• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4230 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۲ آبان

«اعتماد» از پروژه احياي گور در پارك ملي كوير گزارش مي‌دهد

دست‌اندازهاي احياي گور ايراني

فرناز حيدري

 

 

گورهاي آسيايي زماني يك گونه كليدي در ميان علفخواران درشت جثه بودند كه پراكندگي‌شان از استپ‌هاي اوراسيا آغاز و تا سواحل شرقي مديترانه و مغولستان ادامه پيدا مي‌كرد. اما شكار بي‌رويه، تعارضات گسترده با دام‌هاي اهلي و تخريب زيستگاه به عنوان مهم‌ترين دلايل كاهش جمعيت گورها سبب شد كه آنها در حال حاضر تنها در كمتر از ۳درصد قلمرو جهاني و تاريخي‌شان حضوري شكننده داشته باشند.

كل قلمرو جغرافيايي گورها در ايران، كمتر از يك‌درصد كل كشور برآورد شده است. اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت و منابع طبيعي (آي‌يو‌سي‌ان)، گورهاي ايراني را كه در پارك ملي قطرويه (شهرستان ني‌ريز، استان فارس) و منطقه حفاظت‌شده بهرام گور (مجاور پارك ملي قطرويه) زيست مي‌كنند، پنجمين جمعيت بزرگ اين‌گونه در كل دنيا معرفي كرده است.

گور ايراني در دهه ۱۳۱۰ در غرب ايران ناپديد شد اما سال‌ها پس از آن در دشت‌هاي خشك و نيمه‌خشك بخش‌هاي شرقي و مركز ايران زيست مي‌كرد. گورها در ايران تا دهه ۱۳۶۰ به چهار جمعيت محدود شدند. دو جمعيت آنها گورهاي پارك ملي كوير و جمعيت فرامرزي سرخس بودند كه هر دوي آنها امروز از بين رفته‌اند. در حال حاضر تنها دو جمعيت از گورها در ايران باقي مانده كه عبارتند از: ۱) گورهاي ذخيره‌گاه زيست‌كره توران واقع در استان سمنان ۲) گورهاي منطقه حفاظت شده بهرام گور در شرق استان فارس و شمال‌شرقي شهرستان ني‌ريز.

 

روياي احياي گورهاي پارك ملي كوير

تفكر احياي گورها در ايران، روياي تازه‌اي نيست. اين رويا از دهه ۵۰ و با معرفي مجدد ۱۱ گور از پارك ملي توران به پناهگاه حيات‌وحش خوش ييلاق وارد فاز اجرايي شد. نخستين روياي احياي جمعيت گورها، آغازي روشن اما پاياني تلخ داشت. براساس نظرات كارشناسي، گورها از سال ۱۳۸۵ به اين طرف ديگر در خوش ييلاق ديده نشده‌اند.

اما دومين تجربه احياي جمعيت گورها در سال ۱۳۷۶ و در مركزي به نام مركز تكثير در اسارت گوراب يزد رقم خورد. كل اين جمعيت تكثير شده در اسارت حاصل چهار جد اوليه است و به‌دليل درون‌آميزي، مشكلات خاص خود را دارد. در سال ۹۰، چهار فرد نر و هفت فرد ماده از مركز تكثير گوراب گريخته و وارد منطقه حفاظت شده كالمند/بهادران شدند. تعداد گورهاي گوراب و كالمند/بهادران هم‌اكنون زير ۳۰ فرد است.

از منابع محلي نقل است كه تا سال ۶۷ در زيرچشمه كريم، حدود ۳ فرد گور در پارك ملي كوير رويت شده اما بعد از آن ديگر گوري در كوير مشاهده نشد. سازمان حفاظت محيط‌زيست در مهرماه سال جاري پروژه‌اي جديد تحت عنوان احياي جمعيت گور در پارك ملي كوير را آغاز كرد كه در همان گام نخست بسيار پرسر و صدا و جنجالي ظاهر شد. در روزهاي آغازين انتقال گورها، از مجموع ۱۰ گور منتقل شده از پارك ملي توران به پارك ملي كوير، ۵ فرد آنها تلف شدند. تبعات اجتماعي گسترده اين مساله به اندازه‌اي بود كه عذرخواهي رسمي مديركل حفاظت محيط‌زيست استان سمنان، لغو حكم معاون
محيط‌ طبيعي محيط‌زيست استان و توبيخ كتبي رييس اداره شكار و صيد اداره كل طرح را به‌دنبال داشت.

تلفات ۵۰درصدي گورهاي منتقل شده، نشان داد كه متاسفانه اين پروژه فاقد زيرساخت‌هاي مديريتي لازم است و لذا ضروري است كه دفتر تنوع زيستي و حيات‌وحش سازمان حفاظت محيط‌زيست هر چه سريع‌تر و به منظور پرهيز از اشتباهات مكرر گذشته با اساتيد حيات‌وحش كشور رايزني كرده و برنامه مديريتي اصولي را در دستوركار قرار دهد.

 

وضعيت كنوني گورها در پارك ملي كوير

رضا شاه حسيني‌مقدم، رييس اداره پارك ملي كوير، مي‌گويد: «از آنجايي كه در مورد محل ثبت آخرين گورهاي پارك ملي كوير اطلاعات مشخصي وجود ندارد لذا ما مجبور شديم كه براي انتخاب محل سايت سراغ جوامع محلي برويم. آنها بر اين باور هستند كه دامنه شمالي سياه كوه زيستگاه پيشين گورها بوده بنابراين ما هم سايتي را در همين منطقه براي آنها درنظر گرفتيم. در پايش‌هايي كه بعد از رهاسازي گورها در پارك ملي كوير انجام داديم، دريافتيم كه مسير حركت به سمت شمال است. خروج گورها از محدوده فنس‌كشي شده، حدود
۴۸ ساعت طول كشيد و بهترين‌هاي پارك ملي براي پايش انتخاب شدند. در مورد شايعاتي كه بر سر موضوع فرار كردن گورها پخش شد هم بايد اشاره كنم كه ما كسي را نزديك فنس نگذاشتيم و از فاصله دور گورها را در سكوت و آرامش رصد كرديم چراكه گور حيواني است كه در صورت وارد شدن اندك استرس محيط را ترك خواهد كرد و دست‌كم ۱۰ الي ۱۵ كيلومتر از محل دور خواهد شد. بنابراين براي اينكه امكان بازگشت به سايت به‌طور كل منتفي نشود، ما گورها را بي‌سروصدا رهاسازي كرديم. گورهايي هم كه رهاسازي شدند از باتلاق و نمك‌زار پرهيز كردند اما باتوجه به اينكه قبلا هم در اسارت بوده‌اند، ارزيابي من اين است كه توانايي يافتن آب‌گاه‌هاي موجود را نداشتند و به همين دليل بعد از ۴۸ ساعت به سايت بازگشتند.»

شاه‌حسيني به پرهيز گورها از روي ماهورها و حركت در كف دره اشاره كرده و معتقد است كه نظر به حضور منابع آبي در پاي سياه‌كوه و عدم توانايي گورها در يافتن آنها بايد هر چه سريع‌تر تيم كارشناسي توسط سازمان تشكيل و در اين مورد شروع به ثبت مستندات كند: «كار، كار نويي است به همين دليل اشتباهات و نقاط ضعف آن بايد گرفته شود كه رهاسازي اول هم به همين منظور صورت گرفت. در حال حاضر خوشبختانه كوير شرايط زيستگاهي خوبي دارد، كوير اكنون تنها و بزرگ‌ترين پارك ملي در سطح كشور است كه هيچ معارض و مستثنياتي ندارد يعني نه معدن نه روستا و نه جاده.»

 

احياي گونه‌هاي در معرض خطر، از حرف تا عمل

افشين عليزاده، استاديار دانشگاه تهران و متخصص اكولوژي حيات‌وحش و مديريت زيستگاه‌ها، درباره سابقه و دلايل عدم موفقيت پروژه‌هاي احيا مي‌گويد: «در مورد گونه‌هايي كه با خطر انقراض در طبيعت مواجه هستند، تنها راهي كه وجود دارد، تكثير در اسارت است. هدف تكثير در اسارت يا نگهداري در اسارت، حفظ ژن يا به نوعي حتي حفظ تنوع زيستي خرد آن‌گونه است.» به گفته او در مورد گونه‌هاي
در معرض خطر انقراض اغلب دو راه‌حل وجود دارد؛ راه‌حل كوتاه‌مدت كه از آن تعبير به نگهداري در اسارت مي‌شود و راه‌حل بلندمدت كه با هدف حفظ جانور در خود زيستگاهش صورت مي‌گيرد. عليزاده مي‌افزايد: «متاسفانه در ايران بيشترين اتفاقي را كه شاهد هستيم، از دست رفتن زيستگاه گونه‌هاست و لذا ما مجبور هستيم كه به ناچار گونه‌هاي در معرض خطر انقراض را در اسارت نگهداري كنيم. روال كار هم بدين صورت است كه وقتي تعداد افراد آن جمعيت در اسارت زياد شد، ‌بايد آنها را در طبيعت رهاسازي كرد. بديهي است كه براي رهاسازي، زيستگاه جانور هم بايد به حدي رسيده باشد كه بتواند پذيراي آن باشد. اما در ايران متاسفانه نتوانسته‌ايم آن‌طور كه بايد در حفاظت از زيستگاه موثر عمل كنيم. به عنوان مثال پيش از همين مورد گورها ما تجربه تكثير در اسارت گوزن‌هاي زرد ايراني در دشت ناز و سمسكنده، جزيره اشك، ميان كتل، دز و كرخه را داشته‌ايم. درست است كه آن تجربه تاحدودي موفق بوده و در جاهايي مانند جزيره اشك به‌دليل همخواني با زيستگاه قبلي موفقيت‌هايي حاصل شده اما باز هم موفقيت حدودي بوده. تجربه ديگر تكثير در اسارت مربوط به يوزهاي آسيايي است كه با هدف حفظ بانك ژن انجام شده است.»

عليزاده در ادامه صحبت‌هايش مي‌گويد: «زيستگاه گورها در ايران در گذشته از پارك ملي خارتوران آغاز و تا جنوب تهران يا همان پارك ملي كوير و جنوب ايران در يزد و كرمان امتداد پيدا مي‌كرده. اما در حال حاضر تهديداتي مانند جاده‌كشي، توسعه خطوط گاز، توسعه شهري و صنعتي سبب شده كه بسياري از زيستگاه‌ها يا مختل شوند يا كلا از دست بروند. نزديك دو دهه است كه گورها ديگر در پارك ملي كوير ديده نشده‌اند. تعدادي از گورهاي ايراني هم‌اكنون در اسارت هستند و طبيعي است كه جابه‌جايي آنها كار غيرمعمولي نيست. اما گورها برخلاف ظاهرشان حيواناتي بسيار حساس و آسيب‌پذير هستند بنابراين مراقبت‌هاي دامپزشكي خاصي را هم مي‌طلبند. نبايد فراموش كرد كه جا‌به‌جايي گورها در هر صورت كاري بسيار پرريسك و خطرناك است اما اين دليل نمي‌شود كه بي‌حساب و كتاب عمل كرد. تاكيد مي‌كنم كه بدون تجربه و دانش نبايد به اين كار دست زد.»

 

گورهاي پارك ملي كوير چقدر شانس بقا دارند؟

جداي از ابهامات مرتبط با نحوه بيهوشي و جا‌به‌جايي گورها از پارك ملي توران به پارك ملي كوير، هم‌اكنون دغدغه‌هايي هم در مورد افراد باقي مانده در پارك ملي كوير (۲ ماده بالغ، ۲ ماده نابالغ و يك نر نابالغ) وجود دارد. پس از شايعاتي كه هفته گذشته درباره فرار ۵ گور پارك ملي كوير مطرح شد، اكنون بسياري از خود مي‌پرسند كه آيا اين گورها اساسا مي‌توانند به بقا اميدوار باشند؟

افشين عليزاده در اين باره مي‌افزايد: «گورهاي فعلي پارك ملي كوير به دليل اينكه در اسارت تكثير شده‌اند، وابستگي شديد هم به منابع آبي و غذايي دارند. بنابراين حتي اگر هم از محل جديد به هر نحوي خارج شده باشند، احتمال بازگشت‌شان دور از انتظار نيست. چنانچه اين اتفاق در مورد گوزن‌هاي زرد هم افتاده و حيوان از محل نگهداري خارج شده و دوباره بازگشته است. فراموش نكنيد كه گورها در شرايط عادي با سرعت ۴۰ كيلومتر بر ساعت و در شرايط فرار هم با سرعت ۹۰ كيلومتر در ساعت مي‌دوند بنابراين تعقيب و گرفتن اين حيوان بعيد به نظر مي‌رسد.»

بهرنگ اكرامي، دامپزشك مسوول زنده‌گيري و بيهوشي گورهاي پروژه احياي پارك كوير، هفته گذشته در مصاحبه‌اي رهاسازي اين ۵ گور را خلاف اصول مديريتي عنوان كرد. اما مساله اينجاست كه دامپزشكي و مديريت حيات‌وحش از اساس تفاوت‌هاي بسياري با هم دارند. افشين عليزاده به‌عنوان يك كارشناس صاحب‌نظر در اين زمينه راهكارهاي درست مديريتي را كه بايد از اين پس در پارك ملي كوير براي احياي گورها درنظر گرفته شود، بدين صورت تشريح مي‌كند: «سه مساله بسيار مهم است كه از اين پس بايد به صورت جدي لحاظ شود. نخست برنامه‌ريزي، دوم بررسي زيستگاهي و پاسخ به پاره‌اي سوالات از جمله اينكه ظرفيت برد چقدر است؟ كيفيت زيستگاه در چه حدي است؟ ضمن اينكه ‌بايد ارزيابي زيستگاه صورت گيرد و مشخص شود كه چه تعداد زيستگاه وجود دارد. نبايد فراموش كرد كه هنوز تهديداتي مانند شكار غيرقانوني در محل وجود دارد. اما مورد سوم كه از اهميت بسزايي هم برخوردار است، استفاده از تيم مجرب دامپزشكي است. بايد برنامه‌ريزي شود كه چه دارويي ‌بايد براي بيهوشي مصرف شود؟ گورها چه تيماري نياز دارند؟ آنها چه اندازه مي‌توانند در جعبه‌هاي مخصوص دوام بياورند؟ نقل و انتقال‌شان بايد به چه صورت باشد؟ چه مقدار استرس را مي‌توانند تحمل كنند؟» به گفته او تنها زماني رهاسازي گورها مجاز است كه بتوانند ساليان سال بدون دخالت انسان در محيط دوام بياورند و مستقر شوند. عليزاده توصيه‌اي هم دارد: «منطقه را جوري فنس‌كشي كنند كه يك طرف كاملا بكر باشد و رفت و آمدي صورت نگيرد و در صورت رهاسازي هم از همان سمت رهاسازي شوند. همين نكات ساده مي‌تواند تاثير بسزايي در موفقيت يا عدم موفقيت يك طرح داشته باشد.» شيوه‌اي كه سازمان حفاظت محيط‌زيست براي بهبود اجراي اين طرح برمي‌گزيند مي‌تواند در موفقيت اين طرح و طرح‌هاي مشابه اثرگذار باشد. اما بايد ديد كه چنين اراده‌اي در بدنه تصميم‌گيري سازمان چقدر وجود دارد.


افشين عليزاده، استاديار دانشگاه تهران و متخصص اكولوژي حيات‌وحش و مديريت زيستگاه‌ها، درباره سابقه و دلايل عدم موفقيت پروژه‌هاي احيا مي‌گويد: در مورد گونه‌هايي كه با خطر انقراض در طبيعت مواجه هستند، تنها راهي كه وجود دارد، تكثير در اسارت است. هدف تكثير در اسارت يا نگهداري در اسارت، حفظ ژن يا به نوعي حتي حفظ تنوع زيستي خرد آن‌گونه است.

سه مساله بسيار مهم است كه از اين پس بايد به صورت جدي لحاظ شود. نخست برنامه‌ريزي، دوم بررسي زيستگاهي و پاسخ به پاره‌اي سوالات از جمله اينكه ظرفيت برد چقدر است؟ كيفيت زيستگاه در چه حدي است؟ ضمن اينكه ‌بايد ارزيابي زيستگاه صورت گيرد و مشخص شود كه چه تعداد زيستگاه وجود دارد. نبايد فراموش كرد كه هنوز تهديداتي مانند شكار غيرقانوني در محل وجود دارد. اما مورد سوم كه از اهميت بسزايي هم برخوردار است، استفاده از تيم مجرب دامپزشكي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون