راهنمای مشاغل سیاسی برای دانشآموزان
عباس محمودیان
یکی از موضوعات ثابت انشاهای دوران مدرسه ما، «میخواهید در آینده چهکاره شوید؟» بود. این پرسش حیاتی هرسال در درس انشا تکرار میشد تا فرصت فکر کردن مجدد داشته باشیم. اما واقعا یک بچه دوازدهساله چه تصوری از آینده و شغلهای جذاب دارد که از او میپرسند میخواهی در آینده چهکاره بشوی؟ آنروزها در مخیله کدام دانشآموزی میگنجید که شغلهای سیاسی مثل نماینده مجلس، وزیر یا حتی رئیسجمهور را بهعنوان شغل دلخواهش معرفی کند؟ سالها گذشت تا ما بدانیم که این شغلها از هر شغلی جذابترند.
مثلا شما وزارت را در نظر بگیرید. یکی از شغلهای ایدهآلی است که اتفاقا امنیت شغلی خوبی هم دارد. از آنجایی که بیش از چند اتوبوس مدیر در کشور وجود ندارد، همین که یکبار وزیر شوید، شما هم سوار اتوبوس شدهاید و هر لحظه ممکن است شما را بهعنوان وزیر معرفی کنند. یکی از نکات مهمی که در این شغل وجود دارد این است که ربطی ندارد شما سابقه کار در کدام وزارتخانه را داشتهاید، مثلا پارسال وزیر ارتباطات بودهاید، امسال وزیر جهاد کشاورزی میشوید. چون تخصص در وزارتخانه مثل مهریه است؛ کی داده؟ کی گرفته؟ همین که وزیر باشید مهم است. اگر هم بعد از چند سال خسته شدید، میتوانید به اتوبوس برگردید؛ اما فکر نکنید که در اتوبوس میتوانید استراحت کنید؛ اصلاً اینطور نیست؛ همان لحظهای که سوار اتوبوس میشوید کسی میآید و شما را برای مدیرعاملی یا ریاست یک جایی میبرد. بالاخره یک کشور است و همین چند اتوبوس.
یکی از شغلهای جذاب دیگری که لازم است دانشآموزان امروز بهشدت به آن فکر کنند، نمایندگی مجلس است. اگر منطقی فکر کنیم از وزارت هم بهتر است؛ بالاخره وزیر از نماینده حساب میبرد اما عکس این رابطه صادق نیست. کارِ سخت نمایندگی هم، یک دست بالا بردن بود که اگر موافق بودید بالا میبرید؛ البته همین کار سخت هم راحت شده و باید همانجا روی صندلی دکمهای را بزنید تا رایتان ثبت شود. البته بعضی از نمایندهها هم دنبال نطق پیش از دستور و موافق و مخالف صحبت کردن هستند که چندان فرقی در حقوق و مزایا ندارد؛ این بخش دلخواه است. اگر بخواهید میتوانید در این کارهای فوق برنامه شرکت کنید. نظر شخصی من این است که جذابترین بخش نمایندگی مجلس، دادن رای ممتنع است. چندین جلسه برای موضوعی بحث و درگیری میشود، یا وزیری برای گرفتن رای اعتماد میآید، ساعتها جار و جنجال میشود و در نهایت میتوانید نه موافق باشید و نه مخالف؛ شما ممتنعید. البته دانشآموزان زبل میدانند که هم رای ممتنع، هم غیبت موجه در روزهای خاص و پرحاشیه چهقدر میتواند در نتیجه انتخابات دوره بعدی و بهدست آوردن دل هر دو طرفِ درگیر در ماجرا، موثر باشد. البته نگران نباشید؛ اتوبوس نمایندگان هم برای ایاب و ذهاب جلوی در مجلس آماده است و اگر از نمایندگی خسته شدید میتوانید در اتوبوس بمانید تا برای جای دیگری صدایتان کنند.
شغل سیاسی بعدی، رئیسجمهوری است که فرایند سخت و پیچیدهای دارد که از همان اتوبوسهای مذکور شروع میشود اما به اتوبوسها ختم نمیشود و چندان پیشنهاد نمیشود. دردسرهایش زیاد است. بنده به گواه عکسم که جوف همین مطلب آمده، رجل هستم و باز به گواه همین نوشته، سیاسی هم هستم؛ یعنی یک رجل سیاسی حاضر و آماده. اما اصلا به ریاستجمهوری فکر نمیکنم. پیشنهاد میکنم شما هم بهش فکر نکنید.
اگر انجام این شغلها برای دانشآموزان عزیز سخت است، میتوانند روی مینیبوسهای معاونان و ونهای مدیران ارشد حساب باز کنند که شغل نیمهسیاسی محسوب میشود. اگر هم اصولا از سیاست و سیاسیکاری خوششان نمیآید، میتوانند گزینه پراید یا پژوی کارکرده را انتخاب کنند و در اسنپ مشغول شوند.