‌گذارد. فوتباليست يك ريتم مي‌گيرد، مثل ريتم حمله. در اين بازي اما مسوولان زحمت مي‌كشند و خواننده‌اي را مي‌آورند تا آهنگ «دونه دونه» را براي هواداران اجرا كند. ما براي اين بازي‌ به يك آهنگ حماسي نياز داشتيم، نه يك آهنگ عاشقانه. خواننده‌هايي بودند كه شعر حماسي بخوانند و شور و هيجان را در بچه‌هاي ما ايجاد بكنند. متاسفانه بازيكنان ما در زمين عصباني بودند. مصاحبه سيدجلال حسيني نمادي از شرايط بازيكنان در داخل زمين بود. بازيكنان درون زمين هم عصباني بودند چرا كه فكر مي‌كردند ژاپني‌ها بايد مطيع ما باشند و مطابق خواسته ما بازي كنند. ما مردم و بازيكنان خيلي سريع خودمان را فريب داديم و گفتيم حالا كه السد و الدحيل را به همين شكل برده‌ايم، پس مي‌توانيم اين بازي هم به همان شكل پيروز شويم. با همين پيش‌فرض توقع داشتيم كه ژاپني‌ها هم مثل آنها بازي كنند تا بتوانيم پيروز شويم. ما به خودمان خوب دروغ مي‌گوييم و وقتي دروغ‌مان به نتيجه نمي‌رسد، ديگران را مقصر مي‌دانيم. كاشيما خيلي زيبا بازي را هدايت و مديريت كرد و هم خودشان و هم تماشاگران‌شان مي‌دانستند چه مي‌خواهند. اما ما نمي‌دانستيم چه مي‌خواهيم و اين تاسف‌آور است. سيدجلال حسيني به عنوان يك فوتباليست حرفه‌اي خيلي زيبا به مديران ما اعلام كرد كه همه‌چيز خيلي خوب بود، ما هيچ مشكلي نداشتيم، تيم ما خيلي خوب مديريت‌ شده بود براي يك برد و ما مقصر نبوديم. احتمالا تيم ژاپني مقصر بود. زيكو مقصر بود. پس شب همگي راحت بخوابيم چراكه ما مقصر نيستيم و تيم كاشيما مقصر است. اين درد جامعه ما است. مدام خودمان را قرباني مي‌دانيم و ديگران را مقصر. مديران‌مان هم همين‌طور هستند و از اين جمله بيشترين لذت را بردند.

*روانشناس ورزشي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون