سي و پنجمين جشنواره فيلم كوتاه تهران در ميان استقبال بالاي مخاطبان و تعداد قابل توجهي فيلمهاي كوتاه با محتوا و مضامين متفاوت به پايان رسيد. سواي از فضاي بلبشويي كه با حضور گسترده و صدالبته رايگان علاقهمندان به سينماي كوتاه در اين فستيوال ايجاد شده بود و با انتقادات بيشماري هم همراه بود اما اكران شمار قابل توجه فيلمهاي كوتاه از يك طرف در كنار پشتكار و تلاشي كه فيلمسازان كوتاه در ابداع مضامين تازه دارند از طرف ديگر بيش از هر چيز ما را به اين نكته رهنمون ميكند كه سينماي ايران پتانسيل بالايي براي خلق ايدههاي نو دارد و اين موج عظيم را بايد جدي گرفت.
شايد بهتر باشد اينگونه بگوييم كه اين ميزان علاقه و استقبال حكايت از نيازها و مطالبات نسل جوان جستوجوگر و كوشاي ايران دارد. نكتهاي كه محمد آفريده، داور اين جشنواره هم به آن اشاره ميكند: «ما سرزمين گنجهاي پنهان هستيم، چشمهاي خروشان كه از اعماق جان و فرهنگ و تاريخ اين سرزمين متبلور ميشود و در وجود جوانان خلاق ما تجلي پيدا ميكند. جوانان حقيقتا گنجهاي ما هستند و اين سرمايه خدادادي است كه هر كجا فرصت حضور و بروز داشته است آنجا گلستان ميشود.»
به بهانه برگزاري سي و پنجمين جشنواره فيلم كوتاه با محمد آفريده، داور اين رويداد بينالمللي كه اتفاقا از مديران خوشنام انجمن سينماي جوان در دهه 70 است گفتوگويي انجام داديم كه از نظر ميگذرانيد.
آقاي آفريده وقتي اسم شما به عنوان داور در جمع داوران جشنواره فيلم كوتاه اعلام شد هم تعجببرانگيز بود و هم باعث خوشحالي. تعجببرانگيز از اين جهت كه شايد با توجه به سبقه كاري كه داريد اگر داور جشنواره فيلم مستند يا فيلمهاي بلند سينمايي ميشديد كمتر جلب توجه ميكرد. در ضمن سالهاست با فيلم كوتاه و اينگونه سينمايي فاصله گرفتيد، خوشحالي هم از اين جهت كه مديري حامي جوانان در جمع داوران جشنواره فيلم كوتاه حضور دارد.
البته ما ديگر در اين سن نميتوانيم از گذشته، علاقهها و وابستگيهايمان فاصله بگيريم، به هر حال فيلم كوتاه ديگر جزيي از زندگي ما شده است. وقتي سال ۸۸ زمان معاونت آقاي شمقدري از مركز گسترش استعفا دادم تا سال ۹۲، چيزي حدود ۴۰۰ فيلم كوتاه براي مراكز و سازمانها با هدف حمايت از فيلمسازان جوان تهيه كردم كه خيلي از فيلمسازان از جمله آقاي هومن سيدي، بوستاني، نصيريان، همايونفر، نجفي و... در اين توليدات كارگرداني كردند.
تعجب آنجاست كه ما ارزش فيلمها را به قطع و زمان فيلمها محدود كنيم. ما شاعراني داريم كه در طول عمرشان خروارها قصيده سرودهاند اما هيچ نامي و اثري از آنان در تاريخ نمانده است اما تكبيت يا تك رباعي بعضي از شاعران جاودانه شده است.
فعاليتتان هم در چند سال اخير در سينما كم بود؛ چرا؟
متاسفانه، شرايط موجود سينما، شرايط بههمريختهاي است و اين بههمريختگي مال امروز و ديروز نيست، مشكل عمده فرهنگي ما در همه عرصهها مخصوصا بخش تخصصي آن يعني سينما، بيشتر از ناآگاهي و عدم شناخت رنج ميبرد.
ناآگاهي و نداشتن اشراف بعضي مديران به حوزههايي كه مسووليت فراواني هم به همراه دارند از چالشهاي مهم سينما در اغلب دورهها بوده است.
عدم شناخت حوزه پيچيده فرهنگي نتيجهاش اين شرايطي ميشود كه الان ما در آن هستيم و ديگر هيچكس مسووليتي در اين وضعيت فرهنگي سينما قبول نميكند چرا كه همه چيز را خراب كردهايم. در اين برزخ كار كردن امثال ما بسيار سخت و طاقتفرسا است.
امسال سي و پنجمين دوره جشنواره فيلم كوتاه تهران در حالي برگزار شد كه خوشبختانه با اقبال خوبي مواجه شد. سانسهاي فوقالعاده تا اواخر شب به بعضي فيلمها تعلق گرفت و بعضي سالنهاي نمايش فيلم مملو از جمعيت بود. دليل را در چه ميبينيد؟ اين استقبال آيا از ظهور و بروز انديشههاي جديد در آينده خبر ميدهد؟
ما سرزمين گنجهاي پنهان هستيم؛ چشمهاي خروشان كه از اعماق جان و فرهنگ و تاريخ اين سرزمين متبلور ميشود و در وجود جوانان خلاق ما تجلي پيدا ميكند، جوانان حقيقتا گنجهاي ما هستند و اين سرمايه خدادادي است كه هر كجا فرصت حضور و بروز داشته است آنجا گلستان ميشود. ما بايد هميشه و در همه حال براي آباداني آينده فرهنگي جامعه به پيشواز اين نسل خلاق برويم، نشاط فرهنگي اين نسل در همه عرصهها، آينده اين كشور را بيمه ميكند.
البته عدهاي تحليلشان اين است كه چون فيلمها به صورت رايگان به مخاطبان نمايش داده ميشود باعث اين شلوغي بيش از حد شده است.
اين استقبال حكايت از نيازها و مطالبات نسل جوان جستوجوگر و كوشاي ايران اسلامي دارد، ما بايد با شناخت نيازهاي اين نسل، فضاهاي متنوع و گستردهاي براي آنان فراهم كنيم. من بارها گفتهام جشنواره آخرين حلقه يك مجموعه فعاليت فرهنگي است؛ ما بايد در عين حمايت جدي و عادلانه از توليد فيلمهاي كوتاه، جشنوارههاي متنوع و موضوعي براي گرايشها و سليقههاي همه جوانان ايجاد كنيم. در غير اين صورت جشنواره فيلم كوتاه بهتنهايي نميتواند نقش خود را بهدرستي بازي كند.
همانطور كه ابتداي صحبتم اشاره كردم امسال به عنوان داور در سي و پنجمين جشنواره فيلم كوتاه حضور داشتيد و فيلمها را بهصورت كامل ارزيابي كرديد. نظر شما از سطح توليدات اين دوره جشنواره چطور بود؟
من همه فيلمها را دوست داشتم، چون خودم سالهاي گذشته در نوجواني و جواني فيلم كوتاه ميساختم. در سينماي كوتاه مهمتر از هر جايزهاي، ديده شدن اين سينما توسط مخاطب است. چيزي كه اين سينما را از تجرد و بيتفاوتي نجات ميدهد و به او مسووليت ميبخشد، ديده شدن آن است. اين ديده شدن حتي با مخاطب محدود هم كارساز است. اين سينما نبايد با نگاه سينماي داستاني اكران ارزيابي شود چرا كه با اين نگاه به شدت به آينده فيلمساز و سينماي كوتاه لطمه وارد ميكند. اين سينما محل تجارب متنوع و خالصي است كه در سينماي بلند امكانش بسيار محدود است. آينده اين تجارب و پخته شدن اين سينما، كمك بهكل سينما خواهد بود. هماينك دو فيلمساز عزيز ازجمله آقاي بهرام توكلي و مهدي جعفري توسط نهادي در حال فيلمسازي با موضوع دفاع مقدس هستند، هر دو فيلمساز در كارهاي كوتاهشان كه من حمايت كردم توسط نگاههاي مرسوم آن دوره مشكلساز بود و شايد كلي به بنده تهمت و تشر زدند اما خدا را شكر ميكنم آن اعتمادي كه به اين نسل در يكي، دو دهه گذشته شد همه سينما و همه نهادها و سازمانها از آن بهرهمند شدند؛ الحمدلله.
البته كه نسبت به دورهاي كه شما مديرعامل انجمن سينماي جوان ايران بوديد تكنولوژي پيشرفت زيادي كرده؛ اما بفرماييد فيلمها به لحاظ ساختاري نسبت به دهه هفتاد چه تغييراتي داشته است؟
همين كه تكنولوژي انحصار توليد را از بسياري از مراكز بزرگ خارج كرده اين از الطاف خداي كريم است. هنر اصيل در ساختارهاي فرسوده با مديريتهاي حذفي و حب و بغض به وجود نميآيد. مديريتهاي منفعل و بسته با اين نسل آگاه و متعهد توان همراهي ندارد و متاسفانه عقب است. با اينهمه ظرفيت بالاي سرمايههاي جوان كه به نظر من بخش مهمي از آن از ثمرات انقلاب اسلامي و روحيه خودباوري آن است، بايد همراهتر بود و به آن اعتماد كرد.
نگاه فيلمسازها در اين دوره بيشتر گرايش به چه موضوعاتي داشت؟
سينماي كوتاه چون هنوز آن بزكهاي سينماي بلند را ندارد و فيلمساز بيواسطه با متن و روح جامعه در تماس است به نظرم همچنان ميتواند يكهتاز باشد؛ چيزي كه اين سينما را رنج ميدهد و از توان مياندازد نگاه فيلمسازان اين عرصه به سينماي اكران است. در همه دنيا تجربههاي ناب سينماي كوتاه است كه به سينماي بيرمق بلند انرژي و توان و تازگي ميدهد.
علاقهمندان به فيلم كوتاه و فيلمسازان فيلم كوتاه بيشتر نگاه فرمگرايانه دارند، موافقيد؟
نه خيلي؛ همه علاقهها و سليقهها را ميتوان در فيلم كوتاه ديد، اين سينما، سينماي متنوعي از همه تجارب است.
البته موضوعات ملتهب هم در ميان فيلمها به چشم ميآمد. به غير از در نظر گرفتن موضوعات جسورانه يك تعداد فيلم هم دچار توقيف از جانب وزارت ارشاد شدند. اساسا توقيف فيلم كوتاه ممكن است؟ اين فيلمها محلي براي نمايش ندارند. در جريان كيفيت اين فيلمها قرار داريد؟
به نظر من اين سينما اگر آيينه جامعه باشد سينماي زنده و خلاقي هست؛ فيلمسازان اين عرصه با توجه به نگاه خانواده و جامعه و فرهنگ خود دست به تلاش ميزنند، ما بايد اجازه اين تجارب را به فيلمساز جوان بدهيم ممكن است اين تلاش در ظاهر موفق يا ناموفق باشد اما مهم، قدم بعدي فيلمساز و سينماي كوتاه ايران است كه آگاهتر بهپيش ميرود. بسياري از اين تجارب قدرت سينماي كوتاه را حتي اگر شكست بخورد، بالا ميبرد.
شايد اين سوال كلي به نظر بيايد اما آيا فيلمها نويد استعدادهاي نو در سينماي ايران ميداد؟
يقينا آينده از دل همين سينماگران شكل ميگيرد. اگر سينماي ما بخواهد آينده مطلوب و شايستهاي داشته باشد بايد به اين سينما و حضور اين جوانان بيشتر بها بدهد. اين سينماگران با حضور قدرتمند خود هم تازگي و هم سرزندگي به سينما ميدهند و سينمايي كه رقيب قدرتمند پرورش ندهد به تكرار و روزمرّگي دچار ميشود.
در سالهاي گذشته يكي از اقدامات موثري كه در جهت نمايش فيلم كوتاه برداشته شده اكران اين فيلمها در گروه هنر و تجربه است. دوست دارم در اين مورد هم نظر شما را بدانم براي اينكه فيلمهاي كوتاه به جز محافل خصوصي و چند اكران دانشگاهي و چند برنامه تلويزيوني محدود امكاني براي نمايش ندارند. و نكته مهمتر اينكه به نظر شما بهتر نيست اكران چنين فيلمهايي در گروه هنر و تجربه بيشتر شود يعني تعداد فيلمهاي بيشتري در اين طرح نمايش داده شود؟
فيلم كوتاه از هر فرصتي براي ديده شدن بايد بهره ببرد، اما اين نگاه كه بايد فيلم كوتاه همچون فيلم بلند اكران شود به نظر من درست نيست. ما بايد براي ايجاد عادت فرهنگي ديدن فيلم كوتاه راههاي بسياري را برويم و مخاطبان بالقوهاي كه هنوز اين سينما را نميشناسند به اين سينما دعوت كنيم.
عدم شناخت حوزه پيچيده فرهنگي نتيجهاش اين شرايطي ميشود كه الان ما در آن هستيم و ديگر هيچكس مسووليتي در اين وضعيت فرهنگي سينما قبول نميكند چرا كه همه چيز را خراب كردهايم. در اين برزخ كار كردن امثال ما بسيار سخت و طاقتفرسا است.
من همه فيلمها را دوست داشتم، چون خودم سالهاي گذشته در نوجواني و جواني فيلم كوتاه ميساختم. در سينماي كوتاه مهمتر از هر جايزهاي، ديده شدن اين سينما توسط مخاطب است. چيزي كه اين سينما را از تجرد و بيتفاوتي نجات ميدهد و به او مسووليت ميبخشد، ديده شدن آن است.
بارها گفتهام جشنواره آخرين حلقه يك مجموعه فعاليت فرهنگي است؛ ما بايد در عين حمايت جدي و عادلانه از توليد فيلمهاي كوتاه، جشنوارههاي متنوع و موضوعي براي گرايشها و سليقههاي همه جوانان ايجاد كنيم. در غير اين صورت جشنواره فيلم كوتاه بهتنهايي نميتواند نقش خود را بهدرستي بازي كند.